|
5304 | show | Total | ||||
5169 | show | ARABIC LETTER YEH → ARABIC LETTER FARSI YEH | ||||
87 | show | ARABIC LETTER YEH + ARABIC LETTER YEH → ARABIC LETTER FARSI YEH + ARABIC LETTER FARSI YEH | ||||
48 | show | ARABIC LETTER YEH + SPACE + ARABIC LETTER YEH → ARABIC LETTER FARSI YEH + SPACE + ARABIC LETTER FARSI YEH |
orig: | آدم، شِيث اَنوش، |
wb+: | آدم، شِیث اَنوش، |
orig: | قِينان مهلَلئِيل يارَد، |
wb+: | قِینان مهلَلئِیل یارَد، |
orig: | نُوح سام حام يافَث. |
wb+: | نُوح سام حام یافَث. |
orig: | پسران يافَث: جُومَر و ماجُوج و ماداي و ياوان و ماشَک و تيراس. |
wb+: | پسران یافَث: جُومَر و ماجُوج و مادای و یاوان و ماشَک و تیراس. |
orig: | وپسران جُومَر: اَشکَناز و ريفات و تُجَرمَه. |
wb+: | وپسران جُومَر: اَشکَناز و ریفات و تُجَرمَه. |
orig: | و پسران ياوان: اَلِيشَه و تَرشِيش و کتيم و دُودانِيم. |
wb+: | و پسران یاوان: اَلِیشَه و تَرشِیش و کتیم و دُودانِیم. |
orig: | و پسران حام: کوش و مِصرايم و فُوت و کَنعان. |
wb+: | و پسران حام: کوش و مِصرایم و فُوت و کَنعان. |
orig: | و پسران کوش: سَبا و حَويلَه و سبتا و رَعما و سَبتَکا. و پسران رَعما: شَبا و دَدان. |
wb+: | و پسران کوش: سَبا و حَویلَه و سبتا و رَعما و سَبتَکا. و پسران رَعما: شَبا و دَدان. |
orig: | و مِصرايم، لُوديم و عَنَاميم و لَهابيم و نَفتُوحيم را آورد، |
wb+: | و مِصرایم، لُودیم و عَنَامیم و لَهابیم و نَفتُوحیم را آورد، |
orig: | و فَتروسيم و کَسلُوحيم را که فَلَستيم و کَفتوريم از ايشان پديد آمدند. |
wb+: | و فَتروسیم و کَسلُوحیم را که فَلَستیم و کَفتوریم از ایشان پدید آمدند. |
orig: | و کَنعان نُخست زاده خود، صيدون و حِتّ را آورد، |
wb+: | و کَنعان نُخست زاده خود، صیدون و حِتّ را آورد، |
orig: | و يبُوسي و اَمُوري و جَرجاشي، |
wb+: | و یبُوسی و اَمُوری و جَرجاشی، |
orig: | و حِوّي و عِرقي و سِيني، |
wb+: | و حِوّی و عِرقی و سِینی، |
orig: | و اروادي و صَماري و حَماتي را. |
wb+: | و اروادی و صَماری و حَماتی را. |
orig: | پسران سام: عيلام و آشُّور و اَرفَکشاد و لُود واَرام و عُوص و حُول و جاتَر و ماشَک. |
wb+: | پسران سام: عیلام و آشُّور و اَرفَکشاد و لُود واَرام و عُوص و حُول و جاتَر و ماشَک. |
orig: | و براي عابَر، دو پسر متولد شدند که يکي را فالَج نام بود زيرا در ايام وي زمين منقسم شد و اسم برادرش يقطان بود. |
wb+: | و برای عابَر، دو پسر متولد شدند که یکی را فالَج نام بود زیرا در ایام وی زمین منقسم شد و اسم برادرش یقطان بود. |
orig: | و يقطان، اَلمُوداد و شالَف و حَضَرموت و يارَح را آورد؛ |
wb+: | و یقطان، اَلمُوداد و شالَف و حَضَرموت و یارَح را آورد؛ |
orig: | و اِيبال و اَبيمايل و شَبا، |
wb+: | و اِیبال و اَبیمایل و شَبا، |
orig: | و اُوفير و حَويلَه و يوباب را که جميع اينها پسران يقطان بودند. |
wb+: | و اُوفیر و حَویلَه و یوباب را که جمیع اینها پسران یقطان بودند. |
orig: | اَبرام که همان ابراهيم باشد. |
wb+: | اَبرام که همان ابراهیم باشد. |
orig: | پسران ابراهيم: اسحاق واسماعيل. |
wb+: | پسران ابراهیم: اسحاق واسماعیل. |
orig: | اين است پيداش ايشان: نخستزاده اسماعيل: نَبايوت و قيدار و اَدَبئيل و مِبسام، |
wb+: | این است پیداش ایشان: نخستزاده اسماعیل: نَبایوت و قیدار و اَدَبئیل و مِبسام، |
orig: | و مِشماع و دُومَه و مَسّا و حَدَد و تيما، |
wb+: | و مِشماع و دُومَه و مَسّا و حَدَد و تیما، |
orig: | و يطُور و نافيش و قِدمَه که اينان پسران اسماعيل بودند. |
wb+: | و یطُور و نافیش و قِدمَه که اینان پسران اسماعیل بودند. |
orig: | و پسران قَطُورَه که مُتعه ابراهيم بود، پس او زِمران و يقشان و مَدان و مِديان و يشباق و شُوحا را زاييد و پسران يقشان: شَبا و دَدان بودند. |
wb+: | و پسران قَطُورَه که مُتعه ابراهیم بود، پس او زِمران و یقشان و مَدان و مِدیان و یشباق و شُوحا را زایید و پسران یقشان: شَبا و دَدان بودند. |
orig: | و پسران مِديان عِيفَه و عِيفَرو خَنُوح و اَبيداع و اَلدَعَه بودند. پس جميع اينها پسران قَطُورَه بودند. |
wb+: | و پسران مِدیان عِیفَه و عِیفَرو خَنُوح و اَبیداع و اَلدَعَه بودند. پس جمیع اینها پسران قَطُورَه بودند. |
orig: | و ابراهيم اسحاق را آورد؛ و پسران اسحاق عِيسُو واسرائيل بودند. |
wb+: | و ابراهیم اسحاق را آورد؛ و پسران اسحاق عِیسُو واسرائیل بودند. |
orig: | و پسران عِيسُو:اَليفاز و رَعُوئيل و يعُوش و يعلام وقُورَح. |
wb+: | و پسران عِیسُو:اَلیفاز و رَعُوئیل و یعُوش و یعلام وقُورَح. |
orig: | پسران اَليفاز: تيمان و اُومار و صَفي و جَعتام و قَناز و تِمناع و عَماليق. |
wb+: | پسران اَلیفاز: تیمان و اُومار و صَفی و جَعتام و قَناز و تِمناع و عَمالیق. |
orig: | پسران رَعُوئيل: نَحَت و زارَح و شَمَّه و مِزَّه . |
wb+: | پسران رَعُوئیل: نَحَت و زارَح و شَمَّه و مِزَّه . |
orig: | و پسران سَعِير: لُوطان و شُوبال و صِبعون و عَنَه و ديشُون و اِيصر ودِيشان. |
wb+: | و پسران سَعِیر: لُوطان و شُوبال و صِبعون و عَنَه و دیشُون و اِیصر ودِیشان. |
orig: | و پسران لُوطان: حوري و هُومام و خواهر لُوطان تِمناع. |
wb+: | و پسران لُوطان: حوری و هُومام و خواهر لُوطان تِمناع. |
orig: | پسران شُوبال: عَليان ومَنَاحَت وعِيبال وشَفي واُونام و پسران صِبعُون: اَيه و عَنَه. |
wb+: | پسران شُوبال: عَلیان ومَنَاحَت وعِیبال وشَفی واُونام و پسران صِبعُون: اَیه و عَنَه. |
orig: | و پسران عَنَه: ديشون وپسران ديشون: حَمران و اِشبان و يتران و کَران. |
wb+: | و پسران عَنَه: دیشون وپسران دیشون: حَمران و اِشبان و یتران و کَران. |
orig: | پسران ايصر: بِلهان و زَعوان و يعقان وپسران ديشان: عُوص و اَران. |
wb+: | پسران ایصر: بِلهان و زَعوان و یعقان وپسران دیشان: عُوص و اَران. |
orig: | و پادشاهاني که در زمين اَدُوم سلطنت نمودند، پيش از آنکه پادشاهي بر بني اسرائيل سلطنت کند، اينانند: بالَع بن بَعُور و اسم شهر او دِنهابِه بود. |
wb+: | و پادشاهانی که در زمین اَدُوم سلطنت نمودند، پیش از آنکه پادشاهی بر بنی اسرائیل سلطنت کند، اینانند: بالَع بن بَعُور و اسم شهر او دِنهابِه بود. |
orig: | و بالَع مُرد و يوباب بن زارَح از بُصرَه به جايش پادشاه شد. |
wb+: | و بالَع مُرد و یوباب بن زارَح از بُصرَه به جایش پادشاه شد. |
orig: | و يوباب مرد و حوشام از زمين تيماني به جايش سلطنت نمود. |
wb+: | و یوباب مرد و حوشام از زمین تیمانی به جایش سلطنت نمود. |
orig: | و حُوشام مُرد وهَدَد بن بَدَد که مِديان را در زمين موآب شکست داد در جايش پادشاه شد و اسم شهرش عَوِيت بود . |
wb+: | و حُوشام مُرد وهَدَد بن بَدَد که مِدیان را در زمین موآب شکست داد در جایش پادشاه شد و اسم شهرش عَوِیت بود . |
orig: | و هَدَد مُرد و سَملَه از مَسريقَه به جايش پادشاه شد. |
wb+: | و هَدَد مُرد و سَملَه از مَسریقَه به جایش پادشاه شد. |
orig: | و سَملَه مُرد و شاؤل از رَحُوبوت نهر به جايش پادشاه شد. |
wb+: | و سَملَه مُرد و شاؤل از رَحُوبوت نهر به جایش پادشاه شد. |
orig: | و شاؤل مُرد و بَعل حانان بن عَکبور به جايش پادشاه شد. |
wb+: | و شاؤل مُرد و بَعل حانان بن عَکبور به جایش پادشاه شد. |
orig: | و بَعل حانان مُرد وهَدَد به جايش پادشاه شد؛ و اسم شهرش فاعي و اسم زنش مَهِيطَبئيل دختر مَطرِد دختر مَي ذَهَب بود. |
wb+: | و بَعل حانان مُرد وهَدَد به جایش پادشاه شد؛ و اسم شهرش فاعی و اسم زنش مَهِیطَبئیل دختر مَطرِد دختر مَی ذَهَب بود. |
orig: | وهَدَد مُرد و اَميرانِ اَدوُم امير تِمناع وامير اَليه و امير يتِيت بودند. |
wb+: | وهَدَد مُرد و اَمیرانِ اَدوُم امیر تِمناع وامیر اَلیه و امیر یتِیت بودند. |
orig: | و اَمير اَهولِيبَامَه و امير اِيلَه و امير فِينُون؛ |
wb+: | و اَمیر اَهولِیبَامَه و امیر اِیلَه و امیر فِینُون؛ |
orig: | وامير قَناز و اميرِتيمان وامير مِبصار؛ |
wb+: | وامیر قَناز و امیرِتیمان وامیر مِبصار؛ |
orig: | وامير مَجدِيئيل وامير عيرام؛ اينان اميران اَدُوم بودند. |
wb+: | وامیر مَجدِیئیل وامیر عیرام؛ اینان امیران اَدُوم بودند. |
orig: | پسران اسرائيل اينانند: رؤبين وشَمعون و لاوي يهودا ويسّاکار زبِولون |
wb+: | پسران اسرائیل اینانند: رؤبین وشَمعون و لاوی یهودا ویسّاکار زبِولون |
orig: | و دان ويوسف و بنيامين و نَفتالي وجاد واَشِير. |
wb+: | و دان ویوسف و بنیامین و نَفتالی وجاد واَشِیر. |
orig: | پسران يهودا: عِير واُونان وشيلَه؛ اين سه نفر از بَتشُوعِ کَنعانيه براي او زاييده شدند؛ وعير نخست زاده يهودا به نظر خداوند شرير بود؛ پس او را کُشت. |
wb+: | پسران یهودا: عِیر واُونان وشیلَه؛ این سه نفر از بَتشُوعِ کَنعانیه برای او زاییده شدند؛ وعیر نخست زاده یهودا به نظر خداوند شریر بود؛ پس او را کُشت. |
orig: | و عروس وي تامار فارَص و زارَح را براي وي زاييد، و همه پسران يهودا پنج نفر بودند. |
wb+: | و عروس وی تامار فارَص و زارَح را برای وی زایید، و همه پسران یهودا پنج نفر بودند. |
orig: | و پسران زارَح: زِمري و اِيتان وهِيمان و کَلکُول و دارَع که همگي ايشان پنج نفر بودند. |
wb+: | و پسران زارَح: زِمری و اِیتان وهِیمان و کَلکُول و دارَع که همگی ایشان پنج نفر بودند. |
orig: | واز پسران کَرمِي، عاکار مضطرب کننده اسرائيل بود که درباره چيز حرام خيانت ورزيد. |
wb+: | واز پسران کَرمِی، عاکار مضطرب کننده اسرائیل بود که درباره چیز حرام خیانت ورزید. |
orig: | و پسر اِيتان: عَزَريا بود. |
wb+: | و پسر اِیتان: عَزَریا بود. |
orig: | و پسران حَصرُون که براي وي زاييده شدند، يرحَمئيل ورام وکَلُوباي. |
wb+: | و پسران حَصرُون که برای وی زاییده شدند، یرحَمئیل ورام وکَلُوبای. |
orig: | و رام عَميناداب را آورد وعَميناداب نَحشُون را آورد که رئيس بني يهودا بود. |
wb+: | و رام عَمیناداب را آورد وعَمیناداب نَحشُون را آورد که رئیس بنی یهودا بود. |
orig: | و بُوعَز عوبيد را آورد و عُوبيد يسي را آورد. |
wb+: | و بُوعَز عوبید را آورد و عُوبید یسی را آورد. |
orig: | يسي نخست زاده خويش اَلِيآب را آورد،و دومين ابيناداب را، و سومين شِمعي را، |
wb+: | یسی نخست زاده خویش اَلِیآب را آورد،و دومین ابیناداب را، و سومین شِمعی را، |
orig: | وچهارمين نَتَنئيل را و پنجمين رَدّاي را، |
wb+: | وچهارمین نَتَنئیل را و پنجمین رَدّای را، |
orig: | وششمين اُوصَم را وهفتمين داود را آورد. |
wb+: | وششمین اُوصَم را وهفتمین داود را آورد. |
orig: | و خواهران ايشان صَرُويه و اَبيحايل بودند. و پسران صَرُويه، اَبشاي و يوآب و عَسائيل، سه نفر بودند. |
wb+: | و خواهران ایشان صَرُویه و اَبیحایل بودند. و پسران صَرُویه، اَبشای و یوآب و عَسائیل، سه نفر بودند. |
orig: | و اَبيحايل عَماسا را زائيد و پدر عَماسا يتَرِ اِسماعيلي بود. |
wb+: | و اَبیحایل عَماسا را زائید و پدر عَماسا یتَرِ اِسماعیلی بود. |
orig: | و کاليب بن حَصرُون از زن خود عَزُوبَه واز يرِيعُوت اولاد به هم رسانيد و پسران وي اينانند: ياشَر و شُوباب و اَردُون. |
wb+: | و کالیب بن حَصرُون از زن خود عَزُوبَه واز یرِیعُوت اولاد به هم رسانید و پسران وی اینانند: یاشَر و شُوباب و اَردُون. |
orig: | و عَزُوبَه مُرد وکاليب اَفرات را به زني گرفت و او حور را براي وي زاييد. |
wb+: | و عَزُوبَه مُرد وکالیب اَفرات را به زنی گرفت و او حور را برای وی زایید. |
orig: | وحُور، اُوري را آورد واُوري بَصَلئيل را آورد. |
wb+: | وحُور، اُوری را آورد واُوری بَصَلئیل را آورد. |
orig: | وبعد از آن، حَصرُون به دختر ماکير پدر جِلعاد درآمده، او را به زني گرفت حيني که شصت ساله بود و او سَجُوب را براي وي زاييد. |
wb+: | وبعد از آن، حَصرُون به دختر ماکیر پدر جِلعاد درآمده، او را به زنی گرفت حینی که شصت ساله بود و او سَجُوب را برای وی زایید. |
orig: | و سَجُوب يائير را آورد و او بيست و سه شهر در زمين جِلعاد داشت. |
wb+: | و سَجُوب یائیر را آورد و او بیست و سه شهر در زمین جِلعاد داشت. |
orig: | واو جَشور و اَرام را که حَوُّوب يائير باشد، با قنات و دهات آنها که شصت شهر بود، از ايشان گرفت و جمييع اينها از آن بني ماکير پدر جِلعاد بودند. |
wb+: | واو جَشور و اَرام را که حَوُّوب یائیر باشد، با قنات و دهات آنها که شصت شهر بود، از ایشان گرفت و جمییع اینها از آن بنی ماکیر پدر جِلعاد بودند. |
orig: | و بعد از آنکه حَصرُون در کاليب اَفراته وفات يافت، اَبِيه زن حَصرُون اَشحُور پدر تَقُوع را براي وي زاييد. |
wb+: | و بعد از آنکه حَصرُون در کالیب اَفراته وفات یافت، اَبِیه زن حَصرُون اَشحُور پدر تَقُوع را برای وی زایید. |
orig: | و پسران يرحَمئيل نخست زاده حَصرُون نخست زاده اش: رام و بُونَه و اُورَن و اُوصَم و اَخيا بودند. |
wb+: | و پسران یرحَمئیل نخست زاده حَصرُون نخست زاده اش: رام و بُونَه و اُورَن و اُوصَم و اَخیا بودند. |
orig: | و يرحَمئيل را زن ديگر مسمّاة به عطارَه بود که مادرِ اُونام باشد. |
wb+: | و یرحَمئیل را زن دیگر مسمّاة به عطارَه بود که مادرِ اُونام باشد. |
orig: | و پسران رام نخست زاده يرحَمئيل مَعص ويامِين و عاقَر بودند. |
wb+: | و پسران رام نخست زاده یرحَمئیل مَعص ویامِین و عاقَر بودند. |
orig: | و پسران اُونام: شَمّاي وياداع بودند، و پسران شَمّاي ناداب و اَبيشور. |
wb+: | و پسران اُونام: شَمّای ویاداع بودند، و پسران شَمّای ناداب و اَبیشور. |
orig: | و اسم زن ابيشور اَبِيحايل بود و او اَحبان و مُوليد را براي وي زاييد. |
wb+: | و اسم زن ابیشور اَبِیحایل بود و او اَحبان و مُولید را برای وی زایید. |
orig: | ناداب سَلَد و اَفّايم بودند و سَلَد بي اولاد مُرد. |
wb+: | ناداب سَلَد و اَفّایم بودند و سَلَد بی اولاد مُرد. |
orig: | و بني اَفّايم يشعي و بني يشعي شيشان و بني شيشان اَحلاي. |
wb+: | و بنی اَفّایم یشعی و بنی یشعی شیشان و بنی شیشان اَحلای. |
orig: | و پسران ياداع برادر شَماي يتَر ويوناتان؛ و يتَر بي اولاد مُرد. |
wb+: | و پسران یاداع برادر شَمای یتَر ویوناتان؛ و یتَر بی اولاد مُرد. |
orig: | و پسران يوناتان: فالَت وزازا. اينها پسران يرحَمئيل بودند. |
wb+: | و پسران یوناتان: فالَت وزازا. اینها پسران یرحَمئیل بودند. |
orig: | و شيشان را پسري نبود ليکن دختران داشت وشيشان را غلامي مصري بود که يرحاع نام داشت. |
wb+: | و شیشان را پسری نبود لیکن دختران داشت وشیشان را غلامی مصری بود که یرحاع نام داشت. |
orig: | و شيشان دختر خود را به غلام خويش يرحاع به زني داد و او عَتّاي را براي وي زاييد. |
wb+: | و شیشان دختر خود را به غلام خویش یرحاع به زنی داد و او عَتّای را برای وی زایید. |
orig: | وعتاي ناتان را آورد و ناتان زاباد را آورد. |
wb+: | وعتای ناتان را آورد و ناتان زاباد را آورد. |
orig: | و زاباد اَفلال را آورد و اَفلال عوبيد را آورد. |
wb+: | و زاباد اَفلال را آورد و اَفلال عوبید را آورد. |
orig: | و عوبيد ييهُو را آورد، ييهُوعَزَريا را آورد. |
wb+: | و عوبید ییهُو را آورد، ییهُوعَزَریا را آورد. |
orig: | و عَزَريا حالَص را آورد و حالص اَلعاسَه را آورد. |
wb+: | و عَزَریا حالَص را آورد و حالص اَلعاسَه را آورد. |
orig: | و اَلعاسَه سَسماي را آورد و سَسماي شَلُّوُم را آورد. |
wb+: | و اَلعاسَه سَسمای را آورد و سَسمای شَلُّوُم را آورد. |
orig: | و شَلوم يقَميا را آورد و يقَميا اَلِيشَمَع را آورد. |
wb+: | و شَلوم یقَمیا را آورد و یقَمیا اَلِیشَمَع را آورد. |
orig: | و بني کاليب برادر يرحَمئيل نخست زاده اش ميشاع که پدر زِيف باشد و بني ماريشَه که پدرحَبرُون باشد بودند. |
wb+: | و بنی کالیب برادر یرحَمئیل نخست زاده اش میشاع که پدر زِیف باشد و بنی ماریشَه که پدرحَبرُون باشد بودند. |
orig: | و شامَع راحَم پدر يرقَعام راآورد و راقَم شَمّاي را آورد. |
wb+: | و شامَع راحَم پدر یرقَعام راآورد و راقَم شَمّای را آورد. |
orig: | و پسر شَمّاي ماعئون و ماعون پدر بَيت صُور بود. |
wb+: | و پسر شَمّای ماعئون و ماعون پدر بَیت صُور بود. |
orig: | عِيفَه مُتعه کاليب حاران و موصا و جازيز را زاييد و حاران جازيز را آورد. |
wb+: | عِیفَه مُتعه کالیب حاران و موصا و جازیز را زایید و حاران جازیز را آورد. |
orig: | وپسران يهداي راجَم و يوتام و جيشان و فالَت و عِيفَه و شاعَف. |
wb+: | وپسران یهدای راجَم و یوتام و جیشان و فالَت و عِیفَه و شاعَف. |
orig: | و مَعکه مُتعه کاليب، شابَرو تِرحَنه را زاييد. |
wb+: | و مَعکه مُتعه کالیب، شابَرو تِرحَنه را زایید. |
orig: | و او نيز شاعَف، پدر مَدمَنَه و شوا، پدر مَکبينا پدر جِبعا را زاييد؛ و دختر کاليب عَکسَه بود. |
wb+: | و او نیز شاعَف، پدر مَدمَنَه و شوا، پدر مَکبینا پدر جِبعا را زایید؛ و دختر کالیب عَکسَه بود. |
orig: | و پسران کاليب بن حُور نخست زاده اَفراته اينانند: شُوبال پدر قربه يعاريم، |
wb+: | و پسران کالیب بن حُور نخست زاده اَفراته اینانند: شُوبال پدر قربه یعاریم، |
orig: | و سَلما پدر بيت لحم و حاريف پدر بيت جادَر. |
wb+: | و سَلما پدر بیت لحم و حاریف پدر بیت جادَر. |
orig: | و پسران شوبال پدر قريه يعاريم اينانند: هَرُواه و نصف مَنُوحُوت. |
wb+: | و پسران شوبال پدر قریه یعاریم اینانند: هَرُواه و نصف مَنُوحُوت. |
orig: | و قبايل قريه يعاريم اينانند: يترِيان و فُوتيان و شُوماتيان و مِشراعيان که از ايشان صارعاتيان و اِشطاوُليان پيدا شدند. |
wb+: | و قبایل قریه یعاریم اینانند: یترِیان و فُوتیان و شُوماتیان و مِشراعیان که از ایشان صارعاتیان و اِشطاوُلیان پیدا شدند. |
orig: | وبني سَلما بيت لحم و نطوفاتيان و عَطروت بيت يوآب و نصف مانَحتيان و صُرعيان بودند. |
wb+: | وبنی سَلما بیت لحم و نطوفاتیان و عَطروت بیت یوآب و نصف مانَحتیان و صُرعیان بودند. |
orig: | و قبايل کاتباني که در يعبيص ساکن بودند، تِرعاتيان و شِمعاتيان و سُوکاتيان بودند. اينان قينيان اند که از حَمَّت پدرِبَيت ريکاب بيرون آمدند. |
wb+: | و قبایل کاتبانی که در یعبیص ساکن بودند، تِرعاتیان و شِمعاتیان و سُوکاتیان بودند. اینان قینیان اند که از حَمَّت پدرِبَیت ریکاب بیرون آمدند. |
orig: | و پسران داود که براي او در حَبرُون زاييده شدند، اينانند: نخست زاده اش اَمنون از اَخينُوعِم يزرَعِيليه؛ و دومين دانيال از اَبِيجايلِ کَرمَلِيه؛ |
wb+: | و پسران داود که برای او در حَبرُون زاییده شدند، اینانند: نخست زاده اش اَمنون از اَخینُوعِم یزرَعِیلیه؛ و دومین دانیال از اَبِیجایلِ کَرمَلِیه؛ |
orig: | و سومين ابشالوم پسر مَعکَه دختر تَلماي پادشاه جَشور؛ و چهارمين اُدُونيا پسر حَجّيت. |
wb+: | و سومین ابشالوم پسر مَعکَه دختر تَلمای پادشاه جَشور؛ و چهارمین اُدُونیا پسر حَجّیت. |
orig: | و پنجمين شَفَطيا از اَبيطال و ششمين يتَرعام از زن او عجلَه. |
wb+: | و پنجمین شَفَطیا از اَبیطال و ششمین یتَرعام از زن او عجلَه. |
orig: | اين شش براي او در حَبرون زاييده شدند که در آنجا هفت سال و شش ماه سلطنت نمود و در اورشليم سي سه سال سلطنت کرد. |
wb+: | این شش برای او در حَبرون زاییده شدند که در آنجا هفت سال و شش ماه سلطنت نمود و در اورشلیم سی سه سال سلطنت کرد. |
orig: | و اينها براي وي در اورشليم زاييده شدند: شِمعي و شوباب و ناتان و سُليمان. اين چهار از بَتشُوع دخترعَمّيئيل بودند. |
wb+: | و اینها برای وی در اورشلیم زاییده شدند: شِمعی و شوباب و ناتان و سُلیمان. این چهار از بَتشُوع دخترعَمّیئیل بودند. |
orig: | ويبِحار و اَليشامَع و اَليفالَط. |
wb+: | ویبِحار و اَلیشامَع و اَلیفالَط. |
orig: | و نُوجَه و نافَج و يافيع. |
wb+: | و نُوجَه و نافَج و یافیع. |
orig: | و اَلِشَمَع و اَلياداع و اَلِيفَلَط که نه نفر باشند. |
wb+: | و اَلِشَمَع و اَلیاداع و اَلِیفَلَط که نه نفر باشند. |
orig: | همه اينها پسران داود بودند سواي پسران مُتعه ها. و خواهر ايشان تامار بود. |
wb+: | همه اینها پسران داود بودند سوای پسران مُتعه ها. و خواهر ایشان تامار بود. |
orig: | و پسرسُليمان، رَحَبعام و پسر او ابّيا و پسر او آسا و پسر اويهُوشافاط. |
wb+: | و پسرسُلیمان، رَحَبعام و پسر او ابّیا و پسر او آسا و پسر اویهُوشافاط. |
orig: | و پسر او يورام و پسر او اَخَزيا و پسر او يوآش. |
wb+: | و پسر او یورام و پسر او اَخَزیا و پسر او یوآش. |
orig: | و پسر او اَمَصيا و پسر او عَزَريا وپسر او يوتام. |
wb+: | و پسر او اَمَصیا و پسر او عَزَریا وپسر او یوتام. |
orig: | و پسر او آحاز و پسر او حِزقيا و پسر او مَنَّسي. |
wb+: | و پسر او آحاز و پسر او حِزقیا و پسر او مَنَّسی. |
orig: | و پسر او آمون و پسر او يوشيا. |
wb+: | و پسر او آمون و پسر او یوشیا. |
orig: | و پسران يوشيا نخست زاده اش يوحانان و دومين يهُوياقيم و سومين صِدقَيا و چهارمين شَلّوم. |
wb+: | و پسران یوشیا نخست زاده اش یوحانان و دومین یهُویاقیم و سومین صِدقَیا و چهارمین شَلّوم. |
orig: | و پسران يهُوياقيم پسر او يکُنيا و پسر او صِدقَيا. |
wb+: | و پسران یهُویاقیم پسر او یکُنیا و پسر او صِدقَیا. |
orig: | و پسران يکُنيا اَشّير و پسر او شأَلِتيئيل. |
wb+: | و پسران یکُنیا اَشّیر و پسر او شأَلِتیئیل. |
orig: | و مَلکيرام و فَدايا و شَنأَصَّر و يقَميا و هوشاماع و نَدَبيا. |
wb+: | و مَلکیرام و فَدایا و شَنأَصَّر و یقَمیا و هوشاماع و نَدَبیا. |
orig: | و پسران فَدايا زَرُبّابِل و شِمعي و پسران زَرُبّابِل مَشُلاّم وحَنَنيا و خواهرايشان شَلُوميت بود. |
wb+: | و پسران فَدایا زَرُبّابِل و شِمعی و پسران زَرُبّابِل مَشُلاّم وحَنَنیا و خواهرایشان شَلُومیت بود. |
orig: | و حَشُوبَه و اُوهَل و بَرَخِيا و حَسَديا و يوشَب حَسَد که پنج نفر باشند. |
wb+: | و حَشُوبَه و اُوهَل و بَرَخِیا و حَسَدیا و یوشَب حَسَد که پنج نفر باشند. |
orig: | و پسران حَنَنيا فَلَطيا و اِشعيا، بني رفايا و بني اَرنان و بني عُوبَديا و بني شَکُنيا. |
wb+: | و پسران حَنَنیا فَلَطیا و اِشعیا، بنی رفایا و بنی اَرنان و بنی عُوبَدیا و بنی شَکُنیا. |
orig: | و شَکُنيا شَمَعيا و پسران شَمَعيا، حَطّوش و يبحآل و باريح و نَعَريا و شافاط که شش باشند. |
wb+: | و شَکُنیا شَمَعیا و پسران شَمَعیا، حَطّوش و یبحآل و باریح و نَعَریا و شافاط که شش باشند. |
orig: | و پسران نَعَريا اَليوعيناي و حِزقيا و عَزريقام که سه باشند. |
wb+: | و پسران نَعَریا اَلیوعینای و حِزقیا و عَزریقام که سه باشند. |
orig: | و بني اَليوعيناي هُودايا و اَلياشيب و فَلايا و عَقُّوب و يوحانان و دَلاياع و عَناني که هفت باشند. |
wb+: | و بنی اَلیوعینای هُودایا و اَلیاشیب و فَلایا و عَقُّوب و یوحانان و دَلایاع و عَنانی که هفت باشند. |
orig: | بني يهودا: فارَص و حَصرُون و کَرمي و حور و شوبال. |
wb+: | بنی یهودا: فارَص و حَصرُون و کَرمی و حور و شوبال. |
orig: | و رَآيا ابن شوبال يحَت را آورد و يحَت اَخُوماي و لاهَد را آورد. اينانند قبايل صَرعاتيان. |
wb+: | و رَآیا ابن شوبال یحَت را آورد و یحَت اَخُومای و لاهَد را آورد. اینانند قبایل صَرعاتیان. |
orig: | و اينان پسران پدر عيطام اند: يزرَعيل و يشما و يدباش و اسم خواهر ايشان هَصلَلفُوني بود. |
wb+: | و اینان پسران پدر عیطام اند: یزرَعیل و یشما و یدباش و اسم خواهر ایشان هَصلَلفُونی بود. |
orig: | فَنُوئيل پدر جَدُور و عازَر پدر خُوشَه اينها پسران حور نخست زاده اَفراته پدر بيت لحم بودند. |
wb+: | فَنُوئیل پدر جَدُور و عازَر پدر خُوشَه اینها پسران حور نخست زاده اَفراته پدر بیت لحم بودند. |
orig: | و نَعرَه، اَخُزّام و حافَر و تَيماني و اَخَشطاري را براي او زاييد؛ اينان پسران نَعرَه اند. |
wb+: | و نَعرَه، اَخُزّام و حافَر و تَیمانی و اَخَشطاری را برای او زایید؛ اینان پسران نَعرَه اند. |
orig: | و قُوس عانوب و صُوبِيبَه و قبايل اَخَرحيل بن هارُم را آورد. |
wb+: | و قُوس عانوب و صُوبِیبَه و قبایل اَخَرحیل بن هارُم را آورد. |
orig: | و يعبِيص از برادران خود شريف تر بود و مادرش او را يعبِيص نام نهاد و گفت:« از اين جهت که او را با حُزن زاييدم.» |
wb+: | و یعبِیص از برادران خود شریف تر بود و مادرش او را یعبِیص نام نهاد و گفت:« از این جهت که او را با حُزن زاییدم.» |
orig: | و يبِيص از خداي اسرائيل استدعا نموده گفت:« کاش که مرا برکت مي دادي و حدود مرا وسيع ميگردانيدي و دست تو با من مي بود و مرا از بلا نگاه مي داشتي تا محزون نشوم.» و خدا آنچه را که خواست به او بخشيد. |
wb+: | و یبِیص از خدای اسرائیل استدعا نموده گفت:« کاش که مرا برکت می دادی و حدود مرا وسیع میگردانیدی و دست تو با من می بود و مرا از بلا نگاه می داشتی تا محزون نشوم.» و خدا آنچه را که خواست به او بخشید. |
orig: | وکَلوب برادر شُوحَه مَحِير را که پدر اَشتون باشد آورد. |
wb+: | وکَلوب برادر شُوحَه مَحِیر را که پدر اَشتون باشد آورد. |
orig: | و اَشتون بيت رافا و فاسيح تَحِنّه پدر عِير ناحاش را آورد. اينان اهل ريقَه مي باشد. |
wb+: | و اَشتون بیت رافا و فاسیح تَحِنّه پدر عِیر ناحاش را آورد. اینان اهل ریقَه می باشد. |
orig: | و پسران قَناز و عُتنِيئِيل و سَرايا بودند؛ و پسر عُتنيئيل حَتَات. |
wb+: | و پسران قَناز و عُتنِیئِیل و سَرایا بودند؛ و پسر عُتنیئیل حَتَات. |
orig: | و مَعُونُوتاي عُفرَه را آورد و سَرايا، يوآب پدرجيحَراشيم را آورد، زيرا که صنعتگر بودند. |
wb+: | و مَعُونُوتای عُفرَه را آورد و سَرایا، یوآب پدرجیحَراشیم را آورد، زیرا که صنعتگر بودند. |
orig: | و پسران کاليب بن يفُنَّه، عيرُو و اِيلَه و ناعَم بودند؛ و پسر اِيلَه قَناز بود. |
wb+: | و پسران کالیب بن یفُنَّه، عیرُو و اِیلَه و ناعَم بودند؛ و پسر اِیلَه قَناز بود. |
orig: | و پسران يهلَلئيل، زيف و زيفَه و تِيريا و اَسَرئيل. |
wb+: | و پسران یهلَلئیل، زیف و زیفَه و تِیریا و اَسَرئیل. |
orig: | و پسران عَزرَه يتَر و مَرَد و عافَر و يالون(و زنِ مَرَد) مريم و شَماي و يشبَح پدر اَشتَمُوع را زاييد. |
wb+: | و پسران عَزرَه یتَر و مَرَد و عافَر و یالون(و زنِ مَرَد) مریم و شَمای و یشبَح پدر اَشتَمُوع را زایید. |
orig: | و زن يهوديه او يارَد، پدر جَدُور، و جابَر پدر سُوکُو و يقوتيئيل پدر زانوح را زاييد. اما آنان پسران بِتيه دختر فرعون که مَرَد او را به زني گرفته بود مي باشند. |
wb+: | و زن یهودیه او یارَد، پدر جَدُور، و جابَر پدر سُوکُو و یقوتیئیل پدر زانوح را زایید. اما آنان پسران بِتیه دختر فرعون که مَرَد او را به زنی گرفته بود می باشند. |
orig: | و پسران زن يهوديه او که خواهر نَحَم بود پدر قَعيلَه جَرمي و اَشتَمُوع مَعکاتي بودند. |
wb+: | و پسران زن یهودیه او که خواهر نَحَم بود پدر قَعیلَه جَرمی و اَشتَمُوع مَعکاتی بودند. |
orig: | وپسران شيمون: اَمنون وَرِنَّه و بِنحانان وتيلون و پسران يشعِي زُنزُوحيت. |
wb+: | وپسران شیمون: اَمنون وَرِنَّه و بِنحانان وتیلون و پسران یشعِی زُنزُوحیت. |
orig: | و بني شيلَه بن يهودا، عير پدر ليکَه، و لَعدَه پدر مَريشَه و قبايل خاندان عاملان کتان نازک از خانواده اَشبيع بودند. |
wb+: | و بنی شیلَه بن یهودا، عیر پدر لیکَه، و لَعدَه پدر مَریشَه و قبایل خاندان عاملان کتان نازک از خانواده اَشبیع بودند. |
orig: | و يوقيم و اهل کُوزِيبا و يوآش و ساراف که در موآب مِلک داشتند، و يشُوبي لَحمَ؛ و اين وقايع قديم است. |
wb+: | و یوقیم و اهل کُوزِیبا و یوآش و ساراف که در موآب مِلک داشتند، و یشُوبی لَحمَ؛ و این وقایع قدیم است. |
orig: | و اينان کوزه گر بودند با ساکنان نتاعيم و جَديره که در آنجاها نزد پادشاه به جهت کار او سکونت داشتند. |
wb+: | و اینان کوزه گر بودند با ساکنان نتاعیم و جَدیره که در آنجاها نزد پادشاه به جهت کار او سکونت داشتند. |
orig: | پسران شَمعون: نمُوئيل و يامين و ياريب و زارَح و شاؤل. |
wb+: | پسران شَمعون: نمُوئیل و یامین و یاریب و زارَح و شاؤل. |
orig: | و بني مِشماع پسرش حموُئيل و پسرش زَکُّور و پسران شِمعي. |
wb+: | و بنی مِشماع پسرش حموُئیل و پسرش زَکُّور و پسران شِمعی. |
orig: | و شِمعي را شانزده پسر و شش دختر بود ولکن برادرانش را پسران بسيار نبود و همه قبايل ايشان مثل بني يهودا زياد نشدند. |
wb+: | و شِمعی را شانزده پسر و شش دختر بود ولکن برادرانش را پسران بسیار نبود و همه قبایل ایشان مثل بنی یهودا زیاد نشدند. |
orig: | و ايشان در بئرشَبَع و مُولادَه و حَصَر شُوآل، |
wb+: | و ایشان در بئرشَبَع و مُولادَه و حَصَر شُوآل، |
orig: | و در بَتوئيل و حَرمُه و صِقلَغ |
wb+: | و در بَتوئیل و حَرمُه و صِقلَغ |
orig: | و دربيت مرکَبوت و حَصرسُوسيم و بيت بِرئِي و شَعَرايم ساکن بودند. اينها شهرهاي ايشان تا زمان سلطنت داود بود. |
wb+: | و دربیت مرکَبوت و حَصرسُوسیم و بیت بِرئِی و شَعَرایم ساکن بودند. اینها شهرهای ایشان تا زمان سلطنت داود بود. |
orig: | و قريه هاي ايشان عيطام عين و رِمُّون و تُوکَن و عاشان، يعني پنج قريه بود، |
wb+: | و قریه های ایشان عیطام عین و رِمُّون و تُوکَن و عاشان، یعنی پنج قریه بود، |
orig: | و جميع قريه هاي ايشان که در پيرامون آن شهرها تابَعل بود. پس مسکنهاي ايشان اين است و نسب نامه هاي خود را داشتند. |
wb+: | و جمیع قریه های ایشان که در پیرامون آن شهرها تابَعل بود. پس مسکنهای ایشان این است و نسب نامه های خود را داشتند. |
orig: | و مَشوبات و يمليک و يوشَه بن اَمصيا، |
wb+: | و مَشوبات و یملیک و یوشَه بن اَمصیا، |
orig: | يوئيل و ييهُو ابن يوشِبيا ابن سَرايا ابن عَسِيئيل، |
wb+: | یوئیل و ییهُو ابن یوشِبیا ابن سَرایا ابن عَسِیئیل، |
orig: | و اَليوعيناي و يعکوبَه و يشوحايا وعَسايا و عِديئيل و يسيميئيل و بنايا، |
wb+: | و اَلیوعینای و یعکوبَه و یشوحایا وعَسایا و عِدیئیل و یسیمیئیل و بنایا، |
orig: | و زيزا ابن شِفعِي ابن اِلّوُن بن يدايا ابن شِمري ابن شَمَعيا، |
wb+: | و زیزا ابن شِفعِی ابن اِلّوُن بن یدایا ابن شِمری ابن شَمَعیا، |
orig: | ايناني که اسم ايشان مذکور شد، در قبايل خود رؤسا بودند و خانه هاي آباي ايشان بسيار زياد شد. |
wb+: | اینانی که اسم ایشان مذکور شد، در قبایل خود رؤسا بودند و خانه های آبای ایشان بسیار زیاد شد. |
orig: | و به مدخل جَدُورتا طرف شرقي وادي رفتند تا براي گله هاي خويش چراگاه بجويند. |
wb+: | و به مدخل جَدُورتا طرف شرقی وادی رفتند تا برای گله های خویش چراگاه بجویند. |
orig: | پس برومند نيکو يافتند و آن زمين وسيع و آرام و امين بود، زيرا که آلِ حام در زمان قديم در آنجا ساکن بودند. |
wb+: | پس برومند نیکو یافتند و آن زمین وسیع و آرام و امین بود، زیرا که آلِ حام در زمان قدیم در آنجا ساکن بودند. |
orig: | و ايناني که اسم ايشان مذکور شد، در ايام حِزقيا پادشاه يهودا آمدند و خيمه هاي ايشان و معونيان را که در آنجا يافت شدند، شکست دادند و ايشان را تا به امروز تباه ساخته، در جاي ايشان ساکن شده اند زيرا که مرتع براي گله هاي ايشان در انجا بود. |
wb+: | و اینانی که اسم ایشان مذکور شد، در ایام حِزقیا پادشاه یهودا آمدند و خیمه های ایشان و معونیان را که در آنجا یافت شدند، شکست دادند و ایشان را تا به امروز تباه ساخته، در جای ایشان ساکن شده اند زیرا که مرتع برای گله های ایشان در انجا بود. |
orig: | و بعضي از ايشان، يعني پانصد نفر از بني شَمعُون به کوه سَعير رفتند؛ و فَلطِيا و نَعرِيا و رَفايا و عُرِّيئيل پسران يشيع رؤساي ايشان بودند. |
wb+: | و بعضی از ایشان، یعنی پانصد نفر از بنی شَمعُون به کوه سَعیر رفتند؛ و فَلطِیا و نَعرِیا و رَفایا و عُرِّیئیل پسران یشیع رؤسای ایشان بودند. |
orig: | و بقيه عَمالَقَه را که فرار کرده بودند، شکست داده، تا امروز در آنجا ساکن شده اند. |
wb+: | و بقیه عَمالَقَه را که فرار کرده بودند، شکست داده، تا امروز در آنجا ساکن شده اند. |
orig: | و پسران رؤبين نخست زاده اسرائيل اينانند: (زيرا که او نخست زاده بود و اما به سبب بي عصمت ساختن بستر پدرخويش، حق نخست زادگي او به پسران يوسف بن اسرائيل داده شد. از اين جهت نسب نامه او بر حسب نخست زادگي ثبت نشده بود. |
wb+: | و پسران رؤبین نخست زاده اسرائیل اینانند: (زیرا که او نخست زاده بود و اما به سبب بی عصمت ساختن بستر پدرخویش، حق نخست زادگی او به پسران یوسف بن اسرائیل داده شد. از این جهت نسب نامه او بر حسب نخست زادگی ثبت نشده بود. |
orig: | زيرا يهُودا بر برادران خود برتري يافت و پادشاه از او بود؛ اما نخست زادگي از آن يوسف بود). |
wb+: | زیرا یهُودا بر برادران خود برتری یافت و پادشاه از او بود؛ اما نخست زادگی از آن یوسف بود). |
orig: | پس پسران رؤبين نخست زاده اسرائيل: حَنوک و فَلُّو و حَصرون و کَرمي. |
wb+: | پس پسران رؤبین نخست زاده اسرائیل: حَنوک و فَلُّو و حَصرون و کَرمی. |
orig: | و پسران يوئيل: پسرش شَمَعيا و پسرش جوج و پسرش شِمعِي؛ |
wb+: | و پسران یوئیل: پسرش شَمَعیا و پسرش جوج و پسرش شِمعِی؛ |
orig: | و پسرش ميکا و پسرش رَآيا و پسرش بَعل؛ |
wb+: | و پسرش میکا و پسرش رَآیا و پسرش بَعل؛ |
orig: | و پسرش بَئيرَه که تِلغَت فِلناسَر پادشاه اَشُّور او را به اسيري بُرد و او رئيس رؤبينيان بود. |
wb+: | و پسرش بَئیرَه که تِلغَت فِلناسَر پادشاه اَشُّور او را به اسیری بُرد و او رئیس رؤبینیان بود. |
orig: | و برادرانش بر حسب قبايل ايشان وقتي که نسب نامه مواليد ايشان ثبت گرديد، مقدم ايشان يعِيئيل بود و زَکريا، |
wb+: | و برادرانش بر حسب قبایل ایشان وقتی که نسب نامه موالید ایشان ثبت گردید، مقدم ایشان یعِیئیل بود و زَکریا، |
orig: | و بالع بن عَزاز بن شامع بن يوئيل که در عَرُوعير تانَبُو و بَعل مَعُون ساکن بود، |
wb+: | و بالع بن عَزاز بن شامع بن یوئیل که در عَرُوعیر تانَبُو و بَعل مَعُون ساکن بود، |
orig: | و به طرف مشرق تا مدخل بيابان از نهر فرات سکنا گرفت، زيرا که مواشي ايشان در زمين جِلعاد زياده شد. |
wb+: | و به طرف مشرق تا مدخل بیابان از نهر فرات سکنا گرفت، زیرا که مواشی ایشان در زمین جِلعاد زیاده شد. |
orig: | و در ايام شاؤل ايشان با حاجريان جنگ کردند و آنها به دست ايشان افتادند و در خيمه هاي آنها در تمامي اطراف شرقي جِلعاد ساکن شدند. |
wb+: | و در ایام شاؤل ایشان با حاجریان جنگ کردند و آنها به دست ایشان افتادند و در خیمه های آنها در تمامی اطراف شرقی جِلعاد ساکن شدند. |
orig: | و بني جاد در مقابل ايشان در زمين باشان تا سَلخَه ساکن بودند. |
wb+: | و بنی جاد در مقابل ایشان در زمین باشان تا سَلخَه ساکن بودند. |
orig: | و مقدّم ايشان يوئيل بود و دومين شافام و يعناي و شافاط در باشان(ساکن بود). |
wb+: | و مقدّم ایشان یوئیل بود و دومین شافام و یعنای و شافاط در باشان(ساکن بود). |
orig: | و برادران ايشان بر حسب خانه هاي آباي ايشان، ميکائيل و مَشُلام و شَبَع و يوراي و يعکان و زِيع و عابَر که هفت نفر باشند. |
wb+: | و برادران ایشان بر حسب خانه های آبای ایشان، میکائیل و مَشُلام و شَبَع و یورای و یعکان و زِیع و عابَر که هفت نفر باشند. |
orig: | اينانند پسران اَبيحايل بن حوري ابن ياروح بن جِلعاد بن ميکائيل بن يشيشاي بن يحدُو ابن بوز. |
wb+: | اینانند پسران اَبیحایل بن حوری ابن یاروح بن جِلعاد بن میکائیل بن یشیشای بن یحدُو ابن بوز. |
orig: | اَخي ابن عَبديئيل بن جوني رئيس خاندان آباي ايشان. |
wb+: | اَخی ابن عَبدیئیل بن جونی رئیس خاندان آبای ایشان. |
orig: | و ايشان در جِلعادِ باشان و قريه هايش و در تمامي نواحي شارون تا حدود آنها ساکن بودند. |
wb+: | و ایشان در جِلعادِ باشان و قریه هایش و در تمامی نواحی شارون تا حدود آنها ساکن بودند. |
orig: | نسب نامه جميع اينها در ايام يوتام پادشاه يهودا و در ايام يرُبعام پادشاه اسرائيل ثبت گرديد. |
wb+: | نسب نامه جمیع اینها در ایام یوتام پادشاه یهودا و در ایام یرُبعام پادشاه اسرائیل ثبت گردید. |
orig: | از بني رؤبين و جاديان و نصف سبط مَنَّسي شجاعان و مرداني که سپر شمشير برمي داشتند و تيراندازان و جنگ آزمودگان که به جنگ بيرون مي رفتند، چهل و هزار و هفت صد و شصت نفر بودند. |
wb+: | از بنی رؤبین و جادیان و نصف سبط مَنَّسی شجاعان و مردانی که سپر شمشیر برمی داشتند و تیراندازان و جنگ آزمودگان که به جنگ بیرون می رفتند، چهل و هزار و هفت صد و شصت نفر بودند. |
orig: | و ايشان با حاجريان و يطُور و نافيش و نوداب مقاتله نمودند. |
wb+: | و ایشان با حاجریان و یطُور و نافیش و نوداب مقاتله نمودند. |
orig: | و بر ايشان نصرت يافتند و حاجريان و جميع رفقاي آنها به دست ايشان تسليم شدند زيرا که در حين جنگ نزد خدا استغاثه نمودند و او ايشان را چونکه بر او توکل نمودند، اجابت فرمود. |
wb+: | و بر ایشان نصرت یافتند و حاجریان و جمیع رفقای آنها به دست ایشان تسلیم شدند زیرا که در حین جنگ نزد خدا استغاثه نمودند و او ایشان را چونکه بر او توکل نمودند، اجابت فرمود. |
orig: | پس از مواشي ايشان، پنجاه هزار شتر و دويست و پنجاه هزار گوسفند و دو هزار الاغ و صد هزار مرد به تاراج بردند. |
wb+: | پس از مواشی ایشان، پنجاه هزار شتر و دویست و پنجاه هزار گوسفند و دو هزار الاغ و صد هزار مرد به تاراج بردند. |
orig: | زيرا چونکه جنگ از جانب خدا بود، بسياري مقتول گرديدند. پس ايشان به جاي آنها تا زمان اسيري ساکن شدند. |
wb+: | زیرا چونکه جنگ از جانب خدا بود، بسیاری مقتول گردیدند. پس ایشان به جای آنها تا زمان اسیری ساکن شدند. |
orig: | و پسران نصف سبط مَنَّسي در آن زمين ساکن شده، از باشان تا بَعل حَرمون و سَنير و جَبَل حَرمون زياد شدند. |
wb+: | و پسران نصف سبط مَنَّسی در آن زمین ساکن شده، از باشان تا بَعل حَرمون و سَنیر و جَبَل حَرمون زیاد شدند. |
orig: | و اينانند رؤساي خاندان آباي ايشان عافَر و يشعِي و اَليئيل وعَزريئيل و اِرميا و هُودَويا يحدييئل که مردان تنومند شجاع و ناموران و رؤساي خاندان آباي ايشان بودند. |
wb+: | و اینانند رؤسای خاندان آبای ایشان عافَر و یشعِی و اَلیئیل وعَزریئیل و اِرمیا و هُودَویا یحدییئل که مردان تنومند شجاع و ناموران و رؤسای خاندان آبای ایشان بودند. |
orig: | اما به خداي پدران خود خيانت ورزيده، در پي خدايان قومهاي آن زمين که خدا آنها را به حضور ايشان هلاک کرده بود، زنا کردند. |
wb+: | اما به خدای پدران خود خیانت ورزیده، در پی خدایان قومهای آن زمین که خدا آنها را به حضور ایشان هلاک کرده بود، زنا کردند. |
orig: | پس خداي اسرائيل روح فُول پادشاه اَشُّور و روح تِلغَت فِلناسَر پادشاه اَشُّور را برانگيخت که رؤبينيان و جاديان و نصف سبط مَنَّسي را اسير کرده، ايشان را به حَلَح و خابور و هارا و نهر جوزان تا امروز بُرد. |
wb+: | پس خدای اسرائیل روح فُول پادشاه اَشُّور و روح تِلغَت فِلناسَر پادشاه اَشُّور را برانگیخت که رؤبینیان و جادیان و نصف سبط مَنَّسی را اسیر کرده، ایشان را به حَلَح و خابور و هارا و نهر جوزان تا امروز بُرد. |
orig: | بني لاوي: جَرشون و قَهات و مَراري. |
wb+: | بنی لاوی: جَرشون و قَهات و مَراری. |
orig: | بني قَهات: عَمرام و يصهار و حَبرون و عُزّيئيل. |
wb+: | بنی قَهات: عَمرام و یصهار و حَبرون و عُزّیئیل. |
orig: | وبني عَمرام: هارون و موسي و مريم. و بني هارون: ناداب و اَبِيهُو و اَليعازار و ايتامار. |
wb+: | وبنی عَمرام: هارون و موسی و مریم. و بنی هارون: ناداب و اَبِیهُو و اَلیعازار و ایتامار. |
orig: | و اَليعازار فينَحاس را آورد و فينَحاس ابيشوع را آورد. |
wb+: | و اَلیعازار فینَحاس را آورد و فینَحاس ابیشوع را آورد. |
orig: | و ابيشوع بُقِّي را آورد و بُقِّي عُزّي را آورد. |
wb+: | و ابیشوع بُقِّی را آورد و بُقِّی عُزّی را آورد. |
orig: | و عُزّي زَرَحيا را آورد و زَرَحيا مَرايوت را آورد. |
wb+: | و عُزّی زَرَحیا را آورد و زَرَحیا مَرایوت را آورد. |
orig: | ومَرايوت اَمَريا را آورد و اَمَريا اخيطوب را آورد. |
wb+: | ومَرایوت اَمَریا را آورد و اَمَریا اخیطوب را آورد. |
orig: | و اخيطوب صادوق را آورد و صادوق اَخِيمَعص را آورد. |
wb+: | و اخیطوب صادوق را آورد و صادوق اَخِیمَعص را آورد. |
orig: | واَخِيمَعص عَزَريا را آورد و عَزَريا يوحانان را آورد. |
wb+: | واَخِیمَعص عَزَریا را آورد و عَزَریا یوحانان را آورد. |
orig: | و يوحانان عَزَريا را آورد و او در خانه اي که سليمان در اورشليم بنا کرد، کاهن بود. |
wb+: | و یوحانان عَزَریا را آورد و او در خانه ای که سلیمان در اورشلیم بنا کرد، کاهن بود. |
orig: | و عَزَريا اَمَريا را آورد و اَمَريا اخيطوب را آورد. |
wb+: | و عَزَریا اَمَریا را آورد و اَمَریا اخیطوب را آورد. |
orig: | و اَخيطوب صادوق را آورد و صادوق شَلّوم را آورد. |
wb+: | و اَخیطوب صادوق را آورد و صادوق شَلّوم را آورد. |
orig: | و شَلّوم حِلقيا را آورد و حِلقّيا عَزَريا را آورد |
wb+: | و شَلّوم حِلقیا را آورد و حِلقّیا عَزَریا را آورد |
orig: | و عَزَريا سَرايا را آورد و سرايا يهُوصاداق را آورد. |
wb+: | و عَزَریا سَرایا را آورد و سرایا یهُوصاداق را آورد. |
orig: | و يهُوصاداق به اسيري رفت هنگامي که خداوند يهودا و اورشليم را به دست نَبُوکَدنَصَّر اسير ساخت. |
wb+: | و یهُوصاداق به اسیری رفت هنگامی که خداوند یهودا و اورشلیم را به دست نَبُوکَدنَصَّر اسیر ساخت. |
orig: | پسران لاوي: جرشوم و قَهات و مَراري. |
wb+: | پسران لاوی: جرشوم و قَهات و مَراری. |
orig: | و اينها است اسمهاي پسران جَرشُوم: لِبنِي و شِمعي. |
wb+: | و اینها است اسمهای پسران جَرشُوم: لِبنِی و شِمعی. |
orig: | و پسران قَهات: عَمرام و يصهار و حبرون و عُزّيئيل. |
wb+: | و پسران قَهات: عَمرام و یصهار و حبرون و عُزّیئیل. |
orig: | و پسران مَراري: مَحلي و موشي پس اينها قبايل لاويان بر حسب اجداد ايشان است. |
wb+: | و پسران مَراری: مَحلی و موشی پس اینها قبایل لاویان بر حسب اجداد ایشان است. |
orig: | از جَرشُوم پسرش لِبنِي، پسرش يحَت، پسرش زِمَّه. |
wb+: | از جَرشُوم پسرش لِبنِی، پسرش یحَت، پسرش زِمَّه. |
orig: | پسرش يوآخ پسرش عِدُّو پسرش زارَح پسرش ياتراي. |
wb+: | پسرش یوآخ پسرش عِدُّو پسرش زارَح پسرش یاترای. |
orig: | پسران قَهات، پسرش عَمِّيناداب پسرش قُورَح پسرش اَسّير. |
wb+: | پسران قَهات، پسرش عَمِّیناداب پسرش قُورَح پسرش اَسّیر. |
orig: | پسرش اَلقانَه پسرش اَبيآ ساف پسرش اَسّير. |
wb+: | پسرش اَلقانَه پسرش اَبیآ ساف پسرش اَسّیر. |
orig: | پسرش تَحَت پسرش اُوريئيل پسرش عُزّيا، پسرش شاؤل. |
wb+: | پسرش تَحَت پسرش اُوریئیل پسرش عُزّیا، پسرش شاؤل. |
orig: | و پسران اَلقانَه عماساي و اَخيمُوت. |
wb+: | و پسران اَلقانَه عماسای و اَخیمُوت. |
orig: | و امّا اَلقانَه. پسران اَلقانَه پسرش صوفاي پسرش نَحَت. |
wb+: | و امّا اَلقانَه. پسران اَلقانَه پسرش صوفای پسرش نَحَت. |
orig: | پسرش اَلِيآب پسرش يرُوحام پسرش اَلقانَه. |
wb+: | پسرش اَلِیآب پسرش یرُوحام پسرش اَلقانَه. |
orig: | و پسران سموئيل نخست زاده اش وَشنِي و دومش اَبِيا. |
wb+: | و پسران سموئیل نخست زاده اش وَشنِی و دومش اَبِیا. |
orig: | پسران مَراري مَحلي و پسرش لِبنِي پسرش شِمعي پسرش عُزَّه. |
wb+: | پسران مَراری مَحلی و پسرش لِبنِی پسرش شِمعی پسرش عُزَّه. |
orig: | پسرش شِمعِي پسرش هَجيا پسرش عَسايا. |
wb+: | پسرش شِمعِی پسرش هَجیا پسرش عَسایا. |
orig: | و اينانند که داود ايشان را بر خدمت سرود در خانه خداوند تعيين نمود بعد از آنکه تابوت مستقر شد. |
wb+: | و اینانند که داود ایشان را بر خدمت سرود در خانه خداوند تعیین نمود بعد از آنکه تابوت مستقر شد. |
orig: | و ايشان پيش مسکن خيمه اجتماع مشغول سراييدن مي شدند تا حيني که سليمان خانه خداوند را در اورشليم بنا کرد. پس بر حسب قانون خويش بر خدمت خود مواظب شدند. |
wb+: | و ایشان پیش مسکن خیمه اجتماع مشغول سراییدن می شدند تا حینی که سلیمان خانه خداوند را در اورشلیم بنا کرد. پس بر حسب قانون خویش بر خدمت خود مواظب شدند. |
orig: | پس آنهايي که با پسران خود معين شدند، اينانند: از بني قَهاتيان هِمانِ مغنّي ابن يوئيل بن سموئيل. |
wb+: | پس آنهایی که با پسران خود معین شدند، اینانند: از بنی قَهاتیان هِمانِ مغنّی ابن یوئیل بن سموئیل. |
orig: | بن اَلقانَه بن يرُوحام بن اَليئيل بن نُوح، |
wb+: | بن اَلقانَه بن یرُوحام بن اَلیئیل بن نُوح، |
orig: | ابن صوف بن اَلقانَه بن مَهت بن عماساي، |
wb+: | ابن صوف بن اَلقانَه بن مَهت بن عماسای، |
orig: | ابن اَلقانَه بن يوئيل بن عَزَرياء بن صَفَنيا، |
wb+: | ابن اَلقانَه بن یوئیل بن عَزَریاء بن صَفَنیا، |
orig: | ابن تَحَت بن اَسّير بن اَبيآ ساف بن قُورح، |
wb+: | ابن تَحَت بن اَسّیر بن اَبیآ ساف بن قُورح، |
orig: | ابن يصهار بن قَهات بن لاوي بن اسرائيل. |
wb+: | ابن یصهار بن قَهات بن لاوی بن اسرائیل. |
orig: | و برادرش آساف که به دست راست وي مي ايستاد. آساف بن بَرَکيا ابن شِمعِي، |
wb+: | و برادرش آساف که به دست راست وی می ایستاد. آساف بن بَرَکیا ابن شِمعِی، |
orig: | ابن ميکائيل بن بَعسِيا ابن مَلکِيا، |
wb+: | ابن میکائیل بن بَعسِیا ابن مَلکِیا، |
orig: | ابن اَتنِي ابن زارَح بن عَدايا، |
wb+: | ابن اَتنِی ابن زارَح بن عَدایا، |
orig: | ابن اِيتان بن زِمَّه بن شِمعِي، |
wb+: | ابن اِیتان بن زِمَّه بن شِمعِی، |
orig: | ابن يحت بن جَرشُوم بن لاوي. |
wb+: | ابن یحت بن جَرشُوم بن لاوی. |
orig: | و به طرف چپ برادران ايشان که پسران مَراري بودند: اِيتان بن قيشي ابن عَبدِي ابن مَلّوک، |
wb+: | و به طرف چپ برادران ایشان که پسران مَراری بودند: اِیتان بن قیشی ابن عَبدِی ابن مَلّوک، |
orig: | ابن حَشَبيا ابن اَمَصيا ابن حِلقِيا، |
wb+: | ابن حَشَبیا ابن اَمَصیا ابن حِلقِیا، |
orig: | ابن اَمصِي ابن باني ابن شامَر، |
wb+: | ابن اَمصِی ابن بانی ابن شامَر، |
orig: | ابن مَحلِي ابن موشي ابن مَراري ابن لاوي. |
wb+: | ابن مَحلِی ابن موشی ابن مَراری ابن لاوی. |
orig: | و لاوياني که برادران ايشان بودند، به تمامي خدمت مسکن خانه خدا گماشته شدند. |
wb+: | و لاویانی که برادران ایشان بودند، به تمامی خدمت مسکن خانه خدا گماشته شدند. |
orig: | و اما هارون و پسرانش بر مذبح قرباني سوختني و بر مذبح بخور به جهت تمامي عمل قدس الاقداس قرباني مي گذرانيدند تا به جهت اسرائيل موافق هر آنچه موسي بنده خدا امر فرموده بود، کفاره نمايند. |
wb+: | و اما هارون و پسرانش بر مذبح قربانی سوختنی و بر مذبح بخور به جهت تمامی عمل قدس الاقداس قربانی می گذرانیدند تا به جهت اسرائیل موافق هر آنچه موسی بنده خدا امر فرموده بود، کفاره نمایند. |
orig: | و اينانند پسران هارون: پسرش اَلعازار، پسرش فينَحاس، پسرش اَبِيشُوع. |
wb+: | و اینانند پسران هارون: پسرش اَلعازار، پسرش فینَحاس، پسرش اَبِیشُوع. |
orig: | پسرش بُقي، پسرش عُزّي، پسرش زَرَحيا، |
wb+: | پسرش بُقی، پسرش عُزّی، پسرش زَرَحیا، |
orig: | پسرش مَرايوت پسرش اَمَريا پسرش اَخيطوب، |
wb+: | پسرش مَرایوت پسرش اَمَریا پسرش اَخیطوب، |
orig: | پسرش صادوق، پسرش اَخِيمَعص. |
wb+: | پسرش صادوق، پسرش اَخِیمَعص. |
orig: | و مسکن هاي ايشان بر حسب موضع ها و حدود ايشان اينها است: از پسران هارون به جهت قبايل قَهاتيان زيرا قرعه اوّل از آنِ ايشان بود. |
wb+: | و مسکن های ایشان بر حسب موضع ها و حدود ایشان اینها است: از پسران هارون به جهت قبایل قَهاتیان زیرا قرعه اوّل از آنِ ایشان بود. |
orig: | پس حَبرُون در زمين يهودا با حوالي آن به هر طرفش به ايشان داده شد. |
wb+: | پس حَبرُون در زمین یهودا با حوالی آن به هر طرفش به ایشان داده شد. |
orig: | و اما زمينهاي آن شهر دهاتش را به کاليب بن يفُنَّه دادند. |
wb+: | و اما زمینهای آن شهر دهاتش را به کالیب بن یفُنَّه دادند. |
orig: | به پسران هارون به جهت شهرهاي ملجا حَبرُون و لِبنَه و حوالي آن، و يتّير و اَشتَموع و حوالي آن را دادند. |
wb+: | به پسران هارون به جهت شهرهای ملجا حَبرُون و لِبنَه و حوالی آن، و یتّیر و اَشتَموع و حوالی آن را دادند. |
orig: | و حِيلين و حوالي آن را و دَبير و حوالي آن را، |
wb+: | و حِیلین و حوالی آن را و دَبیر و حوالی آن را، |
orig: | و عاشان و حوالي آن را و بيت شمس و حوالي آن را، |
wb+: | و عاشان و حوالی آن را و بیت شمس و حوالی آن را، |
orig: | و از بسط بنيامين جَبَع و حوالي آن را و عَلَّمَت و حوالي آن را و عَناتوت و حوالي آن را. پس جميع شهرهاي ايشان بر حسب قبايل ايشان سيزده شهر بود. |
wb+: | و از بسط بنیامین جَبَع و حوالی آن را و عَلَّمَت و حوالی آن را و عَناتوت و حوالی آن را. پس جمیع شهرهای ایشان بر حسب قبایل ایشان سیزده شهر بود. |
orig: | و به پسران قَهات که از قبايل آن سبط باقي ماندند، ده شهر از نصف سبط يعني از نصف مَنَّسي به قرعه داده شد. |
wb+: | و به پسران قَهات که از قبایل آن سبط باقی ماندند، ده شهر از نصف سبط یعنی از نصف مَنَّسی به قرعه داده شد. |
orig: | و به بني جَرشُوم بر حسب قبايل ايشان از بسط يسّاکار و از سبط اَشير و از سبط نَفتالي و از سبط مَنَّسي درباشان سيزده شهر. |
wb+: | و به بنی جَرشُوم بر حسب قبایل ایشان از بسط یسّاکار و از سبط اَشیر و از سبط نَفتالی و از سبط مَنَّسی درباشان سیزده شهر. |
orig: | و به پسران مَراري بر حسب قبايل ايشان از بسط رؤبين و از سبط جاد و از سبط زبولون دوازده شهر به قرعه داده شد. |
wb+: | و به پسران مَراری بر حسب قبایل ایشان از بسط رؤبین و از سبط جاد و از سبط زبولون دوازده شهر به قرعه داده شد. |
orig: | پس بني اسرائيل اين شهرها را با حوالي آنها به لاويان دادند. |
wb+: | پس بنی اسرائیل این شهرها را با حوالی آنها به لاویان دادند. |
orig: | و از بسط بني يهودا و از بسط بني شَمعون و از بسط بني بنيامين اين شهرها را که اسم آنها مذکور است به قرعه دادند. |
wb+: | و از بسط بنی یهودا و از بسط بنی شَمعون و از بسط بنی بنیامین این شهرها را که اسم آنها مذکور است به قرعه دادند. |
orig: | و بعضي از قبايل بني قَهات شهرهاي حدود خود را از سبط افرايم داشتند. |
wb+: | و بعضی از قبایل بنی قَهات شهرهای حدود خود را از سبط افرایم داشتند. |
orig: | پس شکيم را با حوالي آن در کوهستان افرام و جازَر را با حوالي آن به جهت شهرهاي ملجا به ايشان دادند. |
wb+: | پس شکیم را با حوالی آن در کوهستان افرام و جازَر را با حوالی آن به جهت شهرهای ملجا به ایشان دادند. |
orig: | و يقمَعام را با حوالي آن و بيت حُورُون را با حوالي آن. |
wb+: | و یقمَعام را با حوالی آن و بیت حُورُون را با حوالی آن. |
orig: | و اَيلُون را با حوالي آن و جَتّ رِمُّون را با حوالي آن. |
wb+: | و اَیلُون را با حوالی آن و جَتّ رِمُّون را با حوالی آن. |
orig: | و از نصف سبط مَنَّسي، عانير را با حوالي آن، و بِلعام را با حوالي آن، به قبايل باقي مانده بقي قَهات دادند. |
wb+: | و از نصف سبط مَنَّسی، عانیر را با حوالی آن، و بِلعام را با حوالی آن، به قبایل باقی مانده بقی قَهات دادند. |
orig: | و به پسران جَرشُوم از قبايل نصف سبط مَنَّسي، جُولان را در باشان با حوالي آن و عَشتارُوت را با حوالي آن. |
wb+: | و به پسران جَرشُوم از قبایل نصف سبط مَنَّسی، جُولان را در باشان با حوالی آن و عَشتارُوت را با حوالی آن. |
orig: | و از سبط يسّاکار قادِش را با حوالي آن و دَبَرَه را با حوالي آن. |
wb+: | و از سبط یسّاکار قادِش را با حوالی آن و دَبَرَه را با حوالی آن. |
orig: | و راموت را با حوالي آن و عانيم را با حوالي آن. |
wb+: | و راموت را با حوالی آن و عانیم را با حوالی آن. |
orig: | و از بسط اَشير مَشآل را با حوالي آن عَبدُون را با حوالي آن. |
wb+: | و از بسط اَشیر مَشآل را با حوالی آن عَبدُون را با حوالی آن. |
orig: | و حُقُوق را با حوالي آن و رَحُوب را با حوالي آن. |
wb+: | و حُقُوق را با حوالی آن و رَحُوب را با حوالی آن. |
orig: | و از سبط نَفتالي قادِش را در جَلِيل با حوالي آن و حَمّون را با حوالي آن و قِريتايم را با حوالي آن. |
wb+: | و از سبط نَفتالی قادِش را در جَلِیل با حوالی آن و حَمّون را با حوالی آن و قِریتایم را با حوالی آن. |
orig: | و به پسران مَراري که از لاويان باقي مانده بودند، از سبط زبولون رِمّون را با حوالي آن و تابور را با حوالي آن. |
wb+: | و به پسران مَراری که از لاویان باقی مانده بودند، از سبط زبولون رِمّون را با حوالی آن و تابور را با حوالی آن. |
orig: | و از آن طرف اُردُن در برابر اريحا به جانب شرقي اُردُن از سبط رؤبين، باصَر را در بيابان با حوالي آن و يهصَه را با حوالي آن. |
wb+: | و از آن طرف اُردُن در برابر اریحا به جانب شرقی اُردُن از سبط رؤبین، باصَر را در بیابان با حوالی آن و یهصَه را با حوالی آن. |
orig: | و قديموت را با حوالي آن و مَيفَعَه را با حوالي آن. |
wb+: | و قدیموت را با حوالی آن و مَیفَعَه را با حوالی آن. |
orig: | و از سبط جاد راموت را در جِلعاد با حوالي آن و مَحَنايم را با حوالي آن. |
wb+: | و از سبط جاد راموت را در جِلعاد با حوالی آن و مَحَنایم را با حوالی آن. |
orig: | و حَشبون را با حوالي آن و يعزير را با حوالي آن. |
wb+: | و حَشبون را با حوالی آن و یعزیر را با حوالی آن. |
orig: | و اما پسران يسّاکار: تولاع و فُوَه و ياشوب و شِمرُون چهار نفر بودند. |
wb+: | و اما پسران یسّاکار: تولاع و فُوَه و یاشوب و شِمرُون چهار نفر بودند. |
orig: | و پسران تولاع: عُزِّي و رفايا و يربيئيل و يحماي و يبسام و سموئيل؛ ايشان رؤساي خاندان پدر خود تولاع و مردان قوي شجاع در انساب خود بودند، و عدد ايشان در داود بيست و دو هزار و ششصد بود. |
wb+: | و پسران تولاع: عُزِّی و رفایا و یربیئیل و یحمای و یبسام و سموئیل؛ ایشان رؤسای خاندان پدر خود تولاع و مردان قوی شجاع در انساب خود بودند، و عدد ایشان در داود بیست و دو هزار و ششصد بود. |
orig: | و پسر عُزّي، يزرَحيا و پسران يزرَحيا، ميکائيل و عُوبَديا و يوئيل و يشِيا که پنج نفر و جميع آنها رؤسا بودند. |
wb+: | و پسر عُزّی، یزرَحیا و پسران یزرَحیا، میکائیل و عُوبَدیا و یوئیل و یشِیا که پنج نفر و جمیع آنها رؤسا بودند. |
orig: | و با ايشان بر حسب انساب ايشان و خاندان آباي ايشان، فوجهاي لشکر جنگي سي و شش هزار نفر بودند، زيرا که زنان وپسران بسيار داشتند. |
wb+: | و با ایشان بر حسب انساب ایشان و خاندان آبای ایشان، فوجهای لشکر جنگی سی و شش هزار نفر بودند، زیرا که زنان وپسران بسیار داشتند. |
orig: | و برادران ايشان از جميع قبايل يسّاکار مردان قوي شجاع هشتاد و هفت هزار نفر جميعاً در نسب نامه ثبت شدند. |
wb+: | و برادران ایشان از جمیع قبایل یسّاکار مردان قوی شجاع هشتاد و هفت هزار نفر جمیعاً در نسب نامه ثبت شدند. |
orig: | و پسران بنيامين: بالَع و باکَر ويدِيعَئيل، سه نفر بودند. |
wb+: | و پسران بنیامین: بالَع و باکَر ویدِیعَئیل، سه نفر بودند. |
orig: | و پسران بالَع: اَصبُون و عُزّي و عُزّيئيل و يريموت و عِيرِي، پنج نفر رؤساي خاندان آبا و مردان قوي شجاع که بيست ودو هزار و سي و چهار نفر از ايشان در نسب نامه ثبت گرديدند. |
wb+: | و پسران بالَع: اَصبُون و عُزّی و عُزّیئیل و یریموت و عِیرِی، پنج نفر رؤسای خاندان آبا و مردان قوی شجاع که بیست ودو هزار و سی و چهار نفر از ایشان در نسب نامه ثبت گردیدند. |
orig: | و پسران باکَر: زَمِيرَه و يوعاش و اَلِيعازار و اَليوعِيناي و عُمرِي و يريموت و اَبِيا و عَناتُوت وعَلامَت. جميع اينها پسران باکَر بودند. |
wb+: | و پسران باکَر: زَمِیرَه و یوعاش و اَلِیعازار و اَلیوعِینای و عُمرِی و یریموت و اَبِیا و عَناتُوت وعَلامَت. جمیع اینها پسران باکَر بودند. |
orig: | و بيست هزار ودويست نفر از ايشان بر حسب انساب ايشان، رؤساي خاندان آباي ايشان مردان قوي شجاع در نسب نامه ثبت شدند. |
wb+: | و بیست هزار ودویست نفر از ایشان بر حسب انساب ایشان، رؤسای خاندان آبای ایشان مردان قوی شجاع در نسب نامه ثبت شدند. |
orig: | و پسر يدِيعَئيل: بِلهان و پسران بِلهان: يعِيش و بنيامين و اِيهُود و کَنَعنَه و زِيتان و تَرشِيش و اَخِيشاحَر. |
wb+: | و پسر یدِیعَئیل: بِلهان و پسران بِلهان: یعِیش و بنیامین و اِیهُود و کَنَعنَه و زِیتان و تَرشِیش و اَخِیشاحَر. |
orig: | جميع اينها پسران يدِيعَئيل بر حسب رؤساي آبا و مردان جنگي شجاع هفده هزار و دويست نفر بودند که در لشکر براي جنگ بيرون مي رفتند. |
wb+: | جمیع اینها پسران یدِیعَئیل بر حسب رؤسای آبا و مردان جنگی شجاع هفده هزار و دویست نفر بودند که در لشکر برای جنگ بیرون می رفتند. |
orig: | و پسران عِير: شُفّيم و حُفّيم و پسر اَحِير حُوشيم. |
wb+: | و پسران عِیر: شُفّیم و حُفّیم و پسر اَحِیر حُوشیم. |
orig: | و پسران نَفتالي: يحصيئيل و جُوني و يصَر و شَلُّوم از پسران بِلهَه بودند. |
wb+: | و پسران نَفتالی: یحصیئیل و جُونی و یصَر و شَلُّوم از پسران بِلهَه بودند. |
orig: | پسران مَنَّسي اَسريئيل که زوجه اش او را زاييد، و ماکير پدر جِلعاد که مُتعه اَراميه وي او را زاييد. |
wb+: | پسران مَنَّسی اَسریئیل که زوجه اش او را زایید، و ماکیر پدر جِلعاد که مُتعه اَرامیه وی او را زایید. |
orig: | و ماکير خواهر حُفّيم و شُفّيم را که به مَعکَه مسماة بود، به زني گرفت؛ و اسم پسر دوم او صَلُفحاد بود؛ و صَلُفحاد دختران داشت. |
wb+: | و ماکیر خواهر حُفّیم و شُفّیم را که به مَعکَه مسماة بود، به زنی گرفت؛ و اسم پسر دوم او صَلُفحاد بود؛ و صَلُفحاد دختران داشت. |
orig: | و مَعکَه زن ماکير پسري زاييده، او را فارَش نام نهاد و اسم برادرش شارَش بود و پسرانش، اُلام و راقَم بودند. |
wb+: | و مَعکَه زن ماکیر پسری زاییده، او را فارَش نام نهاد و اسم برادرش شارَش بود و پسرانش، اُلام و راقَم بودند. |
orig: | و پسر اُولام بِدان بود. اينانند پسران جِلعاد بن ماکير بن مَنَّسي. |
wb+: | و پسر اُولام بِدان بود. اینانند پسران جِلعاد بن ماکیر بن مَنَّسی. |
orig: | و خواهر او هَمُولَکَه اِيشهُود و ابَيعَزَر و مَحلَه را زاييد. |
wb+: | و خواهر او هَمُولَکَه اِیشهُود و ابَیعَزَر و مَحلَه را زایید. |
orig: | و پسران شَميداع اَخيان و شَکيم و لَقحِي و اَنيعام. |
wb+: | و پسران شَمیداع اَخیان و شَکیم و لَقحِی و اَنیعام. |
orig: | و پسران افرايم شُوتالَح و پسرش بارَد و پسرش تَحَت و پسرش اَلِعادا و پسرش تَحَت. |
wb+: | و پسران افرایم شُوتالَح و پسرش بارَد و پسرش تَحَت و پسرش اَلِعادا و پسرش تَحَت. |
orig: | و پسرش زاباد و پسرش شُوتالَح و عازَر و اَلِعاد که مردان جَتّ که در آن زمين مولود شدند، ايشان را کشتند زيرا که براي گرفتن مواشي ايشان فرمود آمده بودند. |
wb+: | و پسرش زاباد و پسرش شُوتالَح و عازَر و اَلِعاد که مردان جَتّ که در آن زمین مولود شدند، ایشان را کشتند زیرا که برای گرفتن مواشی ایشان فرمود آمده بودند. |
orig: | و پدر ايشان افرايم به جهت ايشان روزها ي بسيار ماتم گرفت و برادرانش براي تعزيت وي آمدند. |
wb+: | و پدر ایشان افرایم به جهت ایشان روزها ی بسیار ماتم گرفت و برادرانش برای تعزیت وی آمدند. |
orig: | پس نزد زن خود درآمد و او حامله شده، پسري زاييد و او را بَرِيعَه نام نهاد، از اين جهت که در خاندان او بلايي عارض شده بود. |
wb+: | پس نزد زن خود درآمد و او حامله شده، پسری زایید و او را بَرِیعَه نام نهاد، از این جهت که در خاندان او بلایی عارض شده بود. |
orig: | و دخترش شيره بود که بيت حورون پايين و بالا را و اُزِّين شِيرَه را بنا کرد. |
wb+: | و دخترش شیره بود که بیت حورون پایین و بالا را و اُزِّین شِیرَه را بنا کرد. |
orig: | و پسرش لَعَدان، و پسرش عَميهُود، و پسرش اَلِيشَمَع، |
wb+: | و پسرش لَعَدان، و پسرش عَمیهُود، و پسرش اَلِیشَمَع، |
orig: | و پسرش نون، و پسرش يهُوشوع، |
wb+: | و پسرش نون، و پسرش یهُوشوع، |
orig: | و املاک و مسکن هاي ايشان بيت ئيل و دهات آن بود و به طرف مشرق نَعران و به طرف مغرب جازَر و دهات آن و شکيم و دهات آن تا غَزَّه و دهات آن. |
wb+: | و املاک و مسکن های ایشان بیت ئیل و دهات آن بود و به طرف مشرق نَعران و به طرف مغرب جازَر و دهات آن و شکیم و دهات آن تا غَزَّه و دهات آن. |
orig: | و نزد حدود بني مَنَّسي بيت شان و دهات آن و تَعناک و دهات آن و مَجِدّو و دهات آن و دُور و دهات آن که در اينها پسران يوسف بن اسرائيل ساکن بودند. |
wb+: | و نزد حدود بنی مَنَّسی بیت شان و دهات آن و تَعناک و دهات آن و مَجِدّو و دهات آن و دُور و دهات آن که در اینها پسران یوسف بن اسرائیل ساکن بودند. |
orig: | پسران اَشِير، يمنَه و يشوَه و يشوي و بَريعه بودند، و خواهر ايشان سارَح بود. |
wb+: | پسران اَشِیر، یمنَه و یشوَه و یشوی و بَریعه بودند، و خواهر ایشان سارَح بود. |
orig: | و پسران بَريعَه، حابَر و مَلکيئيل که همان پدر بِرزاوَت باشد. |
wb+: | و پسران بَریعَه، حابَر و مَلکیئیل که همان پدر بِرزاوَت باشد. |
orig: | حابَر، يفلِيط و شومير و حُوتام و خواهر ايشان شوعا را آورد. |
wb+: | حابَر، یفلِیط و شومیر و حُوتام و خواهر ایشان شوعا را آورد. |
orig: | و پسران يفليط فاسَک و بِمهال و عَشوَت بودند. اينانند بني يفليط. |
wb+: | و پسران یفلیط فاسَک و بِمهال و عَشوَت بودند. اینانند بنی یفلیط. |
orig: | و پسران شامَراَخي و رُهجَه و يحُبَّه و اَرام. |
wb+: | و پسران شامَراَخی و رُهجَه و یحُبَّه و اَرام. |
orig: | و پسران هيلام برادر وي صُوفَح و يمناع و شالَش و عامال بودند. |
wb+: | و پسران هیلام برادر وی صُوفَح و یمناع و شالَش و عامال بودند. |
orig: | و پسران صُوفَح، سُوح و حَرنَفَر و شُوعال و بِيرِي و يمرَه. |
wb+: | و پسران صُوفَح، سُوح و حَرنَفَر و شُوعال و بِیرِی و یمرَه. |
orig: | و باصَر و هُود و شَمَّا و شَلَشَه و يتران و بئِيرا. |
wb+: | و باصَر و هُود و شَمَّا و شَلَشَه و یتران و بئِیرا. |
orig: | و پسران يتَر، يفُنَّه و فِسفا و آرا. |
wb+: | و پسران یتَر، یفُنَّه و فِسفا و آرا. |
orig: | و پسران عُلاّ، آرَح و حَنِّيئيل و رَصِيا. |
wb+: | و پسران عُلاّ، آرَح و حَنِّیئیل و رَصِیا. |
orig: | جميع اينها پسران اَشِير و رؤساي خاندان آباي ايشان و برگزيدگان مردان جنگي و رؤساي سرداران بودند. و شماره ايشان که در لشکر براي جنگ بر حسب نسب نامه ثبت گرديد، بيست و شش هزار نفر بود. |
wb+: | جمیع اینها پسران اَشِیر و رؤسای خاندان آبای ایشان و برگزیدگان مردان جنگی و رؤسای سرداران بودند. و شماره ایشان که در لشکر برای جنگ بر حسب نسب نامه ثبت گردید، بیست و شش هزار نفر بود. |
orig: | و بنيامين نخست زاده خود بالَع را آورد و دومين اَشبيل و سومش اَخرَخ، |
wb+: | و بنیامین نخست زاده خود بالَع را آورد و دومین اَشبیل و سومش اَخرَخ، |
orig: | و پسران بالَع: اَدّار و جِيرا و اَبِيهُود. |
wb+: | و پسران بالَع: اَدّار و جِیرا و اَبِیهُود. |
orig: | و اَبيشُوع و نُعمان و اَخُوخ. |
wb+: | و اَبیشُوع و نُعمان و اَخُوخ. |
orig: | و جيرا و شَفُوفان و حُورام بودند. |
wb+: | و جیرا و شَفُوفان و حُورام بودند. |
orig: | و اينانند پسران اَحُود که رؤساي خاندان آباي ساکنان جَبَع بودند و ايشان را به مناحت کوچانيدند. |
wb+: | و اینانند پسران اَحُود که رؤسای خاندان آبای ساکنان جَبَع بودند و ایشان را به مناحت کوچانیدند. |
orig: | و او نُعمان و اَخِيا و جيرا را کوچانيد و او عُزّا و اَخِيحُود را توليد نمود. |
wb+: | و او نُعمان و اَخِیا و جیرا را کوچانید و او عُزّا و اَخِیحُود را تولید نمود. |
orig: | و شَحرايم در بلاد موآب بعد از طلاق دادن زنان خود حُوشيم و بَعَرا فرزندان توليد نمود. |
wb+: | و شَحرایم در بلاد موآب بعد از طلاق دادن زنان خود حُوشیم و بَعَرا فرزندان تولید نمود. |
orig: | پس از زن خويش که خُوداش نام داشت يوباب و ظبيا و ميشا و مَلکام را آورد. |
wb+: | پس از زن خویش که خُوداش نام داشت یوباب و ظبیا و میشا و مَلکام را آورد. |
orig: | و يعُوض و شَکِيا و مِرمَه را که اينها پسران او و رؤساي خاندانهاي آبا بودند. |
wb+: | و یعُوض و شَکِیا و مِرمَه را که اینها پسران او و رؤسای خاندانهای آبا بودند. |
orig: | و از حوشيم ابيطوب و اَلفَعل را آورد. |
wb+: | و از حوشیم ابیطوب و اَلفَعل را آورد. |
orig: | و بَرِيعه و شامع که ايشان رؤساي خاندان آباي ساکنان اَيلُون بودند و ايشان ساکنان جَّت را اخراج نمودند. |
wb+: | و بَرِیعه و شامع که ایشان رؤسای خاندان آبای ساکنان اَیلُون بودند و ایشان ساکنان جَّت را اخراج نمودند. |
orig: | و اَخِيو و شاشَق و يرِيمُوت. |
wb+: | و اَخِیو و شاشَق و یرِیمُوت. |
orig: | و زَبَديا و عارَد و عادَر. |
wb+: | و زَبَدیا و عارَد و عادَر. |
orig: | و ميکائيل و يشفَه و يوخا پسران بَريعه بودند. |
wb+: | و میکائیل و یشفَه و یوخا پسران بَریعه بودند. |
orig: | و زَبَديا و مَشُلاّم و جِزقِي و حابَر، |
wb+: | و زَبَدیا و مَشُلاّم و جِزقِی و حابَر، |
orig: | و يشمَراي و يزلِيآه و يوباب پسران اَلفَعل بودند. |
wb+: | و یشمَرای و یزلِیآه و یوباب پسران اَلفَعل بودند. |
orig: | و يعقيم و زِکرِي و زَبدِي، |
wb+: | و یعقیم و زِکرِی و زَبدِی، |
orig: | و اَلِيعيناي و صِلَّتاي و ايليئيل، |
wb+: | و اَلِیعینای و صِلَّتای و ایلیئیل، |
orig: | و اَدايا و بريا و شِمرَت پسران شِمعي، |
wb+: | و اَدایا و بریا و شِمرَت پسران شِمعی، |
orig: | و يشفان و عابَر و ايليئيل. |
wb+: | و یشفان و عابَر و ایلیئیل. |
orig: | و عَبدون و زِکرِي و حانان، |
wb+: | و عَبدون و زِکرِی و حانان، |
orig: | و حَنَنيا و عيلام و عَنتُوتِيا، |
wb+: | و حَنَنیا و عیلام و عَنتُوتِیا، |
orig: | و يفَديا و فَنُوئيل پسران شاشَق بودند. |
wb+: | و یفَدیا و فَنُوئیل پسران شاشَق بودند. |
orig: | و شِمشَراي و شَحَريا و عَتَليا. |
wb+: | و شِمشَرای و شَحَریا و عَتَلیا. |
orig: | و يعرَشيا و ايليا و زِکرِي پسران يرُحام بودند. |
wb+: | و یعرَشیا و ایلیا و زِکرِی پسران یرُحام بودند. |
orig: | اينان رؤساي خاندان آبا بر حسب انساب خود و سرداران بودند و ايشان در اورشليم سکونت داشتند. |
wb+: | اینان رؤسای خاندان آبا بر حسب انساب خود و سرداران بودند و ایشان در اورشلیم سکونت داشتند. |
orig: | و نخست زاده اش عَبدُون بود، پس صور و قَيس و بَعل و ناداب، |
wb+: | و نخست زاده اش عَبدُون بود، پس صور و قَیس و بَعل و ناداب، |
orig: | و جَدُور و اَخِيو و زاکَر؛ |
wb+: | و جَدُور و اَخِیو و زاکَر؛ |
orig: | و مِقلُوت شِمآه را آورد و ايشان نيز با برادران خود در اورشليم در مقابل برادران ايشان ساکن بودند. |
wb+: | و مِقلُوت شِمآه را آورد و ایشان نیز با برادران خود در اورشلیم در مقابل برادران ایشان ساکن بودند. |
orig: | و نير قَيس را آورد و قَيس شاؤل را آورد و شاؤل يهُوناتان و مَلکيشوع و ابيناداب و اَشبَعل را آورد. |
wb+: | و نیر قَیس را آورد و قَیس شاؤل را آورد و شاؤل یهُوناتان و مَلکیشوع و ابیناداب و اَشبَعل را آورد. |
orig: | و پسر يهُوناتان مَرِيب بَعل بود و مَرِيبِ بَعل ميکا را آورد. |
wb+: | و پسر یهُوناتان مَرِیب بَعل بود و مَرِیبِ بَعل میکا را آورد. |
orig: | و پسران ميکا، فيتون و مالَک و تاريع و آحاز بودند. |
wb+: | و پسران میکا، فیتون و مالَک و تاریع و آحاز بودند. |
orig: | و آحاز يهُوعَدَه را آورد، يهُوعَدَه عَلمَت و عَزمُوت و زِمري را آورد و زِمري موصا را آورد. |
wb+: | و آحاز یهُوعَدَه را آورد، یهُوعَدَه عَلمَت و عَزمُوت و زِمری را آورد و زِمری موصا را آورد. |
orig: | و موصا بِنعا را آورد و پسرش رافَه بود و پسرش اَلعاسَه و پسرش آصيل بود. |
wb+: | و موصا بِنعا را آورد و پسرش رافَه بود و پسرش اَلعاسَه و پسرش آصیل بود. |
orig: | و آصيل را شش پسر بود و نامهاي ايشان اينها است: عَزرِيقام و بُکرُو و اِسمَعِيل و شَعريا و عُوبَديا و حانان. و جميع اينها پسران آصيل اند. |
wb+: | و آصیل را شش پسر بود و نامهای ایشان اینها است: عَزرِیقام و بُکرُو و اِسمَعِیل و شَعریا و عُوبَدیا و حانان. و جمیع اینها پسران آصیل اند. |
orig: | و پسران عِيشَق برادر او نخست زاده اش اُولام و دومين يعُوش و سومين اَلِيفَلَط. |
wb+: | و پسران عِیشَق برادر او نخست زاده اش اُولام و دومین یعُوش و سومین اَلِیفَلَط. |
orig: | و پسران اُولام، مردان زورآورِ شجاع و تيرانداز بودند؛ و پسران و پسرانِ پسران ايشان بسيار يعني صد و پنجاه نفر بودند. جميع اينها از بني بنيامين ميباشند. |
wb+: | و پسران اُولام، مردان زورآورِ شجاع و تیرانداز بودند؛ و پسران و پسرانِ پسران ایشان بسیار یعنی صد و پنجاه نفر بودند. جمیع اینها از بنی بنیامین میباشند. |
orig: | و تمامي اسرائيل بر حسب نسب نامه هاي خود شمرده شدند، و اينک در کتاب پادشاهان اسرائيل مکتوب اند و يهودا به سبب خيانت خود به بابل اسيري رفتند. |
wb+: | و تمامی اسرائیل بر حسب نسب نامه های خود شمرده شدند، و اینک در کتاب پادشاهان اسرائیل مکتوب اند و یهودا به سبب خیانت خود به بابل اسیری رفتند. |
orig: | و کساني که اول در مُلکها و شهرهاي ايشان سکونت داشتند، اسرائيليان و کاهنان و لاويان و نَتينيم بودند. |
wb+: | و کسانی که اول در مُلکها و شهرهای ایشان سکونت داشتند، اسرائیلیان و کاهنان و لاویان و نَتینیم بودند. |
orig: | و در اورشليم بعضي از بني يهودا واز بني بنيامين و از بني افرايم و مَنَّسي ساکن بودند. |
wb+: | و در اورشلیم بعضی از بنی یهودا واز بنی بنیامین و از بنی افرایم و مَنَّسی ساکن بودند. |
orig: | عوتاي ابن عمَّيهُود بن عُمرِي ابن اِمرِي ابن باني از بني فارَص بن يهودا. |
wb+: | عوتای ابن عمَّیهُود بن عُمرِی ابن اِمرِی ابن بانی از بنی فارَص بن یهودا. |
orig: | و از شيلونيان نخست زاده اش عسايا و پسران او. |
wb+: | و از شیلونیان نخست زاده اش عسایا و پسران او. |
orig: | و از بني زارَح يعُوئيل و براران ايشان ششصد و نود نفر. |
wb+: | و از بنی زارَح یعُوئیل و براران ایشان ششصد و نود نفر. |
orig: | و از بني بنيامين سَلُّو ابن مَشُلاّمِ بن هُودُويا ابن هَسنُوآه. |
wb+: | و از بنی بنیامین سَلُّو ابن مَشُلاّمِ بن هُودُویا ابن هَسنُوآه. |
orig: | و يبنِيا ابن يرُوحام و اِيلَة بن عُزِّي ابن مِکرِي و مَشُلاّم بن شَفَطيا بن رَاؤئيل بن يبنِيا. |
wb+: | و یبنِیا ابن یرُوحام و اِیلَة بن عُزِّی ابن مِکرِی و مَشُلاّم بن شَفَطیا بن رَاؤئیل بن یبنِیا. |
orig: | و برادران ايشان بر حسب انساب ايشان نه صد و پنجاه و شش نفر. جميع اينها رؤساي اجداد بر حسب خاندانهاي آباي ايشان بودند. |
wb+: | و برادران ایشان بر حسب انساب ایشان نه صد و پنجاه و شش نفر. جمیع اینها رؤسای اجداد بر حسب خاندانهای آبای ایشان بودند. |
orig: | و از کاهنان، يدَعيا و يهُوياريب و ياکين، |
wb+: | و از کاهنان، یدَعیا و یهُویاریب و یاکین، |
orig: | عَزَريا ابن حِلقيا ابن مَشُلاّم بن صادوق بن مَرايوت بن اَخيطُوب رئيس خانه خدا، |
wb+: | عَزَریا ابن حِلقیا ابن مَشُلاّم بن صادوق بن مَرایوت بن اَخیطُوب رئیس خانه خدا، |
orig: | و عَدايا ابن يرُوحام بن فَشحُور بن مَلکيا و مَعَساي ابن عَديئيل بن يحزيره بن مَشُلاّم بن مَشِليمِيت بن اِمّير. |
wb+: | و عَدایا ابن یرُوحام بن فَشحُور بن مَلکیا و مَعَسای ابن عَدیئیل بن یحزیره بن مَشُلاّم بن مَشِلیمِیت بن اِمّیر. |
orig: | و برادران ايشان که رؤساي خاندان آباي ايشان بودند، هزار و هفتصد شصت نفر که مردان رشيد به جهت عمل خدمت خانه خدا بودند. |
wb+: | و برادران ایشان که رؤسای خاندان آبای ایشان بودند، هزار و هفتصد شصت نفر که مردان رشید به جهت عمل خدمت خانه خدا بودند. |
orig: | و از لاويان شَمَعيا ابن حَشُّوب بن عَزريقام بن حَشَبيا از بني مَراري. |
wb+: | و از لاویان شَمَعیا ابن حَشُّوب بن عَزریقام بن حَشَبیا از بنی مَراری. |
orig: | و بَقبَقَّر و حارَش و جَلال و مَتَنيا ابن ميکا ابن زِکرِي ابن آساف. |
wb+: | و بَقبَقَّر و حارَش و جَلال و مَتَنیا ابن میکا ابن زِکرِی ابن آساف. |
orig: | و عَوبَديا ابن شَمَعيا ابن جَلال و بن يدُوتُون و بَرخِيا ابن آسا ابن اَلقانَه که در دهات نَطُوفاتيان ساکن بود. |
wb+: | و عَوبَدیا ابن شَمَعیا ابن جَلال و بن یدُوتُون و بَرخِیا ابن آسا ابن اَلقانَه که در دهات نَطُوفاتیان ساکن بود. |
orig: | و در بانان، شَلُّوم و عَقُّوب و طَلمُون و اَخِيمان و برادران ايشان. و شَلُّوم رئيس بود. |
wb+: | و در بانان، شَلُّوم و عَقُّوب و طَلمُون و اَخِیمان و برادران ایشان. و شَلُّوم رئیس بود. |
orig: | و ايشان تا الآن بر دروازه شرقي پادشاه (مي باشند) و در بانانِ فرقه بني لاوي بودند. |
wb+: | و ایشان تا الآن بر دروازه شرقی پادشاه (می باشند) و در بانانِ فرقه بنی لاوی بودند. |
orig: | و شَلُّوم بن قُورِي ابن اَبيآ ساف بن قُورَح و برادرانش از خاندان پدرش يعني بني قُورَح که ناظران عمل خدمت و مستحفظان دروازه هاي خيمه بودند و پدران ايشان ناظران اُردوي خداوند و مستحفظان مدخل آن بودند. |
wb+: | و شَلُّوم بن قُورِی ابن اَبیآ ساف بن قُورَح و برادرانش از خاندان پدرش یعنی بنی قُورَح که ناظران عمل خدمت و مستحفظان دروازه های خیمه بودند و پدران ایشان ناظران اُردوی خداوند و مستحفظان مدخل آن بودند. |
orig: | و فينَحاس بن اَلعازار، سابق رئيس ايشان بود. و خداوند با وي مي بود. |
wb+: | و فینَحاس بن اَلعازار، سابق رئیس ایشان بود. و خداوند با وی می بود. |
orig: | و زکريا ابن مَشَلَمِيا دربان دروازه خيمه اجتماع بود. |
wb+: | و زکریا ابن مَشَلَمِیا دربان دروازه خیمه اجتماع بود. |
orig: | و جميع ايناني که براي درباني دروازه ها منتخب شدند، دويست دوازده نفر بودند و ايشان در دهات خود بر حسب نسب نامه هاي خود شمرده شدند که داود و سموئيلِ رائي ايشان را بر وظيفه هاي ايشان گماشته بودند. |
wb+: | و جمیع اینانی که برای دربانی دروازه ها منتخب شدند، دویست دوازده نفر بودند و ایشان در دهات خود بر حسب نسب نامه های خود شمرده شدند که داود و سموئیلِ رائی ایشان را بر وظیفه های ایشان گماشته بودند. |
orig: | پس ايشان و پسران ايشان بر دروازه هاي خانه خداوند و خانه خيمه براي نگهباني آن گماشته شدند. |
wb+: | پس ایشان و پسران ایشان بر دروازه های خانه خداوند و خانه خیمه برای نگهبانی آن گماشته شدند. |
orig: | و دربانان به هر چهار طرف يعني مشرق و مغرب و شمال و جنوب بودند. |
wb+: | و دربانان به هر چهار طرف یعنی مشرق و مغرب و شمال و جنوب بودند. |
orig: | و برادران ايشان که در دهات خود بودند، هر هفت روز نوبت به نوبت با ايشان مي آمدند. |
wb+: | و برادران ایشان که در دهات خود بودند، هر هفت روز نوبت به نوبت با ایشان می آمدند. |
orig: | زيرا چهار رئيس دربانان که لاويان بودند، منصب خاصّ داشتند و ناظرانِ حجره ها و خزانه هاي خانه خدا بودند. |
wb+: | زیرا چهار رئیس دربانان که لاویان بودند، منصب خاصّ داشتند و ناظرانِ حجره ها و خزانه های خانه خدا بودند. |
orig: | و به اطراف خانه خدا منزل داشتند زيرا که نگاه بانيش بر ايشان بود، و باز کردن آن هر صبح بر ايشان بود. |
wb+: | و به اطراف خانه خدا منزل داشتند زیرا که نگاه بانیش بر ایشان بود، و باز کردن آن هر صبح بر ایشان بود. |
orig: | و بعضي از ايشان بر آلات خدمت مأمور بودند، چونکه آنها را به شماره مي آوردند و به شماره بيرون مي بردند. |
wb+: | و بعضی از ایشان بر آلات خدمت مأمور بودند، چونکه آنها را به شماره می آوردند و به شماره بیرون می بردند. |
orig: | از ايشان بر اسباب و جميع آلات قدس و آردِ نرم و شراب و روغن و بخور و عطريات مأمور بودند. |
wb+: | از ایشان بر اسباب و جمیع آلات قدس و آردِ نرم و شراب و روغن و بخور و عطریات مأمور بودند. |
orig: | و بعضي از پسران کاهنان، عطريات خوشبو را ترکيب مي کردند. |
wb+: | و بعضی از پسران کاهنان، عطریات خوشبو را ترکیب می کردند. |
orig: | و مَتَّتيا که از جمله لاويان و نخست زاده شَلُّوم قُورَحي بود، بر عمل مطبوخات گماشته شده بود. |
wb+: | و مَتَّتیا که از جمله لاویان و نخست زاده شَلُّوم قُورَحی بود، بر عمل مطبوخات گماشته شده بود. |
orig: | و بعضي از برادران ايشان از پسران قَهاتيان، بر نان تَقدِمه مأمور بودند تا آن را در هر روز سبت مهيا سازند. |
wb+: | و بعضی از برادران ایشان از پسران قَهاتیان، بر نان تَقدِمه مأمور بودند تا آن را در هر روز سبت مهیا سازند. |
orig: | و مغنيان از رؤساي خاندان آباي لاويان در حجره ها سکونت داشتند و از کار ديگر فارغ بودند زيرا که روز و شب در کار خود مشغول مي بودند. |
wb+: | و مغنیان از رؤسای خاندان آبای لاویان در حجره ها سکونت داشتند و از کار دیگر فارغ بودند زیرا که روز و شب در کار خود مشغول می بودند. |
orig: | اينان رؤساي خاندان آباي لاويان و بر حسب انساب خود رئيس بودند و در اورشليم سکونت داشتند. |
wb+: | اینان رؤسای خاندان آبای لاویان و بر حسب انساب خود رئیس بودند و در اورشلیم سکونت داشتند. |
orig: | و در جِبعُون، پدر جِبعُون، يعوئيل سکونت داشت و اسم زنش مَعکَه بود. |
wb+: | و در جِبعُون، پدر جِبعُون، یعوئیل سکونت داشت و اسم زنش مَعکَه بود. |
orig: | و نخست زاده اش عَبدون بود، پس صور و قَيس و بَعل و نير و ناداب، |
wb+: | و نخست زاده اش عَبدون بود، پس صور و قَیس و بَعل و نیر و ناداب، |
orig: | و جَدُور و اَخِيو و زَکريا و مِقلُوت؛ |
wb+: | و جَدُور و اَخِیو و زَکریا و مِقلُوت؛ |
orig: | و مِقلُوت شِمآم را آورد و ايشان نيز با برادران خود در اورشليم در مقابل برادران ايشان ساکن بودند. |
wb+: | و مِقلُوت شِمآم را آورد و ایشان نیز با برادران خود در اورشلیم در مقابل برادران ایشان ساکن بودند. |
orig: | و نير قَيس را آورد و قَيس شاؤل را آورد و شاؤل يهُوناتان و مَلکيشوع و ابيناداب و اَشبَعل را آورد. |
wb+: | و نیر قَیس را آورد و قَیس شاؤل را آورد و شاؤل یهُوناتان و مَلکیشوع و ابیناداب و اَشبَعل را آورد. |
orig: | و پسر يهُوناتان، مَريب بَعل بود و مَريب بَعل ميکا را آورد. |
wb+: | و پسر یهُوناتان، مَریب بَعل بود و مَریب بَعل میکا را آورد. |
orig: | و پسر ميکا، فيتون و مالَک و تَحريع و آحاز بودند. |
wb+: | و پسر میکا، فیتون و مالَک و تَحریع و آحاز بودند. |
orig: | و آحاز يعرَه را آورد و يعره عَلمَت و عَزمُوت و زِمرِي را آورد و زِمرِي موصا را آورد. |
wb+: | و آحاز یعرَه را آورد و یعره عَلمَت و عَزمُوت و زِمرِی را آورد و زِمرِی موصا را آورد. |
orig: | و موصا بِنعا را آورد و پسرش رفايا و پسرش اَلعاسَه و پسرش آصيل. |
wb+: | و موصا بِنعا را آورد و پسرش رفایا و پسرش اَلعاسَه و پسرش آصیل. |
orig: | و آصيل را شش پسر بود و اين است نامهاي ايشان: عَزرِيقام و بُکرُو و اسمَعيل و شَعَريا و عُوبَديا و حانان اينها پسران آصيل مي باشند. |
wb+: | و آصیل را شش پسر بود و این است نامهای ایشان: عَزرِیقام و بُکرُو و اسمَعیل و شَعَریا و عُوبَدیا و حانان اینها پسران آصیل می باشند. |
orig: | و فلسطينيان با اسرائيل جنگ کردند، و مردان اسرائيل از حضور فلسطينيان فرار کردند و در کوه جِلبُوع کشته شده، افتادند. |
wb+: | و فلسطینیان با اسرائیل جنگ کردند، و مردان اسرائیل از حضور فلسطینیان فرار کردند و در کوه جِلبُوع کشته شده، افتادند. |
orig: | و فلسطينيان شاؤل و پسرانش را به سختي تعاقب نمودند، و فلسطينيان پسران شاؤل يوناتان و ابيناداب و مَلکيشوع را کشتند. |
wb+: | و فلسطینیان شاؤل و پسرانش را به سختی تعاقب نمودند، و فلسطینیان پسران شاؤل یوناتان و ابیناداب و مَلکیشوع را کشتند. |
orig: | و جنگ بر شاؤل سخت شد و تيراندازان او را دريافتند و از تيراندازان مجروح شد. |
wb+: | و جنگ بر شاؤل سخت شد و تیراندازان او را دریافتند و از تیراندازان مجروح شد. |
orig: | و شاؤل به سلاحدار خود گفت: «شمشير را بکش و به من فرو بر، مبادا اين نامختونان بيايند و مرا افتضاح کنند.» اما سلاحدارش نخواست زيرا که بسيار مي ترسيد؛ پس شاؤل شمشير را گرفته بر آن افتاد. |
wb+: | و شاؤل به سلاحدار خود گفت: «شمشیر را بکش و به من فرو بر، مبادا این نامختونان بیایند و مرا افتضاح کنند.» اما سلاحدارش نخواست زیرا که بسیار می ترسید؛ پس شاؤل شمشیر را گرفته بر آن افتاد. |
orig: | و سلاحدارش چون شاؤل را مرده ديد، او نيز بر شمشير افتاده، بمُرد. |
wb+: | و سلاحدارش چون شاؤل را مرده دید، او نیز بر شمشیر افتاده، بمُرد. |
orig: | و شاؤل مُرد و سه پسرش و تمامي اهل خانه اش همراه وي مردند. |
wb+: | و شاؤل مُرد و سه پسرش و تمامی اهل خانه اش همراه وی مردند. |
orig: | و چون جميع مردان اسرائيل که در وادي بودند، اين را ديدند که لشکر منهزم شده، و شاؤل و پسرانش مرده اند، ايشان نيز شهرهاي خود را ترک کرده، گريختند و فلسطينيان آمده، در آنها قرار گرفتند. |
wb+: | و چون جمیع مردان اسرائیل که در وادی بودند، این را دیدند که لشکر منهزم شده، و شاؤل و پسرانش مرده اند، ایشان نیز شهرهای خود را ترک کرده، گریختند و فلسطینیان آمده، در آنها قرار گرفتند. |
orig: | و روز ديگر واقع شد که چون فلسطينيان آمدند تا کشتگان را برهنه نمايند، شاؤل و پسرانش را در کوه جِلبُوع افتاده يافتند. |
wb+: | و روز دیگر واقع شد که چون فلسطینیان آمدند تا کشتگان را برهنه نمایند، شاؤل و پسرانش را در کوه جِلبُوع افتاده یافتند. |
orig: | پس او را برهنه ساخته، سَر و اسلحه اش را گرفتند و آنها را به زمين فلسطينيان به هر طرف فرستادند تا به بتها و قوم خود مژده برسانند. |
wb+: | پس او را برهنه ساخته، سَر و اسلحه اش را گرفتند و آنها را به زمین فلسطینیان به هر طرف فرستادند تا به بتها و قوم خود مژده برسانند. |
orig: | و اسلحه اش را در خانه خدايان خود گذاشتند و سرش را در خانه داجون به ديوار کوبيدند. |
wb+: | و اسلحه اش را در خانه خدایان خود گذاشتند و سرش را در خانه داجون به دیوار کوبیدند. |
orig: | و چون تمامي اهل يابيش جِلعاد آنچه را که فلسطينيان به شاؤل کرده بودند شنيدند، |
wb+: | و چون تمامی اهل یابیش جِلعاد آنچه را که فلسطینیان به شاؤل کرده بودند شنیدند، |
orig: | جميع شجاعان برخاسته، جسد شاؤل و جسد هاي پسرانش را برداشته، آنها را به يابيش آورده، استخوانهاي ايشان را زير درخت بلوط که در يابيش است، دفن کردند و هفت روز روزه داشتند. |
wb+: | جمیع شجاعان برخاسته، جسد شاؤل و جسد های پسرانش را برداشته، آنها را به یابیش آورده، استخوانهای ایشان را زیر درخت بلوط که در یابیش است، دفن کردند و هفت روز روزه داشتند. |
orig: | پس شاؤل به سبب خيانتي که به خداوند ورزيده بود مُرد، به جهت کلام خداوند که آن را نگاه نداشته بود، و از اين جهت نيز که از صاحبه اجنّه سؤال نموده بود. |
wb+: | پس شاؤل به سبب خیانتی که به خداوند ورزیده بود مُرد، به جهت کلام خداوند که آن را نگاه نداشته بود، و از این جهت نیز که از صاحبه اجنّه سؤال نموده بود. |
orig: | و چونکه خداوند را نطلبيده بود، او را کُشت و سلطنت او را به داود بن يسَّي برگردانيد. |
wb+: | و چونکه خداوند را نطلبیده بود، او را کُشت و سلطنت او را به داود بن یسَّی برگردانید. |
orig: | و تمامي اسرائيل نزد داود در حَبرُون جمع شده، گفتند: « اينک ما استخوانها و گوشت تو مي باشيم. |
wb+: | و تمامی اسرائیل نزد داود در حَبرُون جمع شده، گفتند: « اینک ما استخوانها و گوشت تو می باشیم. |
orig: | و قبل از اين نيز هنگامي که شاؤل پادشاه مي بود، تو اسرائيل را بيرون مي بردي و درون مي آوردي؛ و يهُوَه خدايت تو را گفت که: تو قوم من اسرائيل را شباني خواهي نمود و تو بر قوم من اسرائيل پيشوا خواهي شد.» |
wb+: | و قبل از این نیز هنگامی که شاؤل پادشاه می بود، تو اسرائیل را بیرون می بردی و درون می آوردی؛ و یهُوَه خدایت تو را گفت که: تو قوم من اسرائیل را شبانی خواهی نمود و تو بر قوم من اسرائیل پیشوا خواهی شد.» |
orig: | و جميع مشايخ اسرائيل نزد پادشاه به حَبرُون آمدند و داود با ايشان به حضور خداوند در حَبرُون عهد بست، و داود را بر حسب کلامي که خداوند به واسطه سموئيل گفته بود به پادشاهي اسرائيل مسح نمودند. |
wb+: | و جمیع مشایخ اسرائیل نزد پادشاه به حَبرُون آمدند و داود با ایشان به حضور خداوند در حَبرُون عهد بست، و داود را بر حسب کلامی که خداوند به واسطه سموئیل گفته بود به پادشاهی اسرائیل مسح نمودند. |
orig: | و داود و تمامي اسرائيل به اورشليم که يبُوس باشد، آمدند و يبُوسيان در آن زمين ساکن بودند. |
wb+: | و داود و تمامی اسرائیل به اورشلیم که یبُوس باشد، آمدند و یبُوسیان در آن زمین ساکن بودند. |
orig: | و اهل يبُوس به داود گفتند:« به اينجا داخل نخواهي شد.» اما داود قلعه صَهيون را که شهر داود باشد بگرفت. |
wb+: | و اهل یبُوس به داود گفتند:« به اینجا داخل نخواهی شد.» اما داود قلعه صَهیون را که شهر داود باشد بگرفت. |
orig: | و داود گفت:« هر که يبُوسيان را اول مغلوب سازد، رئيس و سردار خواهد شد.» پس يوآب بن صَرُويه اول بر آمد و رئيس شد. |
wb+: | و داود گفت:« هر که یبُوسیان را اول مغلوب سازد، رئیس و سردار خواهد شد.» پس یوآب بن صَرُویه اول بر آمد و رئیس شد. |
orig: | و داود در آن قلعه ساکن شد، از آن جهت آن را شهر داود ناميدند. |
wb+: | و داود در آن قلعه ساکن شد، از آن جهت آن را شهر داود نامیدند. |
orig: | و شهر را به اطراف آن و گرداگرد مِلُّوه بنا کرد و يوآب باقي شهر را تعمير نمود. |
wb+: | و شهر را به اطراف آن و گرداگرد مِلُّوه بنا کرد و یوآب باقی شهر را تعمیر نمود. |
orig: | و داود ترقي کرده، بزرگ مي شد و يهُوَه صبايوت با وي مي بود. |
wb+: | و داود ترقی کرده، بزرگ می شد و یهُوَه صبایوت با وی می بود. |
orig: | و اينانند رؤساي شجاعاني که داود داشت که با تمامي اسرائيل او را در سلطنتش تقويت دادند تا او را بر حسب کلامي که خداوند درباره اسرائيل گفته بود پادشاه سازد. |
wb+: | و اینانند رؤسای شجاعانی که داود داشت که با تمامی اسرائیل او را در سلطنتش تقویت دادند تا او را بر حسب کلامی که خداوند درباره اسرائیل گفته بود پادشاه سازد. |
orig: | و عدد شجاعاني که داود داشت اين است: يشُبعام بن حَکوُني که سردار شليشيم بود که بر سيصد نفر نيزه خود را حرکت داد و ايشان را در يک وقت کشت. |
wb+: | و عدد شجاعانی که داود داشت این است: یشُبعام بن حَکوُنی که سردار شلیشیم بود که بر سیصد نفر نیزه خود را حرکت داد و ایشان را در یک وقت کشت. |
orig: | و بعد از او اَلِعازار بن دُودُوي اَخُوخي که يکي از آن سه شجاع بود. |
wb+: | و بعد از او اَلِعازار بن دُودُوی اَخُوخی که یکی از آن سه شجاع بود. |
orig: | او با داود در فَسدَمِيم بود وقتي که فلسطينيان در آنجا براي جنگ جمع شده بودند، و قطعه زمين پُر از جو بود، و قوم از حضور فلسطينيان فرار مي کردند. |
wb+: | او با داود در فَسدَمِیم بود وقتی که فلسطینیان در آنجا برای جنگ جمع شده بودند، و قطعه زمین پُر از جو بود، و قوم از حضور فلسطینیان فرار می کردند. |
orig: | و ايشان در ميان آن قطعه زمين ايستاده، آن را محافظت نمودند، و فلسطينيان را شکست دادند و خداوند نصرت عظيمي به ايشان داد. |
wb+: | و ایشان در میان آن قطعه زمین ایستاده، آن را محافظت نمودند، و فلسطینیان را شکست دادند و خداوند نصرت عظیمی به ایشان داد. |
orig: | و سه نفر از آن سي سردار به صخره نزد داود به مغاره عَدُلاّم فرود شدند و لشکر فلسطينيان در وادي رفائيم اردو زده بودند. |
wb+: | و سه نفر از آن سی سردار به صخره نزد داود به مغاره عَدُلاّم فرود شدند و لشکر فلسطینیان در وادی رفائیم اردو زده بودند. |
orig: | و داود در آن وقت در ملاذ خويش بود، و قراول فلسطينيان آن وقت در بيت لحم بودند. |
wb+: | و داود در آن وقت در ملاذ خویش بود، و قراول فلسطینیان آن وقت در بیت لحم بودند. |
orig: | و داود خواهش نموده، گفت:« کاش کسي مرا از آب چاهي که نزد دروازه بيت لحم است بنوشاند.» |
wb+: | و داود خواهش نموده، گفت:« کاش کسی مرا از آب چاهی که نزد دروازه بیت لحم است بنوشاند.» |
orig: | پس آن سه مرد، لشکر فلسطينيان را از ميان شکافته، آب را از چاهي که نزد دروازه بيت لحم است کشيده، برداشتند و آن را نزد داود آوردند؛ اما داود نخواست که آن را بنوشد و آن را به جهت خداوند بريخت، |
wb+: | پس آن سه مرد، لشکر فلسطینیان را از میان شکافته، آب را از چاهی که نزد دروازه بیت لحم است کشیده، برداشتند و آن را نزد داود آوردند؛ اما داود نخواست که آن را بنوشد و آن را به جهت خداوند بریخت، |
orig: | و گفت:« اي خداوند من حاشا از من که اين کار را بکنم! آيا خون اين مردان را بنوشم که جان خود را به خطر انداختند زيرا به خطر جان خود آن را آوردند؟» پس نخواست که آن را بنوشد؛ کاري که اين سه مرد شجاع کردند اين است. |
wb+: | و گفت:« ای خداوند من حاشا از من که این کار را بکنم! آیا خون این مردان را بنوشم که جان خود را به خطر انداختند زیرا به خطر جان خود آن را آوردند؟» پس نخواست که آن را بنوشد؛ کاری که این سه مرد شجاع کردند این است. |
orig: | و اَبِيشاي برادر يوآب سردار آن سه نفر بود و او نيز نيزه خود را بر سيصد نفر حرکت داده، ايشان را کشت و در ميان آن سه نفر اسم يافت. |
wb+: | و اَبِیشای برادر یوآب سردار آن سه نفر بود و او نیز نیزه خود را بر سیصد نفر حرکت داده، ایشان را کشت و در میان آن سه نفر اسم یافت. |
orig: | در ميان آن سه نفر از دو مکرّم تر بود؛ پس سردار ايشان شد، ليکن به سه نفر اول نرسيد. |
wb+: | در میان آن سه نفر از دو مکرّم تر بود؛ پس سردار ایشان شد، لیکن به سه نفر اول نرسید. |
orig: | و بنايا ابن يهُوياداع پسر مردي شجاع قَبصيئيلي بود که کارهاي عظيم کرده بود، و پسر اَرِيئيل موآبي را کشت و در روز برف به حفره اي فرود شده، شيري را کشت. |
wb+: | و بنایا ابن یهُویاداع پسر مردی شجاع قَبصیئیلی بود که کارهای عظیم کرده بود، و پسر اَرِیئیل موآبی را کشت و در روز برف به حفره ای فرود شده، شیری را کشت. |
orig: | و مرد مصري بلند قد را که قامت او پنج ذارع بود کشت، و آن مصري در دست خود نيزه اي مثل نورد نساجان داشت؛ اما او نزد وي با چوب دستي رفت و نيزه را از دست مصري ربوده، وي را با نيزه خودش کشت. |
wb+: | و مرد مصری بلند قد را که قامت او پنج ذارع بود کشت، و آن مصری در دست خود نیزه ای مثل نورد نساجان داشت؛ اما او نزد وی با چوب دستی رفت و نیزه را از دست مصری ربوده، وی را با نیزه خودش کشت. |
orig: | بنايا ابن يهُوياداع اين کارها را کرد و در ميان آن سه مرد شجاع اسم يافت. |
wb+: | بنایا ابن یهُویاداع این کارها را کرد و در میان آن سه مرد شجاع اسم یافت. |
orig: | اينک اواز آن سي نفر مکرّم تر شد، ليکن به آن سه نفر اول نرسيد و داود او را بر اهل مشورت خود برگماشت. |
wb+: | اینک اواز آن سی نفر مکرّم تر شد، لیکن به آن سه نفر اول نرسید و داود او را بر اهل مشورت خود برگماشت. |
orig: | و نيز از شجاعان لشکر، عسائيل برادر يوآب و اَلحانان بن دُودُوي بيت لحمي، |
wb+: | و نیز از شجاعان لشکر، عسائیل برادر یوآب و اَلحانان بن دُودُوی بیت لحمی، |
orig: | و شَمُّوتِ هَرُورِي وحالَصِ فَلُوني، |
wb+: | و شَمُّوتِ هَرُورِی وحالَصِ فَلُونی، |
orig: | و عيرا ابن عِقّيشِ تَقُوعي و اَبيعَزَر عَناتُوتي، |
wb+: | و عیرا ابن عِقّیشِ تَقُوعی و اَبیعَزَر عَناتُوتی، |
orig: | و سِبکاي حُوشاتي و عيلاي اَخُوخي، |
wb+: | و سِبکای حُوشاتی و عیلای اَخُوخی، |
orig: | و مَهراي نَطُوفاتِي و خالَد بن بَعَنَه نَطُوفاتِي، |
wb+: | و مَهرای نَطُوفاتِی و خالَد بن بَعَنَه نَطُوفاتِی، |
orig: | و اِتّاي ابن ريباي از جِبعه بني بنيامين و بناياي فَرعاتُونِي، |
wb+: | و اِتّای ابن ریبای از جِبعه بنی بنیامین و بنایای فَرعاتُونِی، |
orig: | و حُوراي از واديهاي جاعَش و اَبيئيلِ عَرُباتِي، |
wb+: | و حُورای از وادیهای جاعَش و اَبیئیلِ عَرُباتِی، |
orig: | و عَزموتِ بَحرُومي و اَيحَباي شَعَلبُونِي. |
wb+: | و عَزموتِ بَحرُومی و اَیحَبای شَعَلبُونِی. |
orig: | و از بني هاشَمِ جِزُوني يوناتان بن شاجاي هَراري، |
wb+: | و از بنی هاشَمِ جِزُونی یوناتان بن شاجای هَراری، |
orig: | و اَخيام بن ساکارِ هَراري و اليفال بن اُور، |
wb+: | و اَخیام بن ساکارِ هَراری و الیفال بن اُور، |
orig: | و حافَر مَکيراتي و اَخِياي فَلوني، |
wb+: | و حافَر مَکیراتی و اَخِیای فَلونی، |
orig: | و حَصرُوي کَرمَلي و نَعراي ابن اَزباي. |
wb+: | و حَصرُوی کَرمَلی و نَعرای ابن اَزبای. |
orig: | و يوئيل برادر ناتان و مَبحار بن هَجرِي، |
wb+: | و یوئیل برادر ناتان و مَبحار بن هَجرِی، |
orig: | و صالَقِ عَمُّوني ونحراي بِيرُوتي که سلاحدار يوآب بن صَرُويه بود. |
wb+: | و صالَقِ عَمُّونی ونحرای بِیرُوتی که سلاحدار یوآب بن صَرُویه بود. |
orig: | و عيراي يترِي و جارَبِ يترِي، |
wb+: | و عیرای یترِی و جارَبِ یترِی، |
orig: | و اُورياي حِتِّي و زاباد بن اَحلاي، |
wb+: | و اُوریای حِتِّی و زاباد بن اَحلای، |
orig: | و عَدينا ابن شيزاي رؤبيني که سردار رؤبينيان بود و سي نفر همراهش بودند. |
wb+: | و عَدینا ابن شیزای رؤبینی که سردار رؤبینیان بود و سی نفر همراهش بودند. |
orig: | و حانان بن مَعکَه و يوشافاط مِتنِي، |
wb+: | و حانان بن مَعکَه و یوشافاط مِتنِی، |
orig: | و عُزّياي عَشتَرُوتِي و شاماع و يعُوئيل پسران حُوتامِ عَرُوعِيرِي، |
wb+: | و عُزّیای عَشتَرُوتِی و شاماع و یعُوئیل پسران حُوتامِ عَرُوعِیرِی، |
orig: | و يدِيعيئيل بن شِمرِي و برادرش يوخاي تِيصي، |
wb+: | و یدِیعیئیل بن شِمرِی و برادرش یوخای تِیصی، |
orig: | و اَلِيئيل از مَحُويم و يربياي يو شُويا پسران اَلناعَم و يتمَه موآبي، |
wb+: | و اَلِیئیل از مَحُویم و یربیای یو شُویا پسران اَلناعَم و یتمَه موآبی، |
orig: | و اَليئيل و عَوبيد و يعسِيئيلِ مَصُوباتي. |
wb+: | و اَلیئیل و عَوبید و یعسِیئیلِ مَصُوباتی. |
orig: | و اينانند که نزد داود به صِقلَغ آمدند، هنگامي که او هنوز از ترس شاؤل بن قَيس گرفتار بود، و ايشان از آن شجاعان بودند که در جنگ معاون او بودند. |
wb+: | و اینانند که نزد داود به صِقلَغ آمدند، هنگامی که او هنوز از ترس شاؤل بن قَیس گرفتار بود، و ایشان از آن شجاعان بودند که در جنگ معاون او بودند. |
orig: | و به کمان مسلح بودند و سنگها و تيرها از کمانها از دست راست و دست چپ مي انداختند و از برادران شاؤل بنياميني بودند. |
wb+: | و به کمان مسلح بودند و سنگها و تیرها از کمانها از دست راست و دست چپ می انداختند و از برادران شاؤل بنیامینی بودند. |
orig: | سردار ايشان اَخيعَزَر بود، و بعد از او يوآش پسران شَماعَه جِبعاتي و يزيئيل و فالَط پسران عَزمُوت و بَراکَه و ييهُوي عناتوتي، |
wb+: | سردار ایشان اَخیعَزَر بود، و بعد از او یوآش پسران شَماعَه جِبعاتی و یزیئیل و فالَط پسران عَزمُوت و بَراکَه و ییهُوی عناتوتی، |
orig: | و يشمَعياي جِبعُوني که در ميان آن سي نفر شجاع بود، و بر آن سي نفر برتري داشت و اِرميا و يحزيئيل و يوحانان و يوزابادِ جَديراتي، |
wb+: | و یشمَعیای جِبعُونی که در میان آن سی نفر شجاع بود، و بر آن سی نفر برتری داشت و اِرمیا و یحزیئیل و یوحانان و یوزابادِ جَدیراتی، |
orig: | و اَلعُوزاي و يريموت وبَعلِيا و شَمَريا و شَفَطياي حَرُوفي، |
wb+: | و اَلعُوزای و یریموت وبَعلِیا و شَمَریا و شَفَطیای حَرُوفی، |
orig: | و اَلقانَه و يشَيا و عَزَرئيل و يوعَزَر و يشُبعام که از قُورَحيان بودند، |
wb+: | و اَلقانَه و یشَیا و عَزَرئیل و یوعَزَر و یشُبعام که از قُورَحیان بودند، |
orig: | ويوعيلَه و زَبديا پسران يرُوحام جَدوري. |
wb+: | ویوعیلَه و زَبدیا پسران یرُوحام جَدوری. |
orig: | و بعضي از جاديان که مردان قوي شجاع و مردان جنگ آزموده و مسلح به سپر و تيراندازان که روي ايشان مثل روي شير و مانند غزال کوهي تيزرو بودند، خوشتن را نزد داود در ملاذ بيابان جدا ساختند، |
wb+: | و بعضی از جادیان که مردان قوی شجاع و مردان جنگ آزموده و مسلح به سپر و تیراندازان که روی ایشان مثل روی شیر و مانند غزال کوهی تیزرو بودند، خوشتن را نزد داود در ملاذ بیابان جدا ساختند، |
orig: | که رئيس ايشان عازَر و دومين عُوبَديا و سومين اَلِيآب بود، |
wb+: | که رئیس ایشان عازَر و دومین عُوبَدیا و سومین اَلِیآب بود، |
orig: | و چهارمين مِشمَنَّه و پنجمين اِرميا، |
wb+: | و چهارمین مِشمَنَّه و پنجمین اِرمیا، |
orig: | و ششم عَتّاي و هفتم اَلِيئيل، |
wb+: | و ششم عَتّای و هفتم اَلِیئیل، |
orig: | و هشتم يوحانان و نهم اَلزاباد، |
wb+: | و هشتم یوحانان و نهم اَلزاباد، |
orig: | و دهم اِرميا و يازدهم مَکبَنَّاي. |
wb+: | و دهم اِرمیا و یازدهم مَکبَنَّای. |
orig: | اينان از بني جاد رؤساي لشکر بودند که کوچکتر ايشان برابر صد نفر و بزرگتر برابر هزار نفر مي بود. |
wb+: | اینان از بنی جاد رؤسای لشکر بودند که کوچکتر ایشان برابر صد نفر و بزرگتر برابر هزار نفر می بود. |
orig: | اينانند که در ماه اول از اُردُن عبور نمودند هنگامي که آن از تمامي حدودش سيلان کرده بود و جميع ساکنان و اديها را هم به طرف مشرق و هم به طرف مغرب منهزم ساختند. |
wb+: | اینانند که در ماه اول از اُردُن عبور نمودند هنگامی که آن از تمامی حدودش سیلان کرده بود و جمیع ساکنان و ادیها را هم به طرف مشرق و هم به طرف مغرب منهزم ساختند. |
orig: | و بعضي از بني بنيامين و يهودا نزد داود به آن ملاذ آمدند. |
wb+: | و بعضی از بنی بنیامین و یهودا نزد داود به آن ملاذ آمدند. |
orig: | داود به استقبال ايشان بيرون آمده، ايشان را خطاب کرده، گفت:« اگر با سلامتي براي اعانت من نزد من آمديد، دل من با شما ملصق خواهد شد؛ و اگر براي تسليم نمودن من به دست دشمنانم آمديد، با آنکه ظلمي در دست من نيست، پس خداي پدران ما اين را ببيند و انصاف نمايد.» |
wb+: | داود به استقبال ایشان بیرون آمده، ایشان را خطاب کرده، گفت:« اگر با سلامتی برای اعانت من نزد من آمدید، دل من با شما ملصق خواهد شد؛ و اگر برای تسلیم نمودن من به دست دشمنانم آمدید، با آنکه ظلمی در دست من نیست، پس خدای پدران ما این را ببیند و انصاف نماید.» |
orig: | آنگاه روح بر عماساي که رئيس شلاشيم بود نازل شد (و او گفت): « اي داود ما از آن تو و اي پسر يسي ما با تو هستيم؛ سلامتي، سلامتي بر تو باد، و سلامتي بر انصار تو باد زيرا خداي تو نصرت دهنده تو است.» پس داود ايشان را پذيرفته، سرداران لشکر ساخت. |
wb+: | آنگاه روح بر عماسای که رئیس شلاشیم بود نازل شد (و او گفت): « ای داود ما از آن تو و ای پسر یسی ما با تو هستیم؛ سلامتی، سلامتی بر تو باد، و سلامتی بر انصار تو باد زیرا خدای تو نصرت دهنده تو است.» پس داود ایشان را پذیرفته، سرداران لشکر ساخت. |
orig: | و بعضي از مَنَّسي به داود ملحق شدند هنگامي که او همراه فلسطينيان براي مقاتله با شاؤل مي رفت؛ اما ايشان را مدد نکردند زيرا که سرداران فلسطينيان بعد از مشورت نمودن، او را پس فرستاده، گفتند که:« او با سرهاي ما به آقاي خود شاؤل ملحق خواهد شد.» |
wb+: | و بعضی از مَنَّسی به داود ملحق شدند هنگامی که او همراه فلسطینیان برای مقاتله با شاؤل می رفت؛ اما ایشان را مدد نکردند زیرا که سرداران فلسطینیان بعد از مشورت نمودن، او را پس فرستاده، گفتند که:« او با سرهای ما به آقای خود شاؤل ملحق خواهد شد.» |
orig: | و هنگامي که به صِقلَغ مي رفت، بعضي از مَنَّسي به او پيوستند يعني عَدناح و يوزاباد و يدِيعَئيل و ميکائيل و يوزاباد و اَلِيهُو و صِلتاي که سرداران هزارهاي مَنَّسي بودند. |
wb+: | و هنگامی که به صِقلَغ می رفت، بعضی از مَنَّسی به او پیوستند یعنی عَدناح و یوزاباد و یدِیعَئیل و میکائیل و یوزاباد و اَلِیهُو و صِلتای که سرداران هزارهای مَنَّسی بودند. |
orig: | ايشان داود را به مقاومت فوجهاي (عَمالَقه) مدد کردند، زيرا جميع ايشان مردان قوي شجاع و سردار لشکر بودند. |
wb+: | ایشان داود را به مقاومت فوجهای (عَمالَقه) مدد کردند، زیرا جمیع ایشان مردان قوی شجاع و سردار لشکر بودند. |
orig: | زيرا در آن وقت، روز به روز براي اعانت داود نزد وي مي آمدند تا لشکرِ بزرگ، مثل لشکر خدا شد. |
wb+: | زیرا در آن وقت، روز به روز برای اعانت داود نزد وی می آمدند تا لشکرِ بزرگ، مثل لشکر خدا شد. |
orig: | و اين است شماره افراد آناني که براي جنگ مسلح شده، نزد داود به حَبرُون آمدند تا سلطنت شاؤل را بر حسب فرمان خداوند به وي تحويل نمايند. |
wb+: | و این است شماره افراد آنانی که برای جنگ مسلح شده، نزد داود به حَبرُون آمدند تا سلطنت شاؤل را بر حسب فرمان خداوند به وی تحویل نمایند. |
orig: | از بني يهودا شش هزار و هشتصد نفر که سپر و نيزه داشتند و مسلح جنگ بودند. |
wb+: | از بنی یهودا شش هزار و هشتصد نفر که سپر و نیزه داشتند و مسلح جنگ بودند. |
orig: | از بني شَمعون هفت هزار و يکصد نفر که مردان قوي شجاع براي جنگ بودند. |
wb+: | از بنی شَمعون هفت هزار و یکصد نفر که مردان قوی شجاع برای جنگ بودند. |
orig: | از بني لاوي چهار هزار و ششصد نفر. |
wb+: | از بنی لاوی چهار هزار و ششصد نفر. |
orig: | و يهُوياداع رئيس بني هارون و سه هزار و هفتصد نفر همراه وي. |
wb+: | و یهُویاداع رئیس بنی هارون و سه هزار و هفتصد نفر همراه وی. |
orig: | و صادوق که جوان قوي و شجاع بود با بيست ودو سردار از خاندان پدرش. |
wb+: | و صادوق که جوان قوی و شجاع بود با بیست ودو سردار از خاندان پدرش. |
orig: | و از بني بنيامين سه هزار نفر از برادران شاؤل و تا آن وقت اکثر ايشان وفاي خاندان شاؤل را نگاه مي داشتند. |
wb+: | و از بنی بنیامین سه هزار نفر از برادران شاؤل و تا آن وقت اکثر ایشان وفای خاندان شاؤل را نگاه می داشتند. |
orig: | و از بني افرايم بيست هزار و هشتصد نفر که مردان قوي و شجاع و در خاندان پدران خويش نامور بودند. |
wb+: | و از بنی افرایم بیست هزار و هشتصد نفر که مردان قوی و شجاع و در خاندان پدران خویش نامور بودند. |
orig: | و از نصف سبط مَنَّسي هجده هزار نفر که به نامهاي خود تعيين شده بودند که بيايند و داود را به پادشاهي نصب نمايند. |
wb+: | و از نصف سبط مَنَّسی هجده هزار نفر که به نامهای خود تعیین شده بودند که بیایند و داود را به پادشاهی نصب نمایند. |
orig: | و از بني يسّاکار کساني که از زمانها مخبر شده، مي فهميدند که اسرائيليان چه بايد بکنند، سرداران ايشان دوست نفر و جميع برادران ايشان فرمان بردار ايشان بودند. |
wb+: | و از بنی یسّاکار کسانی که از زمانها مخبر شده، می فهمیدند که اسرائیلیان چه باید بکنند، سرداران ایشان دوست نفر و جمیع برادران ایشان فرمان بردار ایشان بودند. |
orig: | و از زبولون پنجاه هزار نفر که با لشکر بيرون رفته، مي توانستند جنگ را با همه آلات حرب بيارايند و صف آرايي کنند و دو دل نبودند. |
wb+: | و از زبولون پنجاه هزار نفر که با لشکر بیرون رفته، می توانستند جنگ را با همه آلات حرب بیارایند و صف آرایی کنند و دو دل نبودند. |
orig: | و از نَفتالي هزار سردار و با ايشان سي و هفت هزار نفر با سپر و نيزه. |
wb+: | و از نَفتالی هزار سردار و با ایشان سی و هفت هزار نفر با سپر و نیزه. |
orig: | و از بني دان بيست و هشت هزار و ششصد نفر براي جنگ مهيا شدند. |
wb+: | و از بنی دان بیست و هشت هزار و ششصد نفر برای جنگ مهیا شدند. |
orig: | و از اَشِير چهل هزار نفر که با لشکر بيرون رفته، مي توانستند جنگ را مهيا سازند. |
wb+: | و از اَشِیر چهل هزار نفر که با لشکر بیرون رفته، می توانستند جنگ را مهیا سازند. |
orig: | و از آن طرف اُردُن از بني جاد و نصف سبط مَنَّسي صد و بيست هزار نفر که با جميع آلات لشکر براي جنگ (مهيا شدند). |
wb+: | و از آن طرف اُردُن از بنی جاد و نصف سبط مَنَّسی صد و بیست هزار نفر که با جمیع آلات لشکر برای جنگ (مهیا شدند). |
orig: | جميع اينها مردان جنگي بودند که بر صف آرائي قادر بودند با دل کامل به حَبرُون آمدند تا داود را بر تمامي اسرائيل به پادشاهي نصب نمايند، و تمامي بقيه اسرائيل نيز براي پادشاه ساختن داود يک دل بودند. |
wb+: | جمیع اینها مردان جنگی بودند که بر صف آرائی قادر بودند با دل کامل به حَبرُون آمدند تا داود را بر تمامی اسرائیل به پادشاهی نصب نمایند، و تمامی بقیه اسرائیل نیز برای پادشاه ساختن داود یک دل بودند. |
orig: | و در آنجا با داود سه روز اکل و شرب نمودند زيرا که برادران ايشان به جهت ايشان تدارک ديده بودند. |
wb+: | و در آنجا با داود سه روز اکل و شرب نمودند زیرا که برادران ایشان به جهت ایشان تدارک دیده بودند. |
orig: | و مجاوران ايشان نيز تا يسّاکار و زبولون و نَفتالي نان بر الاغها و شتران و قاطران و گاوان آوردند و مأکولات از آرد و قرصهاي انجير و کشمش و شراب و روغن و گاوان و گوسفندان به فراواني آوردند چونکه در اسرائيل شادماني بود. |
wb+: | و مجاوران ایشان نیز تا یسّاکار و زبولون و نَفتالی نان بر الاغها و شتران و قاطران و گاوان آوردند و مأکولات از آرد و قرصهای انجیر و کشمش و شراب و روغن و گاوان و گوسفندان به فراوانی آوردند چونکه در اسرائیل شادمانی بود. |
orig: | و داود با سرداران هزاره و صده و با جميع رؤسا مشورت کرد. |
wb+: | و داود با سرداران هزاره و صده و با جمیع رؤسا مشورت کرد. |
orig: | و داود به تمامي جماعت اسرائيل گفت: « اگر شما مصلحت مي دانيد و اگر اين از جانب يهُوَه خداي ما باشد، نزد برادران خود که در همه زمينهاي اسرائيل باقي مانده اند، به هر طرف بفرستيم و با ايشان کاهنان و لاوياني که در شهرهاي خود و حوالي آنها مي باشند، نزد ما جمع شوند، |
wb+: | و داود به تمامی جماعت اسرائیل گفت: « اگر شما مصلحت می دانید و اگر این از جانب یهُوَه خدای ما باشد، نزد برادران خود که در همه زمینهای اسرائیل باقی مانده اند، به هر طرف بفرستیم و با ایشان کاهنان و لاویانی که در شهرهای خود و حوالی آنها می باشند، نزد ما جمع شوند، |
orig: | و تابوت خداي خويش را باز نزد خود بياوريم چونکه در ايام شاؤل نزد آن مسألت ننموديم.» |
wb+: | و تابوت خدای خویش را باز نزد خود بیاوریم چونکه در ایام شاؤل نزد آن مسألت ننمودیم.» |
orig: | و تمامي جماعت گفتند که:« چنين بکنيم.» زيرا که اين امر به نظر تمامي قوم پسند آمد. |
wb+: | و تمامی جماعت گفتند که:« چنین بکنیم.» زیرا که این امر به نظر تمامی قوم پسند آمد. |
orig: | پس داود تمامي اسرائيل را از شيحُورِ مصر تا مدخل حَمات جمع کرد تا تابوت خدا را از قريت يعاريم بياورند. |
wb+: | پس داود تمامی اسرائیل را از شیحُورِ مصر تا مدخل حَمات جمع کرد تا تابوت خدا را از قریت یعاریم بیاورند. |
orig: | و داود و تمامي اسرائيل به بَعلَه که همان قريت يعاريم است و از آنِ يهودا بود، بر آمدند تا تابوت خدا يهُوَه را که در ميان کروبيان در جايي که اسم او خوانده مي شود ساکن است، از آنجا بياورند. |
wb+: | و داود و تمامی اسرائیل به بَعلَه که همان قریت یعاریم است و از آنِ یهودا بود، بر آمدند تا تابوت خدا یهُوَه را که در میان کروبیان در جایی که اسم او خوانده می شود ساکن است، از آنجا بیاورند. |
orig: | و تابوت خدا را بر ارابه اي تازه از خانه اَبِيناداب آوردند و عُزّا و اَخِيو ارابه را مي راندند. |
wb+: | و تابوت خدا را بر ارابه ای تازه از خانه اَبِیناداب آوردند و عُزّا و اَخِیو ارابه را می راندند. |
orig: | و داود و تمامي اسرائيل با سرود و بربط و عود و دف و سنج و کرنا به قوت تمام به حضور خدا وجد مي نمودند. |
wb+: | و داود و تمامی اسرائیل با سرود و بربط و عود و دف و سنج و کرنا به قوت تمام به حضور خدا وجد می نمودند. |
orig: | و چون به خرمنگاه کيدون رسيدند عُزّا دست خود را دراز کرد تا تابوت را بگيرد زيرا گاوان مي لغزيدند. |
wb+: | و چون به خرمنگاه کیدون رسیدند عُزّا دست خود را دراز کرد تا تابوت را بگیرد زیرا گاوان می لغزیدند. |
orig: | و داود محزون شد چونکه خداوند بر عُزّا رخنه نمود و آن مکان را تا امروز فارَص عُزّا ناميد. |
wb+: | و داود محزون شد چونکه خداوند بر عُزّا رخنه نمود و آن مکان را تا امروز فارَص عُزّا نامید. |
orig: | و در آن روز داود از خدا ترسان شده، گفت:« تابوت خدا را نزد خود چگونه بياورم؟» |
wb+: | و در آن روز داود از خدا ترسان شده، گفت:« تابوت خدا را نزد خود چگونه بیاورم؟» |
orig: | پس داود تابوت را نزد خود به شهر داود نياورد بلکه آن را به خانه عُوبيد اَدُوم جَتِّي برگردانيد. |
wb+: | پس داود تابوت را نزد خود به شهر داود نیاورد بلکه آن را به خانه عُوبید اَدُوم جَتِّی برگردانید. |
orig: | و تابوت خدا نزد خاندان عُوبيد اَدُوم در خانه اش سه ماه ماند و خداوند خانه عُوبيد اَدُوم و تمامي مايملک او را برکت داد. |
wb+: | و تابوت خدا نزد خاندان عُوبید اَدُوم در خانه اش سه ماه ماند و خداوند خانه عُوبید اَدُوم و تمامی مایملک او را برکت داد. |
orig: | و حيرام پادشاه صور، قاصدان با چوب سرو آزاد و بنايان و نجاران نزد داود فرستاده تا خانه اي براي او بسازند. |
wb+: | و حیرام پادشاه صور، قاصدان با چوب سرو آزاد و بنایان و نجاران نزد داود فرستاده تا خانه ای برای او بسازند. |
orig: | و داود دانست که خداوند او را به پادشاهي اسرائيل استوار داشته است، زيرا که سلطنتش به خاطر قوم او اسرائيل به درجه بلند برافراشته شده بود. |
wb+: | و داود دانست که خداوند او را به پادشاهی اسرائیل استوار داشته است، زیرا که سلطنتش به خاطر قوم او اسرائیل به درجه بلند برافراشته شده بود. |
orig: | و داود در اورشليم با زنان گرفت، و داود پسران و دختران ديگر توليد نمود. |
wb+: | و داود در اورشلیم با زنان گرفت، و داود پسران و دختران دیگر تولید نمود. |
orig: | و اين است نامهاي فرزنداني که در اورشليم براي وي به هم رسيدند: شَمُّوع و شُوباب و ناتان و سُليمان، |
wb+: | و این است نامهای فرزندانی که در اورشلیم برای وی به هم رسیدند: شَمُّوع و شُوباب و ناتان و سُلیمان، |
orig: | و یبحار و اَلِيشُوع و اَلِيفالَط، |
wb+: | و یبحار و اَلِیشُوع و اَلِیفالَط، |
orig: | و نُوجَه و نافَج و يافِيع، |
wb+: | و نُوجَه و نافَج و یافِیع، |
orig: | و اَلِيشامَع و بَعلياداع و اَلِيفَلَط. پيروزي داود بر فلسطينيان |
wb+: | و اَلِیشامَع و بَعلیاداع و اَلِیفَلَط. پیروزی داود بر فلسطینیان |
orig: | و چون فلسطينيان شنيدند که داود به پادشاهي تمام اسرائيل مسح شده است، پس فلسطينيان برآمدند تا داود را (براي جنگ) بطلبند؛ و چون داود شنيد، به مقابله ايشان برآمد. |
wb+: | و چون فلسطینیان شنیدند که داود به پادشاهی تمام اسرائیل مسح شده است، پس فلسطینیان برآمدند تا داود را (برای جنگ) بطلبند؛ و چون داود شنید، به مقابله ایشان برآمد. |
orig: | و فلسطينيان آمده، در وادي رفائيم منتشر شدند. |
wb+: | و فلسطینیان آمده، در وادی رفائیم منتشر شدند. |
orig: | و داود از خدا مسألت نموده، گفت:« آيا به مقابله فلسطينيان برآيم و آيا ايشان را به دست من تسليم خواهي نمود؟» خداوند او را گفت:« برآي وايشان را به دست تو تسليم خواهم کرد.» |
wb+: | و داود از خدا مسألت نموده، گفت:« آیا به مقابله فلسطینیان برآیم و آیا ایشان را به دست من تسلیم خواهی نمود؟» خداوند او را گفت:« برآی وایشان را به دست تو تسلیم خواهم کرد.» |
orig: | پس به بَعل فَراصِيم برآمدند و داود ايشان را در آنجا شکست داد و داود گفت:« خدا بر دشمنان من به دست من مثل رخنه آب رخنه کرده است.» بنابراين آن مکان را بَعل فَراصِيم نام نهادند. |
wb+: | پس به بَعل فَراصِیم برآمدند و داود ایشان را در آنجا شکست داد و داود گفت:« خدا بر دشمنان من به دست من مثل رخنه آب رخنه کرده است.» بنابراین آن مکان را بَعل فَراصِیم نام نهادند. |
orig: | و خدايان خود را در آنجا ترک کردند و داود امر فرمود که آنها را به آتش بسوزانند. |
wb+: | و خدایان خود را در آنجا ترک کردند و داود امر فرمود که آنها را به آتش بسوزانند. |
orig: | و فلسطينيان بار ديگر در آن وادي منتشر شدند. |
wb+: | و فلسطینیان بار دیگر در آن وادی منتشر شدند. |
orig: | و داود باز از خدا سؤال نمود و خدا او را گفت:« از عقب ايشان مرو بلکه از ايشان رو گردانيده، در مقابل درختان توت به ايشان نزديک شو. |
wb+: | و داود باز از خدا سؤال نمود و خدا او را گفت:« از عقب ایشان مرو بلکه از ایشان رو گردانیده، در مقابل درختان توت به ایشان نزدیک شو. |
orig: | و چون در سر درختان توت آواز قدمها بشنوي، آنگاه براي جنگ بيرون شو، زيرا خدا پيش روي تو بيرون رفته است تا لشکر فلسطينيان را مغلوب سازد.» |
wb+: | و چون در سر درختان توت آواز قدمها بشنوی، آنگاه برای جنگ بیرون شو، زیرا خدا پیش روی تو بیرون رفته است تا لشکر فلسطینیان را مغلوب سازد.» |
orig: | پس داود بر وفق آنچه خدا اورا امر فرموده بود، عمل نمود و لشکر فلسطينيان را از جِبعُون تا جارز شکست دادند. |
wb+: | پس داود بر وفق آنچه خدا اورا امر فرموده بود، عمل نمود و لشکر فلسطینیان را از جِبعُون تا جارز شکست دادند. |
orig: | و اسم داود در جميع اراضي شيوع يافت و خداوند ترس او را بر تمامي امّت ها مستولي ساخت. |
wb+: | و اسم داود در جمیع اراضی شیوع یافت و خداوند ترس او را بر تمامی امّت ها مستولی ساخت. |
orig: | و داود در شهر خود خانه ها بنا کرد و مکاني براي تابوت خدا فراهم ساخته، خيمه اي به جهت آن برپا نمود. |
wb+: | و داود در شهر خود خانه ها بنا کرد و مکانی برای تابوت خدا فراهم ساخته، خیمه ای به جهت آن برپا نمود. |
orig: | آنگاه داود فرمود که غير از لاويان کسي تابوت خدا را برندارد زيرا خداوند ايشان را برگزيده بود تا تابوت خدا بردارند و او را هميشه خدمت نمايند. |
wb+: | آنگاه داود فرمود که غیر از لاویان کسی تابوت خدا را برندارد زیرا خداوند ایشان را برگزیده بود تا تابوت خدا بردارند و او را همیشه خدمت نمایند. |
orig: | و داود تمامي اسرائيل را در اورشليم جمع کرد تا تابوت خداوند را به مکاني که برايش مهيا ساخته بود، بياورند. |
wb+: | و داود تمامی اسرائیل را در اورشلیم جمع کرد تا تابوت خداوند را به مکانی که برایش مهیا ساخته بود، بیاورند. |
orig: | و داود پسران هارون و لاويان را جمع کرد. |
wb+: | و داود پسران هارون و لاویان را جمع کرد. |
orig: | از بني قَهات اُوريئيلِ رئيس وصد بيست نفر برادرانش را. |
wb+: | از بنی قَهات اُوریئیلِ رئیس وصد بیست نفر برادرانش را. |
orig: | از بني مَراري، عَساياي رئيس ودوست بيست نفر برادرانش را. |
wb+: | از بنی مَراری، عَسایای رئیس ودوست بیست نفر برادرانش را. |
orig: | از بني جَرشُوم، يوئيل رئيس و صد وسي نفر برادرانش را. |
wb+: | از بنی جَرشُوم، یوئیل رئیس و صد وسی نفر برادرانش را. |
orig: | از بني اليصافان، شَمَعياي رئيس و دوست نفر برادرانش را. |
wb+: | از بنی الیصافان، شَمَعیای رئیس و دوست نفر برادرانش را. |
orig: | از بني حَبرُون، اِيلِيئيل رئيس و هشتاد نفر برادرانش را. |
wb+: | از بنی حَبرُون، اِیلِیئیل رئیس و هشتاد نفر برادرانش را. |
orig: | از بني عُزّيئيل، عَمِّيناداب رئيس وصد و دوازده نفر برادرانش را. |
wb+: | از بنی عُزّیئیل، عَمِّیناداب رئیس وصد و دوازده نفر برادرانش را. |
orig: | و داود صادوق و ابياتارِکَهَنَه و لاويان يعني اُرِيئيل و عَسايا و يوئيل و شَمَعيا و اِيليئيل و عَمِّيناداب را خوانده، |
wb+: | و داود صادوق و ابیاتارِکَهَنَه و لاویان یعنی اُرِیئیل و عَسایا و یوئیل و شَمَعیا و اِیلیئیل و عَمِّیناداب را خوانده، |
orig: | به ايشان گفت: «شما رؤساي خاندانهاي آباي لاويان هستيد؛ پس شما و برادران شما خويشتن را تقديس نماييد تا تابوت يهُوَه خداي اسرائيل را به مکاني که برايش مهيا ساخته ام بياوريد. |
wb+: | به ایشان گفت: «شما رؤسای خاندانهای آبای لاویان هستید؛ پس شما و برادران شما خویشتن را تقدیس نمایید تا تابوت یهُوَه خدای اسرائیل را به مکانی که برایش مهیا ساخته ام بیاورید. |
orig: | زيرا از اين سبب که شما دفعه اول آن را نياورديد، يهُوَه خداي ما بر ما رخنه کرد، چونکه او را بر حسب قانون نطلبيديم.» |
wb+: | زیرا از این سبب که شما دفعه اول آن را نیاوردید، یهُوَه خدای ما بر ما رخنه کرد، چونکه او را بر حسب قانون نطلبیدیم.» |
orig: | پس کاهنان و لاويان خويشتن را تقديس نمودند تا تابوت يهُوَه خداي اسرائيل را بياورند. |
wb+: | پس کاهنان و لاویان خویشتن را تقدیس نمودند تا تابوت یهُوَه خدای اسرائیل را بیاورند. |
orig: | و پسران لاويان بر وفق آنچه موسي بر حسب کلام خداوند امر فرموده بود، چوب دستيهاي تابوت خدا را بر کتفهاي خود گذاشته، آن را برداشتند. |
wb+: | و پسران لاویان بر وفق آنچه موسی بر حسب کلام خداوند امر فرموده بود، چوب دستیهای تابوت خدا را بر کتفهای خود گذاشته، آن را برداشتند. |
orig: | و داود رؤساي لاويان را فرمود تا برادران خود مغنيان را با آلات موسيقي از عودها و بربطها سنجها تعين نمايند، تا به آواز بلند و شادماني صدا زنند. |
wb+: | و داود رؤسای لاویان را فرمود تا برادران خود مغنیان را با آلات موسیقی از عودها و بربطها سنجها تعین نمایند، تا به آواز بلند و شادمانی صدا زنند. |
orig: | پس لاويان هِيمان بن يوئيل و از برادران او آساف بن بَرَکيا و از برادران ايشان بني مَراري ايتان بن قُوشيا را تعيين نمودند. |
wb+: | پس لاویان هِیمان بن یوئیل و از برادران او آساف بن بَرَکیا و از برادران ایشان بنی مَراری ایتان بن قُوشیا را تعیین نمودند. |
orig: | و با ايشان از برادران درجه دوم خود: زکريا و بَين و يعريئيل شَميراموت و يحيئيل و عُنِّي و اَلِيآب و بنايا و مَعَسيا و مَتِّتيا و اَليفَليا و مَقَنيا و عُوبيد اَدُوم و يعِيئِيل دربانان را. |
wb+: | و با ایشان از برادران درجه دوم خود: زکریا و بَین و یعریئیل شَمیراموت و یحیئیل و عُنِّی و اَلِیآب و بنایا و مَعَسیا و مَتِّتیا و اَلیفَلیا و مَقَنیا و عُوبید اَدُوم و یعِیئِیل دربانان را. |
orig: | و از مغنيان: هِيمان و آساف و ايتان را با سنجهاي برنجين تا بنوازند. |
wb+: | و از مغنیان: هِیمان و آساف و ایتان را با سنجهای برنجین تا بنوازند. |
orig: | و زَکرّيا و عَزِيئيل و شَميراموت و يحيئيل و عُنِّي و اَليآب و مَعَسيا و بنايا را با عودها بر آلاموت. |
wb+: | و زَکرّیا و عَزِیئیل و شَمیراموت و یحیئیل و عُنِّی و اَلیآب و مَعَسیا و بنایا را با عودها بر آلاموت. |
orig: | و مَتَّتيا و اَليفَليا و مَقَنيا و عُوبيد اَدُوم و يعِيئيل و عَزَريا را با بربطهاي بر ثَمانِي تا پيشرَوِي نمايند. |
wb+: | و مَتَّتیا و اَلیفَلیا و مَقَنیا و عُوبید اَدُوم و یعِیئیل و عَزَریا را با بربطهای بر ثَمانِی تا پیشرَوِی نمایند. |
orig: | و کَنَنيا رئيس لاويان بر نغمات بود و مغنّيان را تعليم مي داد زيرا که ماهر بود. |
wb+: | و کَنَنیا رئیس لاویان بر نغمات بود و مغنّیان را تعلیم می داد زیرا که ماهر بود. |
orig: | و بَرَکيا و اَلقانَه دربانان تابوت بودند. |
wb+: | و بَرَکیا و اَلقانَه دربانان تابوت بودند. |
orig: | و شَبَنيا و يوشافاط و نَتَنئيل و عَماساي و زَکريا و بَنايا و اَلَيعَزَر کَهَنَه پيش تابوت خدا کرنا مي نواختند، و عوبيد اَدُوم و يحيي دربانانِ تابوت بودند. |
wb+: | و شَبَنیا و یوشافاط و نَتَنئیل و عَماسای و زَکریا و بَنایا و اَلَیعَزَر کَهَنَه پیش تابوت خدا کرنا می نواختند، و عوبید اَدُوم و یحیی دربانانِ تابوت بودند. |
orig: | و داود و مشايخ اسرائيل و سرداران هزاره رفتند تا تابوت عهد خداوند را از خانه عوبيد اَدُوم با شادماني بياورند. |
wb+: | و داود و مشایخ اسرائیل و سرداران هزاره رفتند تا تابوت عهد خداوند را از خانه عوبید اَدُوم با شادمانی بیاورند. |
orig: | و چون خدا لاويان را که تابوت عهد خداوند را برمي داشتند اعانت کرد، ايشان هفت گاو و هفت قوچ ذبح کردند. |
wb+: | و چون خدا لاویان را که تابوت عهد خداوند را برمی داشتند اعانت کرد، ایشان هفت گاو و هفت قوچ ذبح کردند. |
orig: | و داود و جميع لاوياني که تابوت را برمي داشتند و مغنيان و کَنَنيا که رئيس نغمات مغنيان بود به کتان نازک ملبس بودند، و داود ايفود کتان دربرداشت. |
wb+: | و داود و جمیع لاویانی که تابوت را برمی داشتند و مغنیان و کَنَنیا که رئیس نغمات مغنیان بود به کتان نازک ملبس بودند، و داود ایفود کتان دربرداشت. |
orig: | و تمامي اسرائيل تابوت عهد خداوند را به آواز شادماني و آواز بوق و کرّنا و سنج و عود و بربط مي نواختند. |
wb+: | و تمامی اسرائیل تابوت عهد خداوند را به آواز شادمانی و آواز بوق و کرّنا و سنج و عود و بربط می نواختند. |
orig: | و چون تابوت عهد خداوند وارد شهر داود مي شد، ميکال دختر شاؤل از پنجره نگريست و داود پادشاه را ديد که رقص و وجد مي نمايد، او را در دل خود خوار شمرد. |
wb+: | و چون تابوت عهد خداوند وارد شهر داود می شد، میکال دختر شاؤل از پنجره نگریست و داود پادشاه را دید که رقص و وجد می نماید، او را در دل خود خوار شمرد. |
orig: | و تابوت خدا را آورده، آن را در خيمه اي که داود برايش برپا کرده بود، گذاشتند؛ و قرباني هاي سوختني و ذبايح سلامتي به حضور خدا گذرانيدند. |
wb+: | و تابوت خدا را آورده، آن را در خیمه ای که داود برایش برپا کرده بود، گذاشتند؛ و قربانی های سوختنی و ذبایح سلامتی به حضور خدا گذرانیدند. |
orig: | و چون داود از گذرانيدن قرباني هاي سوختني و ذبايح سلامتي فارغ شد، قوم را به اسم خداوند برکت داد. |
wb+: | و چون داود از گذرانیدن قربانی های سوختنی و ذبایح سلامتی فارغ شد، قوم را به اسم خداوند برکت داد. |
orig: | و به جميع اسرائيليان به مردان و زنان به هر يکي يک گرده نان و يک پاره گوشت ويک قرص کشمش بخشيد. |
wb+: | و به جمیع اسرائیلیان به مردان و زنان به هر یکی یک گرده نان و یک پاره گوشت ویک قرص کشمش بخشید. |
orig: | و بعضي لاويان براي خدمتگزاري پيش تابوت خداوند تعيين نمود تا يهُوَه خداي اسرائيل را ذکر نمايند و شکر گويند و تسبيح خوانند، |
wb+: | و بعضی لاویان برای خدمتگزاری پیش تابوت خداوند تعیین نمود تا یهُوَه خدای اسرائیل را ذکر نمایند و شکر گویند و تسبیح خوانند، |
orig: | يعني آساف رئيس و بعد از او زکريا و يعيئيل و شَمِيرامُوت و يحيئيل و مَتَّتيا و اَلِيآب و بنايا و عُوبيد اَدُوم و يعيئيل را با عودها و بربطها و آساف با سنجها مي نواخت. |
wb+: | یعنی آساف رئیس و بعد از او زکریا و یعیئیل و شَمِیرامُوت و یحیئیل و مَتَّتیا و اَلِیآب و بنایا و عُوبید اَدُوم و یعیئیل را با عودها و بربطها و آساف با سنجها می نواخت. |
orig: | و بنايا و يحزِيئيل کهنه پيش تابوت عهد خدا با کرّناها دائماً (حاضر مي بودند). |
wb+: | و بنایا و یحزِیئیل کهنه پیش تابوت عهد خدا با کرّناها دائماً (حاضر می بودند). |
orig: | پس در همان روز داود اولاً (اين سرود را) به دست آساف و برادرانش داد تا خداوند را تسبيح بخوانند: |
wb+: | پس در همان روز داود اولاً (این سرود را) به دست آساف و برادرانش داد تا خداوند را تسبیح بخوانند: |
orig: | يهُوَه را حمد گوييد و نام او را بخوانيد. اعمال او را در ميان قومها اعلام نماييد. |
wb+: | یهُوَه را حمد گویید و نام او را بخوانید. اعمال او را در میان قومها اعلام نمایید. |
orig: | اورا بسراييد براي او تسبيح بخوانيد. در تمامي کارهاي عجيب او تفکر نماييد. |
wb+: | اورا بسرایید برای او تسبیح بخوانید. در تمامی کارهای عجیب او تفکر نمایید. |
orig: | در نام قدّوس او فخر کنيد. دل طالبان خداوند شادمان باشد. |
wb+: | در نام قدّوس او فخر کنید. دل طالبان خداوند شادمان باشد. |
orig: | خداوند و قوت او را بطلبيد. روي او را پيوسته طالب باشيد. |
wb+: | خداوند و قوت او را بطلبید. روی او را پیوسته طالب باشید. |
orig: | کارهاي عجيب را که او کرده است، بياد آوريد، آيات او را و داوريهاي دهان وي را، |
wb+: | کارهای عجیب را که او کرده است، بیاد آورید، آیات او را و داوریهای دهان وی را، |
orig: | اي ذريت بنده او اسرائيل! اي فرزندان يعقوب برگزيده او! |
wb+: | ای ذریت بنده او اسرائیل! ای فرزندان یعقوب برگزیده او! |
orig: | يهُوَه خداي ما است. داوريهاي او در تمامي جهان است. |
wb+: | یهُوَه خدای ما است. داوریهای او در تمامی جهان است. |
orig: | عهد او را بياد آوريد تا ابدالآباد، و کلامي را که به هزاران پشت فرموده است، |
wb+: | عهد او را بیاد آورید تا ابدالآباد، و کلامی را که به هزاران پشت فرموده است، |
orig: | آن عهدي را که با ابراهيم بسته، و قَسَمي را که براي اسحاق خورده است، |
wb+: | آن عهدی را که با ابراهیم بسته، و قَسَمی را که برای اسحاق خورده است، |
orig: | و آن را براي يعقوب فريضه قرار داد و براي اسرائيل عهد جاوداني؛ |
wb+: | و آن را برای یعقوب فریضه قرار داد و برای اسرائیل عهد جاودانی؛ |
orig: | و گفت زمين کَنعان را به تو خواهم داد، تا حصه ميراث شما شود، |
wb+: | و گفت زمین کَنعان را به تو خواهم داد، تا حصه میراث شما شود، |
orig: | هنگامي که عددي معدود بوديد، قليل العدد و غربا در آنجا، |
wb+: | هنگامی که عددی معدود بودید، قلیل العدد و غربا در آنجا، |
orig: | و از اُمّتي تا اُمّتي سرگردان مي بودند، واز يک مملکت تا قوم ديگر. |
wb+: | و از اُمّتی تا اُمّتی سرگردان می بودند، واز یک مملکت تا قوم دیگر. |
orig: | او نگذاشت که کسي بر ايشان ظلم کند، بلکه پادشاهان را به خاطر ايشان توبيخ نمود، |
wb+: | او نگذاشت که کسی بر ایشان ظلم کند، بلکه پادشاهان را به خاطر ایشان توبیخ نمود، |
orig: | که بر مسيحان من دست مگذاريد، و انبياي مرا ضرر مرسانيد. |
wb+: | که بر مسیحان من دست مگذارید، و انبیای مرا ضرر مرسانید. |
orig: | اي تمامي زمين يهُوَه را بسراييد. نجات او را روز به روز بشارت دهيد. |
wb+: | ای تمامی زمین یهُوَه را بسرایید. نجات او را روز به روز بشارت دهید. |
orig: | در ميان امّت ها جلال او را ذکر کنيد، و کارهاي عجيب او را در جميع قوم ها. |
wb+: | در میان امّت ها جلال او را ذکر کنید، و کارهای عجیب او را در جمیع قوم ها. |
orig: | زيرا خداوند عظيم است و بي نهايت محمود؛ و او مُهيب است بر جميع خدايان. |
wb+: | زیرا خداوند عظیم است و بی نهایت محمود؛ و او مُهیب است بر جمیع خدایان. |
orig: | زيرا جميع خدايان امّت ها بتهايند. اما يهُوَه آسمانها را آفريد. |
wb+: | زیرا جمیع خدایان امّت ها بتهایند. اما یهُوَه آسمانها را آفرید. |
orig: | مجد و جلال به حضور وي است؛ قوت و شادماني در مکان او است. |
wb+: | مجد و جلال به حضور وی است؛ قوت و شادمانی در مکان او است. |
orig: | اي قبايل قوم ها خداوند را توصيف نماييد. خداوند را به جلال و قوت توصيف نماييد. |
wb+: | ای قبایل قوم ها خداوند را توصیف نمایید. خداوند را به جلال و قوت توصیف نمایید. |
orig: | خداوند را به جلال اسم او توصيف نماييد. هدايا بياوريد و به حضور وي بياييد. خداوند را در زينت قدوسيت بپرستيد. |
wb+: | خداوند را به جلال اسم او توصیف نمایید. هدایا بیاورید و به حضور وی بیایید. خداوند را در زینت قدوسیت بپرستید. |
orig: | اي تمامي زمين از حضور وي بلرزيد. ربع مسکون نيز پايدار شد و جنبش نخواهد خورد. |
wb+: | ای تمامی زمین از حضور وی بلرزید. ربع مسکون نیز پایدار شد و جنبش نخواهد خورد. |
orig: | آسمان شادي کند و زمين سرور نمايد، و در ميان اُمّت ها بگويند که يهُوَه سلطنت مي کند. |
wb+: | آسمان شادی کند و زمین سرور نماید، و در میان اُمّت ها بگویند که یهُوَه سلطنت می کند. |
orig: | دريا و پري آن غرش نمايد؛ و صحرا و هر چه در آن است به وجد آيد. |
wb+: | دریا و پری آن غرش نماید؛ و صحرا و هر چه در آن است به وجد آید. |
orig: | آنگاه درختان جنگل ترنم خواهند نمود، به حضور خداوند زيرا که براي داوري جهان مي آيد. |
wb+: | آنگاه درختان جنگل ترنم خواهند نمود، به حضور خداوند زیرا که برای داوری جهان می آید. |
orig: | يهُوَه را حمد بگوييد زيرا که نيکو است. زيرا که رحمت او تا ابدالآد است. |
wb+: | یهُوَه را حمد بگویید زیرا که نیکو است. زیرا که رحمت او تا ابدالآد است. |
orig: | و بگوييد اي خداي نجات ما ما را نجات بده. و ما را جمع کرده، از ميان اُمت ها رهايي بخش. تا نام قدوس تو را حمد گوييم، و در تسبيح تو فخر نماييم. |
wb+: | و بگویید ای خدای نجات ما ما را نجات بده. و ما را جمع کرده، از میان اُمت ها رهایی بخش. تا نام قدوس تو را حمد گوییم، و در تسبیح تو فخر نماییم. |
orig: | يهُوَه خداي اسرائيل متبارک باد. از ازل تا ابدالآباد. و تمامي قوم آمين گفتند و خداوند را تسبيح خواندند. |
wb+: | یهُوَه خدای اسرائیل متبارک باد. از ازل تا ابدالآباد. و تمامی قوم آمین گفتند و خداوند را تسبیح خواندند. |
orig: | پس آساف و برادرانش را آنجا پيش تابوت عهد خداوند گذاشت تا هميشه پيش تابوت به خدمت هر روز در روزش مشغول باشند. |
wb+: | پس آساف و برادرانش را آنجا پیش تابوت عهد خداوند گذاشت تا همیشه پیش تابوت به خدمت هر روز در روزش مشغول باشند. |
orig: | و عُوبيد اَدُوم و شصت و هشت نفر برادران ايشان و عُوبيد اَدُوم بن يدِيتُون و حُوسَه دربانان را. |
wb+: | و عُوبید اَدُوم و شصت و هشت نفر برادران ایشان و عُوبید اَدُوم بن یدِیتُون و حُوسَه دربانان را. |
orig: | و صادوقِ کاهن و کاهنان برادرانش را پيش مسکن خداوند در مکان بلندي که در جِبعُون بود، |
wb+: | و صادوقِ کاهن و کاهنان برادرانش را پیش مسکن خداوند در مکان بلندی که در جِبعُون بود، |
orig: | تا قرباني هاي سوختني براي خداوند بر مذبح قرباني سوختني دائماً صبح و شام بگذرانند بر حسب آنچه در شريعت خداوند که آن را به اسرائيل امر فرموده بود مکتوب است. |
wb+: | تا قربانی های سوختنی برای خداوند بر مذبح قربانی سوختنی دائماً صبح و شام بگذرانند بر حسب آنچه در شریعت خداوند که آن را به اسرائیل امر فرموده بود مکتوب است. |
orig: | و با ايشان هِيمان و يدُوتُون و ساير برگزيدگاني را که اسم ايشان ذکر شده بود تا خداوند را حمد گويند زيرا که رحمت او تا ابدالآباد است. |
wb+: | و با ایشان هِیمان و یدُوتُون و سایر برگزیدگانی را که اسم ایشان ذکر شده بود تا خداوند را حمد گویند زیرا که رحمت او تا ابدالآباد است. |
orig: | و همراه ايشان هِيمان و يدُوتُون را با کّرناها و سنجها و آلات نغمات خدا به جهت نوازندگان و پسران يدُوتُون را تا نزد دروازه باشند. |
wb+: | و همراه ایشان هِیمان و یدُوتُون را با کّرناها و سنجها و آلات نغمات خدا به جهت نوازندگان و پسران یدُوتُون را تا نزد دروازه باشند. |
orig: | پس تمامي قوم هر يکي به خانه خود رفتند، اما داود برگشت تا خانه خود را تبرک نمايد. |
wb+: | پس تمامی قوم هر یکی به خانه خود رفتند، اما داود برگشت تا خانه خود را تبرک نماید. |
orig: | و واقع شد چون داود در خانه خود نشسته بود که داود به ناتان نبي گفت:« اينک من خانه سرو آزاد ساکن مي باشم و تابوت عهد خداوند زير پرده ها است.» |
wb+: | و واقع شد چون داود در خانه خود نشسته بود که داود به ناتان نبی گفت:« اینک من خانه سرو آزاد ساکن می باشم و تابوت عهد خداوند زیر پرده ها است.» |
orig: | ناتان به داود گفت:« هر آنچه در دلت باشد به عمل آور زيرا خدا با تو است.» |
wb+: | ناتان به داود گفت:« هر آنچه در دلت باشد به عمل آور زیرا خدا با تو است.» |
orig: | « برو و به بنده من داود بگو خداوند چنين مي فرمايد: تو خانه اي براي سکونت من بنا نخواهي کرد. |
wb+: | « برو و به بنده من داود بگو خداوند چنین می فرماید: تو خانه ای برای سکونت من بنا نخواهی کرد. |
orig: | زيرا از روزي که بني اسرائيل را بيرون آوردم تا امروز در خانه ساکن نشده ام بلکه از خيمه به خيمه و مسکن به مسکن گردش کرده ام . |
wb+: | زیرا از روزی که بنی اسرائیل را بیرون آوردم تا امروز در خانه ساکن نشده ام بلکه از خیمه به خیمه و مسکن به مسکن گردش کرده ام . |
orig: | و به هر جايي که با تمامي اسرائيل گردش کرده ام، آيا به احدي از داوران اسرائيل که براي رعايت قوم خود مأمور داشتم، سخني گفتم که چرا خانه اي از سرو آزاد براي من بنا نکرديد؟ |
wb+: | و به هر جایی که با تمامی اسرائیل گردش کرده ام، آیا به احدی از داوران اسرائیل که برای رعایت قوم خود مأمور داشتم، سخنی گفتم که چرا خانه ای از سرو آزاد برای من بنا نکردید؟ |
orig: | و حال به بنده من داود چنين بگو: يهُوَه صبايوت چنين مي فرمايد: من تو را از چراگاه از عقب گوسفندان گرفتم تا پيشواي قوم من اسرائيل باشي. |
wb+: | و حال به بنده من داود چنین بگو: یهُوَه صبایوت چنین می فرماید: من تو را از چراگاه از عقب گوسفندان گرفتم تا پیشوای قوم من اسرائیل باشی. |
orig: | و هر جايي که مي رفتي، من با تو مي بودم و جميع دشمنانت را از حضور تو منقطع ساختم و براي تو اسمي مثل اسم بزرگاني که بر زمين اند پيدا کردم. |
wb+: | و هر جایی که می رفتی، من با تو می بودم و جمیع دشمنانت را از حضور تو منقطع ساختم و برای تو اسمی مثل اسم بزرگانی که بر زمین اند پیدا کردم. |
orig: | و به جهت قوم خود اسرائيل مکاني تعيين نمودم و ايشان را غرس کردم تا در مکان خويش ساکن شده، باز متحرک نشوند، و شريران ايشان را ديگر مثل سابق ذليل نسازند. |
wb+: | و به جهت قوم خود اسرائیل مکانی تعیین نمودم و ایشان را غرس کردم تا در مکان خویش ساکن شده، باز متحرک نشوند، و شریران ایشان را دیگر مثل سابق ذلیل نسازند. |
orig: | و از ايامي که داوران را بر قوم خود اسرائيل تعيين نمودم و تمامي دشمنانت را مغلوب ساختم، تو را خبر مي دادم که خداوند خانه اي براي تو بنا خواهد نمود. |
wb+: | و از ایامی که داوران را بر قوم خود اسرائیل تعیین نمودم و تمامی دشمنانت را مغلوب ساختم، تو را خبر می دادم که خداوند خانه ای برای تو بنا خواهد نمود. |
orig: | و چون روزهاي عمر تو تمام شود که نزد پدران خود رحلت کني، آنگاه ذريت تو را که پسران تو خواهد بود، بعد از تو خواهم برانگيخت و سلطنت او را پايدار خواهم نمود. |
wb+: | و چون روزهای عمر تو تمام شود که نزد پدران خود رحلت کنی، آنگاه ذریت تو را که پسران تو خواهد بود، بعد از تو خواهم برانگیخت و سلطنت او را پایدار خواهم نمود. |
orig: | او خانه اي براي من بنا خواهد کرد و من کرسي او را تا به ابد استوار خواهم ساخت. |
wb+: | او خانه ای برای من بنا خواهد کرد و من کرسی او را تا به ابد استوار خواهم ساخت. |
orig: | من او را پدر خواهم بود و او مرا پسر خواهد بود و رحمت خود را از او دور نخواهم کرد چنانکه آن را از کسي که قبل از تو بود دور کردم. |
wb+: | من او را پدر خواهم بود و او مرا پسر خواهد بود و رحمت خود را از او دور نخواهم کرد چنانکه آن را از کسی که قبل از تو بود دور کردم. |
orig: | و او را در خانه و سلطنت خودم تا به ابد پايدار خواهم ساخت و کرسي او استوار خواهد ماند تا ابدالآباد.» |
wb+: | و او را در خانه و سلطنت خودم تا به ابد پایدار خواهم ساخت و کرسی او استوار خواهد ماند تا ابدالآباد.» |
orig: | بر حسب تمامي اين کلمات و مطابق تمامي اين رؤيا ناتان به داود تکلم نمود. |
wb+: | بر حسب تمامی این کلمات و مطابق تمامی این رؤیا ناتان به داود تکلم نمود. |
orig: | و داود پادشاه داخل شده، به حضور خداوند نشست و گفت:« اي يهُوَه خدا، من کيستم و خاندان من چيست که مرا به اين مقام رسانيدي؟ |
wb+: | و داود پادشاه داخل شده، به حضور خداوند نشست و گفت:« ای یهُوَه خدا، من کیستم و خاندان من چیست که مرا به این مقام رسانیدی؟ |
orig: | و اين نيز در نظر تو اي خدا امر قليل نمود زيرا که درباره خانه بنده ات نيز براي زمان طويل تکلم نمودي و مرا اي يهُوَه خدا، مثل مرد بلند مرتبه منظور داشتي. |
wb+: | و این نیز در نظر تو ای خدا امر قلیل نمود زیرا که درباره خانه بنده ات نیز برای زمان طویل تکلم نمودی و مرا ای یهُوَه خدا، مثل مرد بلند مرتبه منظور داشتی. |
orig: | و داود ديگر درباره اکرامي که به بنده خود کردي، نزد تو چه تواند افزود زيرا که تو بنده خود را مي شناسي. |
wb+: | و داود دیگر درباره اکرامی که به بنده خود کردی، نزد تو چه تواند افزود زیرا که تو بنده خود را می شناسی. |
orig: | اي خداوند، به خاطر بنده خود و موافق دل خويش جميع اين کارهاي عظيم را به جا آوردي تا تمامي اين عظمت را ظاهر سازي. |
wb+: | ای خداوند، به خاطر بنده خود و موافق دل خویش جمیع این کارهای عظیم را به جا آوردی تا تمامی این عظمت را ظاهر سازی. |
orig: | اي يهُوَه مثل تو کسي نيست و غير از تو خدايي ني. موافق هر آنچه به گوشهاي خود شنيديم، |
wb+: | ای یهُوَه مثل تو کسی نیست و غیر از تو خدایی نی. موافق هر آنچه به گوشهای خود شنیدیم، |
orig: | و مثل قوم تو اسرائيل کدام امتي بر روي زمين است که خدا بيايد تا ايشان را فديه داده، براي خويش قوم بسازد، و به کارهاي عظيم و مهيب اسمي براي خود پيدا نمايي و امّت ها را از حضور قوم خود که ايشان را از مصر فديه دادي، اخراج نمايي. |
wb+: | و مثل قوم تو اسرائیل کدام امتی بر روی زمین است که خدا بیاید تا ایشان را فدیه داده، برای خویش قوم بسازد، و به کارهای عظیم و مهیب اسمی برای خود پیدا نمایی و امّت ها را از حضور قوم خود که ایشان را از مصر فدیه دادی، اخراج نمایی. |
orig: | و قوم خود اسرائيل را براي خويش تا به ابد قوم ساختني و تو اي يهُوَه خداي ايشان شدي. |
wb+: | و قوم خود اسرائیل را برای خویش تا به ابد قوم ساختنی و تو ای یهُوَه خدای ایشان شدی. |
orig: | « و الآن اي خداوند کلامي که درباره بنده ات و خانه اش گفتي تا به ابد استوار شود و بر حسب آنچه گفتي عمل نما. |
wb+: | « و الآن ای خداوند کلامی که درباره بنده ات و خانه اش گفتی تا به ابد استوار شود و بر حسب آنچه گفتی عمل نما. |
orig: | و اسم تو تا به ابد استوار و معظم بماند تا گفته شود که يهُوَه صبايوت خداي اسرائيل خداي اسرائيل است و خاندان بنده ات داود به حضور تو پايدار بماند. |
wb+: | و اسم تو تا به ابد استوار و معظم بماند تا گفته شود که یهُوَه صبایوت خدای اسرائیل خدای اسرائیل است و خاندان بنده ات داود به حضور تو پایدار بماند. |
orig: | زيرا تو اي خداي من بر بنده خود کشف نمودي که خانه اي برايش بنا خواهي نمود؛ بنابراين بنده ات جرأت کرده است که اين دعا را نزد تو بگويد. |
wb+: | زیرا تو ای خدای من بر بنده خود کشف نمودی که خانه ای برایش بنا خواهی نمود؛ بنابراین بنده ات جرأت کرده است که این دعا را نزد تو بگوید. |
orig: | و الآن اي يهُوَه، تو خدا هستي و اين احسان را به بنده خود وعده دادي. |
wb+: | و الآن ای یهُوَه، تو خدا هستی و این احسان را به بنده خود وعده دادی. |
orig: | و الآن تو را پسند آمد که خانه بنده خود را برکت دهي تا در حضور تو تا به ابد بماند زيرا که تو اي خداوند برکت داده اي و مبارک خواهد بود تا ابدالآباد.» |
wb+: | و الآن تو را پسند آمد که خانه بنده خود را برکت دهی تا در حضور تو تا به ابد بماند زیرا که تو ای خداوند برکت داده ای و مبارک خواهد بود تا ابدالآباد.» |
orig: | و بعد از اين واقع شد که داود فلسطينيان را شکست داده، مغلوب ساخت و جَتّ و قريه هايش را از دست فلسطينيان گرفت. |
wb+: | و بعد از این واقع شد که داود فلسطینیان را شکست داده، مغلوب ساخت و جَتّ و قریه هایش را از دست فلسطینیان گرفت. |
orig: | و موآب را شکست داد و موآبيان بندگان داود شده، هدايا آوردند. |
wb+: | و موآب را شکست داد و موآبیان بندگان داود شده، هدایا آوردند. |
orig: | و داود هَدَرعَزَر پادشاه صُوبَه را در حَمات هنگامي که مي رفت تا سلطنت خود را نزد نهر فرات استوار سازد، شکست داد. |
wb+: | و داود هَدَرعَزَر پادشاه صُوبَه را در حَمات هنگامی که می رفت تا سلطنت خود را نزد نهر فرات استوار سازد، شکست داد. |
orig: | و داود هزار ارابه و هفت هزار سوار و بيست هزار پياده از او گرفت، و داود تمامي اسبان ارابه را پي کرد، اما از آنها براي صد ارابه نگاه داشت. |
wb+: | و داود هزار ارابه و هفت هزار سوار و بیست هزار پیاده از او گرفت، و داود تمامی اسبان ارابه را پی کرد، اما از آنها برای صد ارابه نگاه داشت. |
orig: | و چون اَراميانِ دمشق به مدد هَدَرعَزَر پادشاه صُوبَه آمدند، داود بيست و دو هزار نفر از اَراميان را کشت. |
wb+: | و چون اَرامیانِ دمشق به مدد هَدَرعَزَر پادشاه صُوبَه آمدند، داود بیست و دو هزار نفر از اَرامیان را کشت. |
orig: | و داود در اَرامِ دمشق (قراولان) گذاشت و اَراميان بندگان داود شده، هدايا آوردند. و خداوند داود را در هر جا که مي رفت نصرت مي داد. |
wb+: | و داود در اَرامِ دمشق (قراولان) گذاشت و اَرامیان بندگان داود شده، هدایا آوردند. و خداوند داود را در هر جا که می رفت نصرت می داد. |
orig: | و داود سپرهاي طلا را که بر خادمان هَدَرعَزَر بود گرفته، آنها را به اورشليم آورد. |
wb+: | و داود سپرهای طلا را که بر خادمان هَدَرعَزَر بود گرفته، آنها را به اورشلیم آورد. |
orig: | و داود از طِبحَت و کُون شهرهاي هَدَرعَزَر برنج از حد زياده گرفت که از آن سُليمان درياچه و ستونها و ظروف برنجين ساخت. |
wb+: | و داود از طِبحَت و کُون شهرهای هَدَرعَزَر برنج از حد زیاده گرفت که از آن سُلیمان دریاچه و ستونها و ظروف برنجین ساخت. |
orig: | و چون تُوعُو پادشاه حَمات شنيد که داود تمامي لشکر هَدَرعَزَر پادشاه صُوبَه را شکست داده است، |
wb+: | و چون تُوعُو پادشاه حَمات شنید که داود تمامی لشکر هَدَرعَزَر پادشاه صُوبَه را شکست داده است، |
orig: | پسر خود هَدُرام را نزد داود پادشاه فرستاد تا سلامتي او بپرسد و او را تَهنِيت گويد از آن جهت که با هَدَرعَزَر جنگ نموده او را شکست داده بود، زيرا هَدَرعَزَر با تُوعُو مقاتله مي نمود؛ و هر قِسم ظروف طلا و نقره و برنج (با خود آورد). |
wb+: | پسر خود هَدُرام را نزد داود پادشاه فرستاد تا سلامتی او بپرسد و او را تَهنِیت گوید از آن جهت که با هَدَرعَزَر جنگ نموده او را شکست داده بود، زیرا هَدَرعَزَر با تُوعُو مقاتله می نمود؛ و هر قِسم ظروف طلا و نقره و برنج (با خود آورد). |
orig: | و داود پادشاه آنها را نيز براي خداوند وقف نمود، با نقره و طلايي که از جميع امّت ها يعني از اَدُوم و موآب و بني عَمُّون و فلسطينيان و عَمالَقَه آورده بود. |
wb+: | و داود پادشاه آنها را نیز برای خداوند وقف نمود، با نقره و طلایی که از جمیع امّت ها یعنی از اَدُوم و موآب و بنی عَمُّون و فلسطینیان و عَمالَقَه آورده بود. |
orig: | و اَبِشاي ابن صَرُويه هجده هزار نفر از اَدُوميان را در وادي مِلح کشت. |
wb+: | و اَبِشای ابن صَرُویه هجده هزار نفر از اَدُومیان را در وادی مِلح کشت. |
orig: | و در اَدُوم قراولان قرار داد و جميع اَدُوميان بندگان داود شدند و خداوند داود را در هر جايي که مي رفت نصرت مي داد. |
wb+: | و در اَدُوم قراولان قرار داد و جمیع اَدُومیان بندگان داود شدند و خداوند داود را در هر جایی که می رفت نصرت می داد. |
orig: | و داود بر تمامي اسرائيل سلطنت نمود، انصاف و عدالت را بر تمامي قوم خود مجزا مي داشت. |
wb+: | و داود بر تمامی اسرائیل سلطنت نمود، انصاف و عدالت را بر تمامی قوم خود مجزا می داشت. |
orig: | و يوآب بن صَرُويه سردار لشکر بود و يهوشافاط بن اَخِيلُود وقايع نگار. |
wb+: | و یوآب بن صَرُویه سردار لشکر بود و یهوشافاط بن اَخِیلُود وقایع نگار. |
orig: | و صادوق بن اَخِيطُوب و ابيمَلِک بن اَبياتار کاهن بودند و شوشا کاتب بود. |
wb+: | و صادوق بن اَخِیطُوب و ابیمَلِک بن اَبیاتار کاهن بودند و شوشا کاتب بود. |
orig: | و بنايا ابن يهُوياداع رئيس کَريتيان و فَلِيتيان و پسران داود نزد پادشاه مقدم بودند. |
wb+: | و بنایا ابن یهُویاداع رئیس کَریتیان و فَلِیتیان و پسران داود نزد پادشاه مقدم بودند. |
orig: | و بعد از اين واقع شد که ناحاش، پادشاه بني عَمُّون مرد و پسرش در جاي او سلطنت نمود. |
wb+: | و بعد از این واقع شد که ناحاش، پادشاه بنی عَمُّون مرد و پسرش در جای او سلطنت نمود. |
orig: | و داود گفت:« با حانُون بن ناحاش احسان نمايم چنانکه پدرش به من احسان کرد.» پس داود قاصدان فرستاد تا او را درباره پدرش تعزيت گويند. و خادمان داود به زمين بني عَمُّون نزد حانُون براي تعزيت وي آمدند. |
wb+: | و داود گفت:« با حانُون بن ناحاش احسان نمایم چنانکه پدرش به من احسان کرد.» پس داود قاصدان فرستاد تا او را درباره پدرش تعزیت گویند. و خادمان داود به زمین بنی عَمُّون نزد حانُون برای تعزیت وی آمدند. |
orig: | و سروران بني عَمُّون به حانُون گفتند:« آيا گمان مي بري که به جهت تکريم پدر تو است که داود تعزيت کنندگان نزد تو فرستاده است؟ ني بلکه بندگانش به جهت تفحص و انقلاب و جاسوسي زمين نزد تو آمدند.» |
wb+: | و سروران بنی عَمُّون به حانُون گفتند:« آیا گمان می بری که به جهت تکریم پدر تو است که داود تعزیت کنندگان نزد تو فرستاده است؟ نی بلکه بندگانش به جهت تفحص و انقلاب و جاسوسی زمین نزد تو آمدند.» |
orig: | پس حانُون خادمان داود را گرفته، ريش ايشان را تراشيد و لباسهاي ايشان را از ميان تا جاي نشستن دريده، ايشان را رها کرد. |
wb+: | پس حانُون خادمان داود را گرفته، ریش ایشان را تراشید و لباسهای ایشان را از میان تا جای نشستن دریده، ایشان را رها کرد. |
orig: | و چون بعضي آمده، داود را از حالت آن کسان خبر دادند، به استقبال ايشان فرستاد زيرا که ايشان بسيار خجل بودند، و پادشاه گفت:« در اَريحا بمانيد تا ريشهاي شما درآيد و بعد از آن برگرديد.» |
wb+: | و چون بعضی آمده، داود را از حالت آن کسان خبر دادند، به استقبال ایشان فرستاد زیرا که ایشان بسیار خجل بودند، و پادشاه گفت:« در اَریحا بمانید تا ریشهای شما درآید و بعد از آن برگردید.» |
orig: | و چون بني عَمُّون ديدند که نزد داود مکروه شده اند، حانُون و بني عَمُّون هزار وزنه نقره فرستادند تا ارابه ها و سواران از اَرام نَهرَين و اَرام مَعکَه و صُوبَه براي خود اجير سازند. |
wb+: | و چون بنی عَمُّون دیدند که نزد داود مکروه شده اند، حانُون و بنی عَمُّون هزار وزنه نقره فرستادند تا ارابه ها و سواران از اَرام نَهرَین و اَرام مَعکَه و صُوبَه برای خود اجیر سازند. |
orig: | پس سي و دو هزار ارابه و پادشاه مَعکَه و جمعيت او را براي خود اجير کردند، و ايشان بيرون آمده، در مقابل مِيدَبا اُردو زدند، و بني عَمُّون از شهر هاي خود جمع شده، براي مقاتله آمدند. |
wb+: | پس سی و دو هزار ارابه و پادشاه مَعکَه و جمعیت او را برای خود اجیر کردند، و ایشان بیرون آمده، در مقابل مِیدَبا اُردو زدند، و بنی عَمُّون از شهر های خود جمع شده، برای مقاتله آمدند. |
orig: | و چون داود اين را شنيد، يوآب و تمامي لشکر شجاعان را فرستاد. |
wb+: | و چون داود این را شنید، یوآب و تمامی لشکر شجاعان را فرستاد. |
orig: | و بني عَمُّون بيرون آمده، نزد دروازه شهر براي جنگ صف آرايي نمودند. و پادشاهاني که آمده بودند، در صحرا عليحده بودند. |
wb+: | و بنی عَمُّون بیرون آمده، نزد دروازه شهر برای جنگ صف آرایی نمودند. و پادشاهانی که آمده بودند، در صحرا علیحده بودند. |
orig: | و چون يوآب ديد که روي صفوف جنگ، هم از پيش و هم از عقبش بود، از تمامي برگزيدگان اسرائيل گروهي را انتخاب کرده، در مقابل اَرميان صف آرايي نمود. |
wb+: | و چون یوآب دید که روی صفوف جنگ، هم از پیش و هم از عقبش بود، از تمامی برگزیدگان اسرائیل گروهی را انتخاب کرده، در مقابل اَرمیان صف آرایی نمود. |
orig: | و بقيه قوم را به دست برادر خود اَبِشاي سپرده و به مقابل بني عَمُّون صف کشيدند. |
wb+: | و بقیه قوم را به دست برادر خود اَبِشای سپرده و به مقابل بنی عَمُّون صف کشیدند. |
orig: | و گفت:« اگر اَرميان بر من غالب آيند، به مدد من بيا؛ و اگر بني عَمُّون بر تو غالب آيند، به جهت امداد تو خواهم آمد. |
wb+: | و گفت:« اگر اَرمیان بر من غالب آیند، به مدد من بیا؛ و اگر بنی عَمُّون بر تو غالب آیند، به جهت امداد تو خواهم آمد. |
orig: | دلير باش که به جهت قوم خويش و به جهت شهر هاي خداي خود مردانه بکوشيم و خداوند آنچه را در نظرش پسند آيد بکند.» |
wb+: | دلیر باش که به جهت قوم خویش و به جهت شهر های خدای خود مردانه بکوشیم و خداوند آنچه را در نظرش پسند آید بکند.» |
orig: | پس يوآب و گروهي که همراهش بودند، نزديک شدند تا با اَرميان جنگ کنند و ايشان از حضور وي فرار کردند. |
wb+: | پس یوآب و گروهی که همراهش بودند، نزدیک شدند تا با اَرمیان جنگ کنند و ایشان از حضور وی فرار کردند. |
orig: | و چون بني عَمُّون ديدند که اَراميان فرار کردند، ايشان نيز از حضور برادرش اَبِشاي گريخته، داخل شهر شدند؛ و يوآب به اورشليم برگشت. |
wb+: | و چون بنی عَمُّون دیدند که اَرامیان فرار کردند، ایشان نیز از حضور برادرش اَبِشای گریخته، داخل شهر شدند؛ و یوآب به اورشلیم برگشت. |
orig: | و چون اَراميان ديدند که از حضور اسرائيل شکست يافتند، ايشان قاصدان فرستاده، اَراميان را که به آن طرف نهر بودند، و شُوفَک سردار لشکر هَدَرعَزَر پيشواي ايشان بود. |
wb+: | و چون اَرامیان دیدند که از حضور اسرائیل شکست یافتند، ایشان قاصدان فرستاده، اَرامیان را که به آن طرف نهر بودند، و شُوفَک سردار لشکر هَدَرعَزَر پیشوای ایشان بود. |
orig: | و چون خبر به داود رسيد، تمامي اسرائيل را جمع کرده، از اُردُن عبور نمود وبه ايشان رسيده، مقابل ايشان صف آرايي نمود. و چون داود جنگ را با اَراميان آراسته بود، ايشان با وي جنگ کردند. |
wb+: | و چون خبر به داود رسید، تمامی اسرائیل را جمع کرده، از اُردُن عبور نمود وبه ایشان رسیده، مقابل ایشان صف آرایی نمود. و چون داود جنگ را با اَرامیان آراسته بود، ایشان با وی جنگ کردند. |
orig: | و اَراميان از حضور اسرائيل فرار کردند و داود مردان هفت هزار ارابه و چهل هزار پياده از اَراميان را کشت، و شُوفَک سردار لشکر را به قتل رسانيد. |
wb+: | و اَرامیان از حضور اسرائیل فرار کردند و داود مردان هفت هزار ارابه و چهل هزار پیاده از اَرامیان را کشت، و شُوفَک سردار لشکر را به قتل رسانید. |
orig: | و چون بندگان هَدَرعَزَر ديدند که از حضور اسرائيل شکست خوردند، با داود صلح نموده، بنده او شدند، و اَراميان بعد از آن در اعانت بني عَمُّون اقدام ننمودند. |
wb+: | و چون بندگان هَدَرعَزَر دیدند که از حضور اسرائیل شکست خوردند، با داود صلح نموده، بنده او شدند، و اَرامیان بعد از آن در اعانت بنی عَمُّون اقدام ننمودند. |
orig: | و واقع شد در وقت تحويل سال، هنگام بيرون رفتن پادشاهان، که يوآب قوت لشکر را بيرون آورد، و زمين بني عَمُّون را ويران ساخت و آمده، رَبَّه را محاصره نمود. اما داود در اورشليم ماند و يوآب رَبَّه را تسخير نموده، آن را منهدم ساخت. |
wb+: | و واقع شد در وقت تحویل سال، هنگام بیرون رفتن پادشاهان، که یوآب قوت لشکر را بیرون آورد، و زمین بنی عَمُّون را ویران ساخت و آمده، رَبَّه را محاصره نمود. اما داود در اورشلیم ماند و یوآب رَبَّه را تسخیر نموده، آن را منهدم ساخت. |
orig: | و داود تاج پادشاه ايشان را از سرش گرفت که وزنش يک وزنه طلا بود و سنگهاي گرانبها داشت و آن را بر سر داود گذاشتند و غنيمت از حد زياده از شهر بردند. |
wb+: | و داود تاج پادشاه ایشان را از سرش گرفت که وزنش یک وزنه طلا بود و سنگهای گرانبها داشت و آن را بر سر داود گذاشتند و غنیمت از حد زیاده از شهر بردند. |
orig: | و خلق آنجا را بيرون آورده، ايشان را به ارّه ها و چومهاي آهنين و تيشه ها پاره پاره کرد؛ و داود به همين طور با جميع شهرهاي بني عَمُّون رفتار نمود. پس داود و تمامي قوم به اورشليم برگشتند. |
wb+: | و خلق آنجا را بیرون آورده، ایشان را به ارّه ها و چومهای آهنین و تیشه ها پاره پاره کرد؛ و داود به همین طور با جمیع شهرهای بنی عَمُّون رفتار نمود. پس داود و تمامی قوم به اورشلیم برگشتند. |
orig: | و بعد از آن جنگي با فلسطينيان در جازَر، واقع شد که در آن سِبکاي حُوشاتي سِفّاي را که از اولاد رافا بود کشت و ايشان مغلوب شدند. |
wb+: | و بعد از آن جنگی با فلسطینیان در جازَر، واقع شد که در آن سِبکای حُوشاتی سِفّای را که از اولاد رافا بود کشت و ایشان مغلوب شدند. |
orig: | و باز جنگ با فلسطينيان واقع شد و اَلحانان بن ياعير لحميرا که برادر جُليات جَتِّي بود کُشت که چوب نيزه اش مثل نورد جولاهکان بود. |
wb+: | و باز جنگ با فلسطینیان واقع شد و اَلحانان بن یاعیر لحمیرا که برادر جُلیات جَتِّی بود کُشت که چوب نیزه اش مثل نورد جولاهکان بود. |
orig: | و باز جنگ در جَتّ واقع شد که در آنجا مردي بلند قد بود که بيست وچهار انگشت، شش بر هر دست و شش بر هر پا داشت و او نيز براي رافا زاييده شده بود. |
wb+: | و باز جنگ در جَتّ واقع شد که در آنجا مردی بلند قد بود که بیست وچهار انگشت، شش بر هر دست و شش بر هر پا داشت و او نیز برای رافا زاییده شده بود. |
orig: | و چون او اسرائيل را به تنگ آورد، يهُوناتان بن شِمعا برادر داود او را کُشت. |
wb+: | و چون او اسرائیل را به تنگ آورد، یهُوناتان بن شِمعا برادر داود او را کُشت. |
orig: | اينان براي رافا در جَتّ زاييده شدند و به دست داود و به دست بندگانش افتادند. |
wb+: | اینان برای رافا در جَتّ زاییده شدند و به دست داود و به دست بندگانش افتادند. |
orig: | و شيطان بر ضد اسرائيل برخاسته، داود را اغوا نمود که اسرائيل را بشمارد. |
wb+: | و شیطان بر ضد اسرائیل برخاسته، داود را اغوا نمود که اسرائیل را بشمارد. |
orig: | و داود به يوآب و سروران قوم گفت:« برويد و عدد اسرائيل را از بئرشَبَع تا دان گرفته، نزد من بياوريد تا آن را بدانم.» |
wb+: | و داود به یوآب و سروران قوم گفت:« بروید و عدد اسرائیل را از بئرشَبَع تا دان گرفته، نزد من بیاورید تا آن را بدانم.» |
orig: | يوآب گفت:« خداوند بر قوم خود هر قدر که باشند صد چندان مزيد کند؛ و اي آقايم پادشاه آيا جميع ايشان بندگان آقايم نيستند؟ ليکن چرا آقايم خواهش اين عمل دارد و چرا بايد باعث گناه اسرائيل بشود؟» |
wb+: | یوآب گفت:« خداوند بر قوم خود هر قدر که باشند صد چندان مزید کند؛ و ای آقایم پادشاه آیا جمیع ایشان بندگان آقایم نیستند؟ لیکن چرا آقایم خواهش این عمل دارد و چرا باید باعث گناه اسرائیل بشود؟» |
orig: | اما کلام پادشاه بر يوآب غالب آمد و يوآب در ميان تمامي اسرائيل گردش کرده، باز به اورشليم مراجعت نمود. |
wb+: | اما کلام پادشاه بر یوآب غالب آمد و یوآب در میان تمامی اسرائیل گردش کرده، باز به اورشلیم مراجعت نمود. |
orig: | و يوآب عدد شمرده شدگان قوم را به داود داد و جمله اسرائيليان هزار هزار و يکصد هزار مرد شمشير زن و از يهودا چهارصد و هفتاد و چهار هزار مرد شمشير زن بودند. |
wb+: | و یوآب عدد شمرده شدگان قوم را به داود داد و جمله اسرائیلیان هزار هزار و یکصد هزار مرد شمشیر زن و از یهودا چهارصد و هفتاد و چهار هزار مرد شمشیر زن بودند. |
orig: | ليکن لاويان و بنيامينيان را در ميان ايشان نشمرد زيرا که فرمان پادشاه نزد يوآب مکروه بود. |
wb+: | لیکن لاویان و بنیامینیان را در میان ایشان نشمرد زیرا که فرمان پادشاه نزد یوآب مکروه بود. |
orig: | و اين امر به نظر خدا ناپسند آمد، پس اسرائيل را مبتلا ساخت. |
wb+: | و این امر به نظر خدا ناپسند آمد، پس اسرائیل را مبتلا ساخت. |
orig: | و داود به خدا گفت:« در اين کاري که کردم، گناه عظيمي ورزيدم. و حال گناه بنده خود را عفو فرما زيرا که بسيار احمقانه رفتار نمودم.» |
wb+: | و داود به خدا گفت:« در این کاری که کردم، گناه عظیمی ورزیدم. و حال گناه بنده خود را عفو فرما زیرا که بسیار احمقانه رفتار نمودم.» |
orig: | و خداوند جاد را که رايي داود بود خطاب کرده، گفت: |
wb+: | و خداوند جاد را که رایی داود بود خطاب کرده، گفت: |
orig: | « برو و داود را اعلام کرده، بگو خداوند چنين مي فرمايد: من سه چيز پيش تو مي گذارم؛ پس يکي از آنها را براي خود اختيار کن تا برايت به عمل آورم.» |
wb+: | « برو و داود را اعلام کرده، بگو خداوند چنین می فرماید: من سه چیز پیش تو می گذارم؛ پس یکی از آنها را برای خود اختیار کن تا برایت به عمل آورم.» |
orig: | پس جاد نزد داود آمده، وي را گفت: « خداوند چنين مي فرمايد براي خود اختيار کن: |
wb+: | پس جاد نزد داود آمده، وی را گفت: « خداوند چنین می فرماید برای خود اختیار کن: |
orig: | يا سه سال قحط بشود، يا سه ماه پيش روي خصمانت تلف شوي و شمشير دشمنانت تو را درگيرد، يا سه روز شمشير خداوند و وبا در زمين تو واقع شود، و فرشته خداوند تمامي حدود اسرائيل را ويران سازد. پس الآن ببين که نزد فرستنده خود چه جواب برم.» |
wb+: | یا سه سال قحط بشود، یا سه ماه پیش روی خصمانت تلف شوی و شمشیر دشمنانت تو را درگیرد، یا سه روز شمشیر خداوند و وبا در زمین تو واقع شود، و فرشته خداوند تمامی حدود اسرائیل را ویران سازد. پس الآن ببین که نزد فرستنده خود چه جواب برم.» |
orig: | داود به جاد گفت: « در شدت تنگي هستم. تمنا اينکه به دست خداوند بيفتم زيرا که رحمت هاي او بسيار عظيم است و به دست انسان نيفتم.» |
wb+: | داود به جاد گفت: « در شدت تنگی هستم. تمنا اینکه به دست خداوند بیفتم زیرا که رحمت های او بسیار عظیم است و به دست انسان نیفتم.» |
orig: | پس خداوند وبا بر اسرائيل فرستاد و هفتاد هزار نفر از اسرائيل مردند. |
wb+: | پس خداوند وبا بر اسرائیل فرستاد و هفتاد هزار نفر از اسرائیل مردند. |
orig: | و خدا فرشته اي به اورشليم فرستاد تا آن را هلاک سازد. و چون مي خواست آن را هلاک کند، خداوند ملاحظه نمود و از آن بلا پشيمان شد و به فرشته اي که (قوم را) هلاک مي ساخت گفت: «کافي است، حال دست خود را باز دار.» و فرشته خداوند نزد خرمنگاه اَرنانِ يبُوسي ايستاده بود. |
wb+: | و خدا فرشته ای به اورشلیم فرستاد تا آن را هلاک سازد. و چون می خواست آن را هلاک کند، خداوند ملاحظه نمود و از آن بلا پشیمان شد و به فرشته ای که (قوم را) هلاک می ساخت گفت: «کافی است، حال دست خود را باز دار.» و فرشته خداوند نزد خرمنگاه اَرنانِ یبُوسی ایستاده بود. |
orig: | و داود چشمان خود را بالا انداخته، فرشته خداوند را ديد که در ميان زمين و آسمان ايستاده است و شمشيري برهنه در دستش بر اورشليم برافراشته؛ پس داود و مشايخ به پلاس ملبس شده، به روي خود درافتادند. |
wb+: | و داود چشمان خود را بالا انداخته، فرشته خداوند را دید که در میان زمین و آسمان ایستاده است و شمشیری برهنه در دستش بر اورشلیم برافراشته؛ پس داود و مشایخ به پلاس ملبس شده، به روی خود درافتادند. |
orig: | و داود به خدا گفت: «آيا من براي شمردن قوم امر نفرمودم و آيا من آن نيستم که گناه ورزيده، مرتکب شرارت زشت شدم؟ اما اين گوسفندان چه کرده اند؟ پس اي يهُوَه خدايم، مستدعي اينکه دست تو بر من و خاندان پدرم باشد و به قوم خود بلا مرساني.» |
wb+: | و داود به خدا گفت: «آیا من برای شمردن قوم امر نفرمودم و آیا من آن نیستم که گناه ورزیده، مرتکب شرارت زشت شدم؟ اما این گوسفندان چه کرده اند؟ پس ای یهُوَه خدایم، مستدعی اینکه دست تو بر من و خاندان پدرم باشد و به قوم خود بلا مرسانی.» |
orig: | و فرشته خداوند جاد را امر فرمود که به داود بگويد که داود برود و مذبحي به جهت خداوند در خرمنگاه اُرنان يبُوسي برپا کند. |
wb+: | و فرشته خداوند جاد را امر فرمود که به داود بگوید که داود برود و مذبحی به جهت خداوند در خرمنگاه اُرنان یبُوسی برپا کند. |
orig: | پس داود بر حسب کلامي که جاد به اسم خداوند گفت برفت. |
wb+: | پس داود بر حسب کلامی که جاد به اسم خداوند گفت برفت. |
orig: | و اُرنان روگردانيده، فرشته را ديد و چهار پسرش که همراهش بودند، خويشتن را پنهان کردند؛ و اُرنان گندم مي کوبيد. |
wb+: | و اُرنان روگردانیده، فرشته را دید و چهار پسرش که همراهش بودند، خویشتن را پنهان کردند؛ و اُرنان گندم می کوبید. |
orig: | و چون داود نزد اُرنان آمد، اُرنان نگريسته، داود را ديد و از خرونگاه بيرون آمده، به حضور داود رو به زمين افتاد. |
wb+: | و چون داود نزد اُرنان آمد، اُرنان نگریسته، داود را دید و از خرونگاه بیرون آمده، به حضور داود رو به زمین افتاد. |
orig: | و داود به اُرنان گفت: « جاي خرمنگاه را به من بده تا مذبحي به جهت خداوند برپا نمايم؛ آن را به قيمت تمام به من بده تا وبا از قوم رفع شود.» |
wb+: | و داود به اُرنان گفت: « جای خرمنگاه را به من بده تا مذبحی به جهت خداوند برپا نمایم؛ آن را به قیمت تمام به من بده تا وبا از قوم رفع شود.» |
orig: | اُرنان به داود عرض کرد: « آن را براي خود بگير و آقايم پادشاه آنچه که در نظرش پسند آيد به عمل آورد؛ ببين گاوان را به جهت قرباني سوختني و چومها را براي هيزم و گندم را به جهت هديه آردي دادم و همه را به تو بخشيدم.» |
wb+: | اُرنان به داود عرض کرد: « آن را برای خود بگیر و آقایم پادشاه آنچه که در نظرش پسند آید به عمل آورد؛ ببین گاوان را به جهت قربانی سوختنی و چومها را برای هیزم و گندم را به جهت هدیه آردی دادم و همه را به تو بخشیدم.» |
orig: | اما داود پادشاه به اُرنان گفت: «ني، بلکه آن را البته به قيمت تمام از تو خواهم خريد، زيرا که از اموال تو براي خداوند نخواهم گرفت و قرباني سوختني مجاناً نخواهم گذرانيد.» |
wb+: | اما داود پادشاه به اُرنان گفت: «نی، بلکه آن را البته به قیمت تمام از تو خواهم خرید، زیرا که از اموال تو برای خداوند نخواهم گرفت و قربانی سوختنی مجاناً نخواهم گذرانید.» |
orig: | پس داود براي آن موضع ششصد مثقال طلا به وزن، به اُرنان داد. |
wb+: | پس داود برای آن موضع ششصد مثقال طلا به وزن، به اُرنان داد. |
orig: | و داود در آنجا مذبحي به جهت خداوند بنا نموده، قرباني هاي سوختني و ذبايح سلامتي گذرانيد و نزد خداوند استدعا نمود؛ و او آتشي از آسمان بر مذبح قرباني سوختني (نازل کرده،) او را مستجاب فرمود. |
wb+: | و داود در آنجا مذبحی به جهت خداوند بنا نموده، قربانی های سوختنی و ذبایح سلامتی گذرانید و نزد خداوند استدعا نمود؛ و او آتشی از آسمان بر مذبح قربانی سوختنی (نازل کرده،) او را مستجاب فرمود. |
orig: | و خداوند فرشته را حکم داد تا شمشير خود را در غلافش برگردانيد. |
wb+: | و خداوند فرشته را حکم داد تا شمشیر خود را در غلافش برگردانید. |
orig: | در آن زمان چون داود ديد که خداوند او را در خرمنگاه اُرنان يبُوسي مستجاب فرموده است، در آنجا قرباني ها گزرانيد. |
wb+: | در آن زمان چون داود دید که خداوند او را در خرمنگاه اُرنان یبُوسی مستجاب فرموده است، در آنجا قربانی ها گزرانید. |
orig: | اما مسکن خداوند که موسي در بيابان ساخته بود و مذبح قرباني سوختني، در آن ايام در مکان بلند جِبعون بود. |
wb+: | اما مسکن خداوند که موسی در بیابان ساخته بود و مذبح قربانی سوختنی، در آن ایام در مکان بلند جِبعون بود. |
orig: | ليکن داود نتوانست نزد آن برود تا از خدا مسألت نمايد، چونکه از شمشير فرشته خداوند مي ترسيد. |
wb+: | لیکن داود نتوانست نزد آن برود تا از خدا مسألت نماید، چونکه از شمشیر فرشته خداوند می ترسید. |
orig: | پس داود گفت: « اين است خانه يهُوَه خدا، و اين مذبح قرباني سوختني براي اسرائيل مي باشد.» |
wb+: | پس داود گفت: « این است خانه یهُوَه خدا، و این مذبح قربانی سوختنی برای اسرائیل می باشد.» |
orig: | و داود فرمود تا غريبان را که در زمين اسرائيل اند جمع کنند، و سنگ تراشان معين کرد تا سنگهاي مربع براي بناي خانه خدا بتراشند. |
wb+: | و داود فرمود تا غریبان را که در زمین اسرائیل اند جمع کنند، و سنگ تراشان معین کرد تا سنگهای مربع برای بنای خانه خدا بتراشند. |
orig: | و داود آهن بسياري به جهت ميخها براي لنگه هاي دروازه ها و براي وصلها حاضر ساخت و برنج بسيار که نتوان وزن نمود. |
wb+: | و داود آهن بسیاری به جهت میخها برای لنگه های دروازه ها و برای وصلها حاضر ساخت و برنج بسیار که نتوان وزن نمود. |
orig: | و چوب سرو آزاد بيشمار زيرا اهل صَيدون و صور چوب سرو آزاد بسيار براي داود آوردند. |
wb+: | و چوب سرو آزاد بیشمار زیرا اهل صَیدون و صور چوب سرو آزاد بسیار برای داود آوردند. |
orig: | و داود گفت: « پسر من سليمان صغير و نازک است و خانه اي براي يهُوَه بايد بنا نمود، مي بايست بسيار عظيم و نامي و جليل در تمامي زمينها بشود؛ لهذا حال برايش تهيه مي بينم.» پس داود قبل از وفاتش تهيه بسيار ديد. |
wb+: | و داود گفت: « پسر من سلیمان صغیر و نازک است و خانه ای برای یهُوَه باید بنا نمود، می بایست بسیار عظیم و نامی و جلیل در تمامی زمینها بشود؛ لهذا حال برایش تهیه می بینم.» پس داود قبل از وفاتش تهیه بسیار دید. |
orig: | پس پسر خود سليمان را خوانده، او را وصيت نمود که خانه اي براي يهُوَه خداي اسرائيل بنا نمايد. |
wb+: | پس پسر خود سلیمان را خوانده، او را وصیت نمود که خانه ای برای یهُوَه خدای اسرائیل بنا نماید. |
orig: | و داود به سليمان گفت که : « اي پسرم! من اراده داشتم که خانه اي براي اسم يهُوَه خداي خود بنا نمايم. |
wb+: | و داود به سلیمان گفت که : « ای پسرم! من اراده داشتم که خانه ای برای اسم یهُوَه خدای خود بنا نمایم. |
orig: | ليکن کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: چونکه بسيار خون ريخته اي و جنگهاي عظيم کرده اي، پس خانه اي براي اسم من بنا نخواهي کرد، چونکه به حضور من بسيار خون بر زمين ريخته اي. |
wb+: | لیکن کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: چونکه بسیار خون ریخته ای و جنگهای عظیم کرده ای، پس خانه ای برای اسم من بنا نخواهی کرد، چونکه به حضور من بسیار خون بر زمین ریخته ای. |
orig: | اينک پسري براي تو متولد خواهد شد که مرد آرامي خواهد بود زيرا که من او را از جميع دشمنانش از هر طرف آرامي خواهم بخشيد، چونکه اسم او سليمان خواهد بود در ايام او اسرائيل را سلامتي و راحت عطا خواهم فرمود. |
wb+: | اینک پسری برای تو متولد خواهد شد که مرد آرامی خواهد بود زیرا که من او را از جمیع دشمنانش از هر طرف آرامی خواهم بخشید، چونکه اسم او سلیمان خواهد بود در ایام او اسرائیل را سلامتی و راحت عطا خواهم فرمود. |
orig: | او خانه اي براي اسم من بنا خواهد کرد و او پسر من خواهد بود و من پدر او خواهم بود. و کُرسي سلطنت او را بر اسرائيل تا ابدالآباد پايدار خواهم گردانيد. |
wb+: | او خانه ای برای اسم من بنا خواهد کرد و او پسر من خواهد بود و من پدر او خواهم بود. و کُرسی سلطنت او را بر اسرائیل تا ابدالآباد پایدار خواهم گردانید. |
orig: | پس حال اي پسر من خداوند همراه تو باد تا کامياب شوي و خانه يهُوَه خداي خود را چنانکه درباره تو فرموده است بنا نمايي. |
wb+: | پس حال ای پسر من خداوند همراه تو باد تا کامیاب شوی و خانه یهُوَه خدای خود را چنانکه درباره تو فرموده است بنا نمایی. |
orig: | اما خداوند تو را فطانت و فهم عطا فرمايد و تو را درباره اسرائيل وصيت نمايد تا شريعت يهُوَه خداي خود را نگاه داري. |
wb+: | اما خداوند تو را فطانت و فهم عطا فرماید و تو را درباره اسرائیل وصیت نماید تا شریعت یهُوَه خدای خود را نگاه داری. |
orig: | آنگاه اگر متوجه شده، فرايض و احکامي را که خداوند به موسي درباره اسرائيل امر فرموده است، به عمل آوري کامياب خواهي شد. پس قوي دلير باش و ترسان و هراسان مشو. |
wb+: | آنگاه اگر متوجه شده، فرایض و احکامی را که خداوند به موسی درباره اسرائیل امر فرموده است، به عمل آوری کامیاب خواهی شد. پس قوی دلیر باش و ترسان و هراسان مشو. |
orig: | و اينک من در تنگي خود صد هزار وزنه طلا و صد هزار وزنه نقره و برنج و آهن اينقدر زياده که به وزن نيايد، براي خانه خداوند حاضر کرده ام؛ و چوب و سنگ نيز مهيا ساخته ام و تو بر آنها مزيد کن. |
wb+: | و اینک من در تنگی خود صد هزار وزنه طلا و صد هزار وزنه نقره و برنج و آهن اینقدر زیاده که به وزن نیاید، برای خانه خداوند حاضر کرده ام؛ و چوب و سنگ نیز مهیا ساخته ام و تو بر آنها مزید کن. |
orig: | و نزد تو عمله بسيارند، از سنگ بران و سنگتراشان و نجاران و اشخاص هنرمند براي هر صنعتي. |
wb+: | و نزد تو عمله بسیارند، از سنگ بران و سنگتراشان و نجاران و اشخاص هنرمند برای هر صنعتی. |
orig: | طلا و نقره و برنج و آهن بيشمار است پس برخيز و مشغول باش و خداوند همراه تو باد.» |
wb+: | طلا و نقره و برنج و آهن بیشمار است پس برخیز و مشغول باش و خداوند همراه تو باد.» |
orig: | و داود تمامي سروران اسرائيل را امر فرمود که پسرش سليمان را اعانت نمايند. |
wb+: | و داود تمامی سروران اسرائیل را امر فرمود که پسرش سلیمان را اعانت نمایند. |
orig: | ( و گفت): « آيا يهُوَه خداي شما با شما نيست و آيا شما را از هر طرف آرامي نداده است؟ زيرا ساکنان زمين را به دست من تسليم کرده است و زمين به حضور خداوند و به حضور قوم او مغلوب شده است. |
wb+: | ( و گفت): « آیا یهُوَه خدای شما با شما نیست و آیا شما را از هر طرف آرامی نداده است؟ زیرا ساکنان زمین را به دست من تسلیم کرده است و زمین به حضور خداوند و به حضور قوم او مغلوب شده است. |
orig: | پس حال دلها و جانهاي خود را متوجه سازيد تا يهُوَه خداي خويش را بطلبيد و برخاسته، مَقدس يهُوَه خداي خويش را بنا نمايد تا تابوت عهد خداوند و آلات مقدس خدا را به خانه اي که به جهت اسم يهُوَه بنا مي شود درآوريد.» |
wb+: | پس حال دلها و جانهای خود را متوجه سازید تا یهُوَه خدای خویش را بطلبید و برخاسته، مَقدس یهُوَه خدای خویش را بنا نماید تا تابوت عهد خداوند و آلات مقدس خدا را به خانه ای که به جهت اسم یهُوَه بنا می شود درآورید.» |
orig: | و چون داود پير و سالخورده شد، پسر خود سُليمان را به پادشاهي اسرائيل نصب نمود. |
wb+: | و چون داود پیر و سالخورده شد، پسر خود سُلیمان را به پادشاهی اسرائیل نصب نمود. |
orig: | و تمامي سروران اسرائيل و کاهنان و لاويان را جمع کرد. |
wb+: | و تمامی سروران اسرائیل و کاهنان و لاویان را جمع کرد. |
orig: | و لاويان از سي ساله و بالاتر شمرده شدند و عدد ايشان بر حسب سرهاي مردان ايشان، سي و هشت هزار بود. |
wb+: | و لاویان از سی ساله و بالاتر شمرده شدند و عدد ایشان بر حسب سرهای مردان ایشان، سی و هشت هزار بود. |
orig: | از ايشان بيست و چهار هزار به جهت نظارت عمل خانه خداوند و شش هزار سروران و داوران بودند. |
wb+: | از ایشان بیست و چهار هزار به جهت نظارت عمل خانه خداوند و شش هزار سروران و داوران بودند. |
orig: | و چهار هزار دربانان و چهار هزار نفر بودند که خداوند را به آلاتي که به جهت تسبيح ساخته شد، تسبيح خواندند. |
wb+: | و چهار هزار دربانان و چهار هزار نفر بودند که خداوند را به آلاتی که به جهت تسبیح ساخته شد، تسبیح خواندند. |
orig: | و داود ايشان را بر حسب پسران لاوي يعني جَرشون و قَهات و مَراري به فرقه ها تقسيم نمود. |
wb+: | و داود ایشان را بر حسب پسران لاوی یعنی جَرشون و قَهات و مَراری به فرقه ها تقسیم نمود. |
orig: | از جَرشونيان لَعدان و شِمعي. |
wb+: | از جَرشونیان لَعدان و شِمعی. |
orig: | پسران لَعدان اول يحيئيل و زيتام و سومين يوئيل. |
wb+: | پسران لَعدان اول یحیئیل و زیتام و سومین یوئیل. |
orig: | پسران شِمعي شَلُومِيت و حَزِيئِيل و هاران سه نفر. اينان رؤساي خاندانهاي آباي لَعدان بودند. |
wb+: | پسران شِمعی شَلُومِیت و حَزِیئِیل و هاران سه نفر. اینان رؤسای خاندانهای آبای لَعدان بودند. |
orig: | و پسران شِمعي يحَت و زينا و يعُوش و بَريعَه. اينان چهار پسر شِمعي بودند. |
wb+: | و پسران شِمعی یحَت و زینا و یعُوش و بَریعَه. اینان چهار پسر شِمعی بودند. |
orig: | و يحَت اولين و زيزا دومين و يعُوش و بَريعَه پسران بسيار نداشتند؛ از اين سبب يک خاندان آبا از ايشان شمرده شد. |
wb+: | و یحَت اولین و زیزا دومین و یعُوش و بَریعَه پسران بسیار نداشتند؛ از این سبب یک خاندان آبا از ایشان شمرده شد. |
orig: | پسران قَهات عَمرام و يصهار و حَبرُون و عُزّيئيل چهار نفر. |
wb+: | پسران قَهات عَمرام و یصهار و حَبرُون و عُزّیئیل چهار نفر. |
orig: | پسران عَمرام هارون و موسي و هارون ممتاز شد تا او و پسرانش قدس الاقداس را پيوسته تقديس نمايند و به حضور خداوند بخور بسوزانند و او را خدمت نمايند و به اسم او هميشه اوقات برکت دهند. |
wb+: | پسران عَمرام هارون و موسی و هارون ممتاز شد تا او و پسرانش قدس الاقداس را پیوسته تقدیس نمایند و به حضور خداوند بخور بسوزانند و او را خدمت نمایند و به اسم او همیشه اوقات برکت دهند. |
orig: | و پسران موسي مرد خدا با سبط لاوي ناميده شدند. |
wb+: | و پسران موسی مرد خدا با سبط لاوی نامیده شدند. |
orig: | پسران موسي جَرشوم و اَلِعازار. |
wb+: | پسران موسی جَرشوم و اَلِعازار. |
orig: | از پسران جَرشُوم شَبُوئيل رئيس بود. |
wb+: | از پسران جَرشُوم شَبُوئیل رئیس بود. |
orig: | و از پسران اَلِعازار رَحَبيا رئيس بود و اَلِعازار را پسر ديگر نبود؛ اما پسران رَحَبيا بسيار زياد بودند. |
wb+: | و از پسران اَلِعازار رَحَبیا رئیس بود و اَلِعازار را پسر دیگر نبود؛ اما پسران رَحَبیا بسیار زیاد بودند. |
orig: | از پسران يصهار شَلُوميت رئيس بود. |
wb+: | از پسران یصهار شَلُومیت رئیس بود. |
orig: | پسران حَبرُون، اولين يرِيا و دومين اَمريا و سومين يحزِيئيل و چهارمين يقمَعام. |
wb+: | پسران حَبرُون، اولین یرِیا و دومین اَمریا و سومین یحزِیئیل و چهارمین یقمَعام. |
orig: | پسران عُزّيئيل اولين ميکا و دومين يشِّيا. |
wb+: | پسران عُزّیئیل اولین میکا و دومین یشِّیا. |
orig: | پسران مَراري مَحلي و مُوشِي و پسران مَحلِي اَلِعازار و قَيس. |
wb+: | پسران مَراری مَحلی و مُوشِی و پسران مَحلِی اَلِعازار و قَیس. |
orig: | و اَلِعازار مُرد و او را پسري نبود؛ ليکن دختران داشت و برادران ايشان پسرانِ قَيس ايشان را به زني گرفتند. |
wb+: | و اَلِعازار مُرد و او را پسری نبود؛ لیکن دختران داشت و برادران ایشان پسرانِ قَیس ایشان را به زنی گرفتند. |
orig: | پسران مُوشِي مَحلي و عادَر و يريموت سه نفر بودند. |
wb+: | پسران مُوشِی مَحلی و عادَر و یریموت سه نفر بودند. |
orig: | اينان پسران لاوي موافق خاندانهاي آباي خود و رؤساي خاندانهاي آبا از آناني که شمرده شدند بر حسب شماره اسماي سرهاي خود بودند که از بيست ساله و بالاتر در عمل خدمت خانه خداوند مي پرداختند. |
wb+: | اینان پسران لاوی موافق خاندانهای آبای خود و رؤسای خاندانهای آبا از آنانی که شمرده شدند بر حسب شماره اسمای سرهای خود بودند که از بیست ساله و بالاتر در عمل خدمت خانه خداوند می پرداختند. |
orig: | زيرا که داود گفت: « يهُوَه خداي اسرائيل قوم خويش را آرامي داده است و او در اورشليم تا به ابد ساکن مي باشد. |
wb+: | زیرا که داود گفت: « یهُوَه خدای اسرائیل قوم خویش را آرامی داده است و او در اورشلیم تا به ابد ساکن می باشد. |
orig: | و نيز لاويان را ديگر لازم نيست که مسکن و همه اسباب خدمت را بردارند.» |
wb+: | و نیز لاویان را دیگر لازم نیست که مسکن و همه اسباب خدمت را بردارند.» |
orig: | لهذا بر حسب فرمان آخر داود پسران لاوي از بيست ساله و بالاتر شمرده شدند. |
wb+: | لهذا بر حسب فرمان آخر داود پسران لاوی از بیست ساله و بالاتر شمرده شدند. |
orig: | زيرا که منصب ايشان به طرف بني هارون بود تا خانه خداوند را خدمت نمايند، در صحن ها و حجره ها و براي تطهير همه چيزهاي مقدس و عمل خدمت خانه خدا. |
wb+: | زیرا که منصب ایشان به طرف بنی هارون بود تا خانه خداوند را خدمت نمایند، در صحن ها و حجره ها و برای تطهیر همه چیزهای مقدس و عمل خدمت خانه خدا. |
orig: | و بر نان تَقدِمه و آرد نرم به جهت هديه آردي و قرصهاي فطير و آنچه بر ساج پخته مي شود و رَبيکه ها و بر همه کيلها و وزنها. |
wb+: | و بر نان تَقدِمه و آرد نرم به جهت هدیه آردی و قرصهای فطیر و آنچه بر ساج پخته می شود و رَبیکه ها و بر همه کیلها و وزنها. |
orig: | و تا هر صبح براي تسبيح و حمد خداوند حاضر شوند و همچنين هر شام. |
wb+: | و تا هر صبح برای تسبیح و حمد خداوند حاضر شوند و همچنین هر شام. |
orig: | و به جهت گذرانيدن همه قرباني هاي سوختني براي خداوند در هر روز سبت و غرّه ها و عيدها بر حسب شماره و بر وفق قانون آنها دائماً به حضور خداوند. |
wb+: | و به جهت گذرانیدن همه قربانی های سوختنی برای خداوند در هر روز سبت و غرّه ها و عیدها بر حسب شماره و بر وفق قانون آنها دائماً به حضور خداوند. |
orig: | و براي نگاه داشتن وظيفه خيمه اجتماع و وظيفه قدس و وظيفه برادران خود بني هارون در خدمت خانه خداوند. |
wb+: | و برای نگاه داشتن وظیفه خیمه اجتماع و وظیفه قدس و وظیفه برادران خود بنی هارون در خدمت خانه خداوند. |
orig: | و اين است فرقه هاي بني هارون: پسران هارون، ناداب و اَبِيهُو و اَلِعازار و ايتامار. |
wb+: | و این است فرقه های بنی هارون: پسران هارون، ناداب و اَبِیهُو و اَلِعازار و ایتامار. |
orig: | و ناداب و اَبِيهُو قبل از پدر خود مُردند و پسري نداشتند، پس اَلِعازار و ايتامار به کهانت پرداختند. |
wb+: | و ناداب و اَبِیهُو قبل از پدر خود مُردند و پسری نداشتند، پس اَلِعازار و ایتامار به کهانت پرداختند. |
orig: | و داود با صادوق که از بني اَلِعازار بود و اَخِيمَلَک که از بني ايتامار بود، |
wb+: | و داود با صادوق که از بنی اَلِعازار بود و اَخِیمَلَک که از بنی ایتامار بود، |
orig: | و از پسران اَلِعازار مرداني که قابل رياست بودند، زياده از بني ايتامار يافت شدند. پس شانزده رئيس خاندان آبا از بني اَلِعازار و هشت رئيس خاندان آبا از بني ايتامار معين ايشان را بر حسب وکالت ايشان بر خدمت ايشان تقسيم کردند. |
wb+: | و از پسران اَلِعازار مردانی که قابل ریاست بودند، زیاده از بنی ایتامار یافت شدند. پس شانزده رئیس خاندان آبا از بنی اَلِعازار و هشت رئیس خاندان آبا از بنی ایتامار معین ایشان را بر حسب وکالت ایشان بر خدمت ایشان تقسیم کردند. |
orig: | پس اينان با آنان به حسب قرعه معين شدند زيرا که رؤساي قدس و رؤساي خانه خدا هم از بني اَلِعازار و هم از بني ايتامار بودند. |
wb+: | پس اینان با آنان به حسب قرعه معین شدند زیرا که رؤسای قدس و رؤسای خانه خدا هم از بنی اَلِعازار و هم از بنی ایتامار بودند. |
orig: | و شَمَعيا ابن نَتَنئيل کاتب که از بني لاوي بود، اسمهاي ايشان را به حضور پادشاه و سروران و صادوق کاهن و اَخِيمَلَک بن ابياتار و رؤساي خاندان آباي کاهنان و لاويان نوشت و يک خاندان آبا به جهت اَلِعازار گرفته شد و يک به جهت ايتامار گرفته شد. |
wb+: | و شَمَعیا ابن نَتَنئیل کاتب که از بنی لاوی بود، اسمهای ایشان را به حضور پادشاه و سروران و صادوق کاهن و اَخِیمَلَک بن ابیاتار و رؤسای خاندان آبای کاهنان و لاویان نوشت و یک خاندان آبا به جهت اَلِعازار گرفته شد و یک به جهت ایتامار گرفته شد. |
orig: | و قرعه اول براي يهُوَياريب بيرون آمد و دوم براي يدَعيا، |
wb+: | و قرعه اول برای یهُوَیاریب بیرون آمد و دوم برای یدَعیا، |
orig: | و سوم براي حاريم و چهارم براي سعُوريم، |
wb+: | و سوم برای حاریم و چهارم برای سعُوریم، |
orig: | و پنجم براي مَلکيه و ششم براي مَيامين، |
wb+: | و پنجم برای مَلکیه و ششم برای مَیامین، |
orig: | و هفتم براي هَقُّوص و هشتم براي اَبِيا، |
wb+: | و هفتم برای هَقُّوص و هشتم برای اَبِیا، |
orig: | و نهم براي يشُوع و دهم براي شَکُنيا، |
wb+: | و نهم برای یشُوع و دهم برای شَکُنیا، |
orig: | و يازدهم براي اَلياشيب و دوازدهم براي ياقيم، |
wb+: | و یازدهم برای اَلیاشیب و دوازدهم برای یاقیم، |
orig: | و سيزدهم براي حُفَّه و چهاردهم براي يشَبآب، |
wb+: | و سیزدهم برای حُفَّه و چهاردهم برای یشَبآب، |
orig: | و پانزدهم براي بِلجَه و شانزدهم براي اِمير، |
wb+: | و پانزدهم برای بِلجَه و شانزدهم برای اِمیر، |
orig: | و هفدهم براي حيزير و هجدهم براي هِفصيص، |
wb+: | و هفدهم برای حیزیر و هجدهم برای هِفصیص، |
orig: | و نوزدهم براي فَتَحيا و بيستم براي يحَزقيئيل، |
wb+: | و نوزدهم برای فَتَحیا و بیستم برای یحَزقیئیل، |
orig: | و بيست و يکم براي ياکين و بيست و دوم براي جامُول، |
wb+: | و بیست و یکم برای یاکین و بیست و دوم برای جامُول، |
orig: | و بيست و سوم براي دَلايا و بيست و چهارم براي مَعَزيا. |
wb+: | و بیست و سوم برای دَلایا و بیست و چهارم برای مَعَزیا. |
orig: | پس اين است وظيفه ها و خدمت هاي ايشان به جهت داخل شدن در خانه خداوند بر حسب قانوني که به واسطه پدر ايشان هارون موافق فرمان يهُوَه خداي اسرائيل به ايشان داده شد. |
wb+: | پس این است وظیفه ها و خدمت های ایشان به جهت داخل شدن در خانه خداوند بر حسب قانونی که به واسطه پدر ایشان هارون موافق فرمان یهُوَه خدای اسرائیل به ایشان داده شد. |
orig: | و اما درباره بقيه بني لاوي، از بني عَمرام شُوبائيل و از بني شوبائيل يحَديا. |
wb+: | و اما درباره بقیه بنی لاوی، از بنی عَمرام شُوبائیل و از بنی شوبائیل یحَدیا. |
orig: | و اما رَحَبيا. از بني رَحَبيا يشِياي رئيس، |
wb+: | و اما رَحَبیا. از بنی رَحَبیا یشِیای رئیس، |
orig: | و از بني يصهار شَلُومُوت و از بني شَلُومُوت يحَت. |
wb+: | و از بنی یصهار شَلُومُوت و از بنی شَلُومُوت یحَت. |
orig: | و از بني حَبرُون يريا و دومين اَمَريا و سومين يحزيئيل و چهارمين يقمَعام. |
wb+: | و از بنی حَبرُون یریا و دومین اَمَریا و سومین یحزیئیل و چهارمین یقمَعام. |
orig: | از بني عُزّيئيل ميکا و از بني ميکا شامير. |
wb+: | از بنی عُزّیئیل میکا و از بنی میکا شامیر. |
orig: | و برادر ميکا يشِيا و از بني يشِيا زکريا. |
wb+: | و برادر میکا یشِیا و از بنی یشِیا زکریا. |
orig: | و از بني مَراري مَحلي و مُوشِي و پسرِ يعزيابَنُو. |
wb+: | و از بنی مَراری مَحلی و مُوشِی و پسرِ یعزیابَنُو. |
orig: | و از بني مَراري پسران يعزيا بَنُو و شُوهَم و زَکُّور و عِبري. |
wb+: | و از بنی مَراری پسران یعزیا بَنُو و شُوهَم و زَکُّور و عِبری. |
orig: | و پسر مَحلي اَلِعازار و او را فرزندي نَبُود. |
wb+: | و پسر مَحلی اَلِعازار و او را فرزندی نَبُود. |
orig: | و اما قَيس، از بني قَيس يرَحميئيل، |
wb+: | و اما قَیس، از بنی قَیس یرَحمیئیل، |
orig: | و از بني مُوشِي مَحلي و عادَر و يريمُوت. اينان بر حسب خاندان آباي ايشان بني لاوي مي باشند. |
wb+: | و از بنی مُوشِی مَحلی و عادَر و یریمُوت. اینان بر حسب خاندان آبای ایشان بنی لاوی می باشند. |
orig: | ايشان نيز مثل برادران خود بني هارون به حضور داود پادشاه و صادوق و اَخِيمَلَک و رؤساي آباي کَهَنَه و لاويان قرعه انداختند يعني خاندانهاي آباي برادر بزرگتر برابر خاندانهاي کوچکتر او بودند. |
wb+: | ایشان نیز مثل برادران خود بنی هارون به حضور داود پادشاه و صادوق و اَخِیمَلَک و رؤسای آبای کَهَنَه و لاویان قرعه انداختند یعنی خاندانهای آبای برادر بزرگتر برابر خاندانهای کوچکتر او بودند. |
orig: | و داود و سرداران لشکر بعضي از پسران آساف و هِيمان و يدُوتُون را به جهت خدمت جدا ساختند تا با بربط و عود و سنج نبوت نمايند؛ و شماره آناني که بر حسب خدمت خود به کار مي پرداختند اين است: |
wb+: | و داود و سرداران لشکر بعضی از پسران آساف و هِیمان و یدُوتُون را به جهت خدمت جدا ساختند تا با بربط و عود و سنج نبوت نمایند؛ و شماره آنانی که بر حسب خدمت خود به کار می پرداختند این است: |
orig: | و اما از بني آساف، زَکُّور و يوسف و نَتَنيا و اَشرَئيلَه پسران آساف زير حکم آساف بودند که بر حسب فرمان پادشاه نبوت مي نمود. |
wb+: | و اما از بنی آساف، زَکُّور و یوسف و نَتَنیا و اَشرَئیلَه پسران آساف زیر حکم آساف بودند که بر حسب فرمان پادشاه نبوت می نمود. |
orig: | و از يدُوتُون، پسران يدُوتون جَدَليا و صَرِي و اَشعيا و حَشَبيا و مَتَّتيا شش نفر زير حکم پدر خويش يدُوتُون با بربطها بودند که با حمد و تسبيح خداوند نبوت مي نمود. |
wb+: | و از یدُوتُون، پسران یدُوتون جَدَلیا و صَرِی و اَشعیا و حَشَبیا و مَتَّتیا شش نفر زیر حکم پدر خویش یدُوتُون با بربطها بودند که با حمد و تسبیح خداوند نبوت می نمود. |
orig: | و از هَيمان، پسران هَيمان بُقِّيا و مَتَنيا و عُزّيئيل و شَبُوئيل و يريموت و حَنَنيا و حَناني و اَلِيآتَه و جدَّلتِي و رُومَمتِي عَزَر و يشبِقاشَه و مَلُّوتِي و هُوتير و مَحزِيوت. |
wb+: | و از هَیمان، پسران هَیمان بُقِّیا و مَتَنیا و عُزّیئیل و شَبُوئیل و یریموت و حَنَنیا و حَنانی و اَلِیآتَه و جدَّلتِی و رُومَمتِی عَزَر و یشبِقاشَه و مَلُّوتِی و هُوتیر و مَحزِیوت. |
orig: | جميع اينها پسران هِيمان بودند که در کلام خدا به جهت برافراشتن بوق رايي پادشاه بود. و خدا به هِيمان چهارده پسر و سه دختر داد . |
wb+: | جمیع اینها پسران هِیمان بودند که در کلام خدا به جهت برافراشتن بوق رایی پادشاه بود. و خدا به هِیمان چهارده پسر و سه دختر داد . |
orig: | جميع اينها زير فرمان پدران خويش بودند تا در خانه خداوند با سنج و عود و بربط بسرايند و زير دست پادشاه و آساف و يدُوتُون و هِيمان به خدمت خانه خدا بپردازند. |
wb+: | جمیع اینها زیر فرمان پدران خویش بودند تا در خانه خداوند با سنج و عود و بربط بسرایند و زیر دست پادشاه و آساف و یدُوتُون و هِیمان به خدمت خانه خدا بپردازند. |
orig: | و شماره ايشان با برادران ايشان که سراييدن را به جهت خداوند آموخته بودند، يعني همه کسان ماهر دويست و هشتاد وهشت نفر بودند. |
wb+: | و شماره ایشان با برادران ایشان که سراییدن را به جهت خداوند آموخته بودند، یعنی همه کسان ماهر دویست و هشتاد وهشت نفر بودند. |
orig: | و براي وظيفه هاي خود کوچک با بزرگ و معلم با تلميذ علي السويه قرعه انداختند. |
wb+: | و برای وظیفه های خود کوچک با بزرگ و معلم با تلمیذ علی السویه قرعه انداختند. |
orig: | پس قرعه اولِ بني آساف براي يوسف بيرون آمد. و قرعه دوم براي جَدَليا و او و برادرانش و پسرانش دوازده نفر بودند. |
wb+: | پس قرعه اولِ بنی آساف برای یوسف بیرون آمد. و قرعه دوم برای جَدَلیا و او و برادرانش و پسرانش دوازده نفر بودند. |
orig: | و سوم براي زَکّور و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و سوم برای زَکّور و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و چهارم براي يصرِي و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و چهارم برای یصرِی و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و پنجم براي نَتَنيا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و پنجم برای نَتَنیا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و ششم براي بُقِّيا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و ششم برای بُقِّیا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و هفتم براي يشَرئيله و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و هفتم برای یشَرئیله و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و هشتم براي اِشَعيا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و هشتم برای اِشَعیا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | نهم براي مَتَنيا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | نهم برای مَتَنیا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و دهم براي شِمعي و پسران او و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و دهم برای شِمعی و پسران او و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و يازدهم براي عَزَرئيل و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و یازدهم برای عَزَرئیل و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و دوازدهم براي حَشَبيا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و دوازدهم برای حَشَبیا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و سيزدهم براي شُوبائيل و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و سیزدهم برای شُوبائیل و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و چهاردهم براي مَتَّتيا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و چهاردهم برای مَتَّتیا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و پانزدهم براي يريموت و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و پانزدهم برای یریموت و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و شانزدهم براي حَنَنيا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و شانزدهم برای حَنَنیا و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و هفدهم براي يشبَقاشه و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و هفدهم برای یشبَقاشه و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و هجدهم براي حَنانِي و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و هجدهم برای حَنانِی و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و نوزدهم براي مَلوتي و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و نوزدهم برای مَلوتی و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و بيستم براي اِيلِيآتَه و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و بیستم برای اِیلِیآتَه و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و بيست و يکم براي هُوتير و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و بیست و یکم برای هُوتیر و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و بيست و دوم براي جِدَّلتِي و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و بیست و دوم برای جِدَّلتِی و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و بيست و سوم براي مَحزِيوت و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و بیست و سوم برای مَحزِیوت و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و بيست و چهارم براي رُومَمتِي عَزَر و پسران و برادران او دوازده نفر. |
wb+: | و بیست و چهارم برای رُومَمتِی عَزَر و پسران و برادران او دوازده نفر. |
orig: | و اما فرقه هاي دربانان: پس از قُورَحيان مَشَلَميا ابن قُورِي که از بني آساف بود. |
wb+: | و اما فرقه های دربانان: پس از قُورَحیان مَشَلَمیا ابن قُورِی که از بنی آساف بود. |
orig: | و مَشَلَميا را پسران بود. نخست زاده اش زکريا و دوم يديعيئيل و سوم زَبَديا و چهارم يتنِيئيل. |
wb+: | و مَشَلَمیا را پسران بود. نخست زاده اش زکریا و دوم یدیعیئیل و سوم زَبَدیا و چهارم یتنِیئیل. |
orig: | و پنجم عِيلام و ششم يهوحانان و هفتم اَلِيهُوعِيناي. |
wb+: | و پنجم عِیلام و ششم یهوحانان و هفتم اَلِیهُوعِینای. |
orig: | و عُوبِيد اَدُوم را پسران بود: نخست زاده اش، شَمَعيا و دوم يهُوزاباد و سوم يوآخ و چهارم ساکار و پنجم نَتَنئيل. |
wb+: | و عُوبِید اَدُوم را پسران بود: نخست زاده اش، شَمَعیا و دوم یهُوزاباد و سوم یوآخ و چهارم ساکار و پنجم نَتَنئیل. |
orig: | و ششم عَمّيئيل و هفتم يسّاکار و هشتم فَعَلتاي زيرا خدا او را برکت داده بود. |
wb+: | و ششم عَمّیئیل و هفتم یسّاکار و هشتم فَعَلتای زیرا خدا او را برکت داده بود. |
orig: | و براي پسرش شَمَعيا پسراني که بر خاندان آباي خويش تسلط يافتند، زاييده شدند زيرا که ايشان مردان قوي شجاع بودند. |
wb+: | و برای پسرش شَمَعیا پسرانی که بر خاندان آبای خویش تسلط یافتند، زاییده شدند زیرا که ایشان مردان قوی شجاع بودند. |
orig: | پسران شَمَعيا عُتنِي و رَفائيل و عُوبيد و اَلزاباد که برادران او مردان شجاع بودند و اَلِهُو و سَمَکيا. |
wb+: | پسران شَمَعیا عُتنِی و رَفائیل و عُوبید و اَلزاباد که برادران او مردان شجاع بودند و اَلِهُو و سَمَکیا. |
orig: | جميع اينها از بني عُوبيد اَدُوم بودند و ايشان با پسران و برادران ايشان در قوتِ خدمت مردان قابل بودند يعني شصت و دو نفر (از اولاد) عوبيد اَدُوم. |
wb+: | جمیع اینها از بنی عُوبید اَدُوم بودند و ایشان با پسران و برادران ایشان در قوتِ خدمت مردان قابل بودند یعنی شصت و دو نفر (از اولاد) عوبید اَدُوم. |
orig: | و مَشَلَميا هجده نفر مردان قابل از پسران و برادران خود داشت. |
wb+: | و مَشَلَمیا هجده نفر مردان قابل از پسران و برادران خود داشت. |
orig: | و حُوسَه که از بني مَراري بود پسران داشت که شِمرِي رئيس ايشان بود زيرا اگر چه نخست زاده نبود، پدرش او را رئيس ساخت. |
wb+: | و حُوسَه که از بنی مَراری بود پسران داشت که شِمرِی رئیس ایشان بود زیرا اگر چه نخست زاده نبود، پدرش او را رئیس ساخت. |
orig: | و دوم حِلقيا و سوم طَبَليا و چهارم زکريا و جميع پسران و برادران حُوسَه سيزده نفر بودند. |
wb+: | و دوم حِلقیا و سوم طَبَلیا و چهارم زکریا و جمیع پسران و برادران حُوسَه سیزده نفر بودند. |
orig: | و به اينان يعني به رؤساي ايشان فرقه هاي دربانان داده شد و وظيفه هاي ايشان مثل برادران ايشان بود تا در خانه خداوند خدمت نمايند. |
wb+: | و به اینان یعنی به رؤسای ایشان فرقه های دربانان داده شد و وظیفه های ایشان مثل برادران ایشان بود تا در خانه خداوند خدمت نمایند. |
orig: | و ايشان از کوچک و بزرگ بر حسب خاندان آباي خويش براي هر دوازده قرعه انداختند. |
wb+: | و ایشان از کوچک و بزرگ بر حسب خاندان آبای خویش برای هر دوازده قرعه انداختند. |
orig: | و قرعه شرقي به شَلَميا افتاد و بعد از او براي پسرش زکريا که مُشيرِ دانا بود، قرعه انداختند و قرعه او به سمت شمال بيرون آمد. |
wb+: | و قرعه شرقی به شَلَمیا افتاد و بعد از او برای پسرش زکریا که مُشیرِ دانا بود، قرعه انداختند و قرعه او به سمت شمال بیرون آمد. |
orig: | و براي عُوبيد اَدُوم (قرعه) جنوبي و براي پسرانش (قرعه) بيت المال. |
wb+: | و برای عُوبید اَدُوم (قرعه) جنوبی و برای پسرانش (قرعه) بیت المال. |
orig: | و براي شُفّيم و حُوسَه قرعه مغربي نزد دروازه شَلَکَت در جاده اي که سر بالا مي رفت و محرس اين مقابل محرس آن بود. |
wb+: | و برای شُفّیم و حُوسَه قرعه مغربی نزد دروازه شَلَکَت در جاده ای که سر بالا می رفت و محرس این مقابل محرس آن بود. |
orig: | و به طرف شرقي شش نفر از لاويان بودند و به طرف شمال هر روزه چهار نفر و به طرف جنوب هر روزه چهار نفر و نزد بيت المال جفت جفت. |
wb+: | و به طرف شرقی شش نفر از لاویان بودند و به طرف شمال هر روزه چهار نفر و به طرف جنوب هر روزه چهار نفر و نزد بیت المال جفت جفت. |
orig: | و به طرف غربي فَروار براي جاده سربالا چهار نفر و براي فَروار دو نفر. |
wb+: | و به طرف غربی فَروار برای جاده سربالا چهار نفر و برای فَروار دو نفر. |
orig: | اينها فرقه هاي دربانان از بني قُورَح و از بني مَراري بودند. |
wb+: | اینها فرقه های دربانان از بنی قُورَح و از بنی مَراری بودند. |
orig: | و اما از لاويان اَخِيا بر خزانه خانه خدا و بر خزانه موقوفات بود. |
wb+: | و اما از لاویان اَخِیا بر خزانه خانه خدا و بر خزانه موقوفات بود. |
orig: | و اما بني لادان: از پسران لادان جَرشوني رؤساي خاندان آباي لادان يحيئيلي جَرشوني. |
wb+: | و اما بنی لادان: از پسران لادان جَرشونی رؤسای خاندان آبای لادان یحیئیلی جَرشونی. |
orig: | پسران يحيئيلي زيتام و برادرش يوئيل بر خزانه خانه خداوند بودند. |
wb+: | پسران یحیئیلی زیتام و برادرش یوئیل بر خزانه خانه خداوند بودند. |
orig: | از عَمراميان و از يصهاريان و از حَبرُونيان و از عُزّيئيليان. |
wb+: | از عَمرامیان و از یصهاریان و از حَبرُونیان و از عُزّیئیلیان. |
orig: | و شَبُوئيل بن جَرشُوم بن موسي ناظر خزانه ها بود. |
wb+: | و شَبُوئیل بن جَرشُوم بن موسی ناظر خزانه ها بود. |
orig: | و از برادرانش بني اَلِعازار، پسرش رَحَبيا و پسرش اَشعَيا و پسرش يورام و پسرش زِکرِي و پسرش شَلوميت. |
wb+: | و از برادرانش بنی اَلِعازار، پسرش رَحَبیا و پسرش اَشعَیا و پسرش یورام و پسرش زِکرِی و پسرش شَلومیت. |
orig: | اين شَلُوميت و برادرانش بر جميع خزائن موقوفاتي که داود پادشاه وقف کرده بود و رؤساي آبا و رؤساي هزاره ها و صده ها و سرداران لشکر بودند. |
wb+: | این شَلُومیت و برادرانش بر جمیع خزائن موقوفاتی که داود پادشاه وقف کرده بود و رؤسای آبا و رؤسای هزاره ها و صده ها و سرداران لشکر بودند. |
orig: | از جنگها و غنيمت ها وقف کردند تا خانه خداوند را تعمير نمايند. |
wb+: | از جنگها و غنیمت ها وقف کردند تا خانه خداوند را تعمیر نمایند. |
orig: | و هر آنچه سموئيل رايي و شاؤل بن قَيس و اَبنيرين نير و يوآب بن صَرُويه وقف کرده بودند و هر چه هر کس وقف کرده بود زير دست شَلُوميت و برادرانش بود. |
wb+: | و هر آنچه سموئیل رایی و شاؤل بن قَیس و اَبنیرین نیر و یوآب بن صَرُویه وقف کرده بودند و هر چه هر کس وقف کرده بود زیر دست شَلُومیت و برادرانش بود. |
orig: | و از يصهاريان کَنَنيا و پسرانش براي اعمال خارجه اسرائيل صاحبان منصب و داوران بودند. |
wb+: | و از یصهاریان کَنَنیا و پسرانش برای اعمال خارجه اسرائیل صاحبان منصب و داوران بودند. |
orig: | و از حَبرُونيان حَشَبيا و برادرانش هزار و هفتصد نفر مردان شجاع به آن طرف اُردُن به سمت مغرب به جهت هر کار خداوند و به جهت خدمت پادشاه بر اسرائيل گماشته شده بودند. |
wb+: | و از حَبرُونیان حَشَبیا و برادرانش هزار و هفتصد نفر مردان شجاع به آن طرف اُردُن به سمت مغرب به جهت هر کار خداوند و به جهت خدمت پادشاه بر اسرائیل گماشته شده بودند. |
orig: | از حَبرُونيان: بر حسب انساب آباي ايشان يريا رئيس حَبرُونيان بود و در سال چهلم سلطنت داود طلبيده شدند و در ميان ايشان مردان شجاع در يعزير جِلعاد يافت شدند. |
wb+: | از حَبرُونیان: بر حسب انساب آبای ایشان یریا رئیس حَبرُونیان بود و در سال چهلم سلطنت داود طلبیده شدند و در میان ایشان مردان شجاع در یعزیر جِلعاد یافت شدند. |
orig: | و از برادرانش دو هزار و هفتصد مرد شجاع و رئيس آبا بودند. پس داود پادشاه ايشان را بر رؤبينيان و جاديان و نصف سبط مَنَّسي براي همه امور خدا و امور پادشاه گماشت. |
wb+: | و از برادرانش دو هزار و هفتصد مرد شجاع و رئیس آبا بودند. پس داود پادشاه ایشان را بر رؤبینیان و جادیان و نصف سبط مَنَّسی برای همه امور خدا و امور پادشاه گماشت. |
orig: | و از بني اسرائيل بر حسب شماره ايشان از رؤساي آبا و رؤساي هزاره و صده و صاحبان منصب که پادشاه را در همه امور فرقه هاي داخله و خارجه ماه به ماه در همه ماههاي سال خدمت مي کردند، هر فرقه بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و از بنی اسرائیل بر حسب شماره ایشان از رؤسای آبا و رؤسای هزاره و صده و صاحبان منصب که پادشاه را در همه امور فرقه های داخله و خارجه ماه به ماه در همه ماههای سال خدمت می کردند، هر فرقه بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | و بر فرقه اول براي ماه اول يشُبعام بن زَبدِيئيل بود و در فرقه او بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و بر فرقه اول برای ماه اول یشُبعام بن زَبدِیئیل بود و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | او از پسران فارَص رئيس جميع رؤساي لشکر، به جهت ماه اول بود. |
wb+: | او از پسران فارَص رئیس جمیع رؤسای لشکر، به جهت ماه اول بود. |
orig: | و بر فرقه ماه دوم دُوداي اَخُوخِي و از فرقه او مَقلُوت رئيس بود و در فرقه او بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و بر فرقه ماه دوم دُودای اَخُوخِی و از فرقه او مَقلُوت رئیس بود و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | و رئيس لشکر سوم براي ماه سوم بنايا ابن يهُوياداع کاهن بزرگ بود و در فرقه او بيست چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و رئیس لشکر سوم برای ماه سوم بنایا ابن یهُویاداع کاهن بزرگ بود و در فرقه او بیست چهار هزار نفر بودند. |
orig: | اين همان بنايا است که در ميان آن سي نفر بزرگ بود و بر آن سي نفر برتري داشت و از فرقه او پسرش عَمّيزاباد بود. |
wb+: | این همان بنایا است که در میان آن سی نفر بزرگ بود و بر آن سی نفر برتری داشت و از فرقه او پسرش عَمّیزاباد بود. |
orig: | و رئيس چهارم براي ماه چهارم عَسائيل برادر يوآب و بعد از او برادرش زَبَديا بود و در فرقه او بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و رئیس چهارم برای ماه چهارم عَسائیل برادر یوآب و بعد از او برادرش زَبَدیا بود و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | و رئيس پنجم براي ماه پنجم شَمهُوتِ يزراحي بود و در فرقه او بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و رئیس پنجم برای ماه پنجم شَمهُوتِ یزراحی بود و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | و رئيس ششم براي ماه ششم عيرا ابن عِقّيش تَقِّوعِي بود و در فرقه او بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و رئیس ششم برای ماه ششم عیرا ابن عِقّیش تَقِّوعِی بود و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | و رئيس هفتم براي ماه هفتم حالَصِ فَلُونِي از بني افرايم بود و در فرقه او بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و رئیس هفتم برای ماه هفتم حالَصِ فَلُونِی از بنی افرایم بود و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | و رئيس هشتم براي ماه هشتم سِبکاي حُوشاتِي از زارَحيان بود و در فرقه او بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و رئیس هشتم برای ماه هشتم سِبکای حُوشاتِی از زارَحیان بود و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | و رئيس نهم براي ماه نهم اَبيعَزَرِ عَناتوتِي از بني بنيامين بود و در فرقه او بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و رئیس نهم برای ماه نهم اَبیعَزَرِ عَناتوتِی از بنی بنیامین بود و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | و رئيس دهم براي ماه دهم مَهراي نَطُوفاتي از زارَحيان بود و در فرقه او بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و رئیس دهم برای ماه دهم مَهرای نَطُوفاتی از زارَحیان بود و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | و رئيس يازدهم براي ماه يازدهم بناياي فِرعاتوني از بني افرايم بود و در فرقه او بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و رئیس یازدهم برای ماه یازدهم بنایای فِرعاتونی از بنی افرایم بود و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | و رئيس دوازدهم براي ماه دوازدهم خَلداي نَطُوفاتي از بني عُتنِيئيل و در فرقه او بيست و چهار هزار نفر بودند. |
wb+: | و رئیس دوازدهم برای ماه دوازدهم خَلدای نَطُوفاتی از بنی عُتنِیئیل و در فرقه او بیست و چهار هزار نفر بودند. |
orig: | و اما رؤساي اسباط بني اسرائيل: رئيس رؤبينيان اَلِعازار بن زِکرِي، و رئيس شَمعونيان شَفَطيا ابن مَعکَه. |
wb+: | و اما رؤسای اسباط بنی اسرائیل: رئیس رؤبینیان اَلِعازار بن زِکرِی، و رئیس شَمعونیان شَفَطیا ابن مَعکَه. |
orig: | و رئيس لاويان عَشَبيا ابن قَمُوئيل و رئيس بني هارون صادوق. |
wb+: | و رئیس لاویان عَشَبیا ابن قَمُوئیل و رئیس بنی هارون صادوق. |
orig: | و رئيس يهودا اَلِيهُو از برادران داود و رئيس يسّاکار عُمرِي ابن ميکائيل. |
wb+: | و رئیس یهودا اَلِیهُو از برادران داود و رئیس یسّاکار عُمرِی ابن میکائیل. |
orig: | و رئيس زبولون يشمَعيا ابن عُوبَديا و رئيس نَفتالي يريموت بن عَزريئيل. |
wb+: | و رئیس زبولون یشمَعیا ابن عُوبَدیا و رئیس نَفتالی یریموت بن عَزریئیل. |
orig: | و رئيس بني افرايم هُوشَع بن عَزَريا و رئيس نصف سبط مَنَّسي يوئيل بن فَدايا. |
wb+: | و رئیس بنی افرایم هُوشَع بن عَزَریا و رئیس نصف سبط مَنَّسی یوئیل بن فَدایا. |
orig: | و رئيس نصف سبط مَنَّسي در جِلعاد يدُّو ابن زکريا و رئيس بنيامين يعسيئيل بن اَبنير. |
wb+: | و رئیس نصف سبط مَنَّسی در جِلعاد یدُّو ابن زکریا و رئیس بنیامین یعسیئیل بن اَبنیر. |
orig: | و رئيس دان عَزَرئيل بن يرُوحام. اينها رؤساي اسباط اسرائيل بودند. |
wb+: | و رئیس دان عَزَرئیل بن یرُوحام. اینها رؤسای اسباط اسرائیل بودند. |
orig: | و داود شماره کساني که بيست ساله و کمتر بودند، نگرفت زيرا خداوند وعده داده بود که اسرائيل را مثل ستارگان آسمان کثير گرداند. |
wb+: | و داود شماره کسانی که بیست ساله و کمتر بودند، نگرفت زیرا خداوند وعده داده بود که اسرائیل را مثل ستارگان آسمان کثیر گرداند. |
orig: | و يوآب بن صَرُويه آغاز شمردن نمود، اما به اتمام نرسانيد و از اين جهت غضب بر اسرائيل وارد شد و شماره آنها در دفتر اخبار ايام پادشاه ثبت نشد. |
wb+: | و یوآب بن صَرُویه آغاز شمردن نمود، اما به اتمام نرسانید و از این جهت غضب بر اسرائیل وارد شد و شماره آنها در دفتر اخبار ایام پادشاه ثبت نشد. |
orig: | و ناظر انبارهاي پادشاه عَزمُوت بن عَدِيئيل بود و ناظر انبارهاي مزرعه ها که در شهر ها و در دهات و در قلعه ها بود، يهوناتان بن عُزّيا بود. |
wb+: | و ناظر انبارهای پادشاه عَزمُوت بن عَدِیئیل بود و ناظر انبارهای مزرعه ها که در شهر ها و در دهات و در قلعه ها بود، یهوناتان بن عُزّیا بود. |
orig: | و ناظر عملجات مزرعه ها که کار زمين مي کردند، عَزرِي ابن کَلُوب بود. |
wb+: | و ناظر عملجات مزرعه ها که کار زمین می کردند، عَزرِی ابن کَلُوب بود. |
orig: | و ناظر تاکستانها شِمعي راماتي بود و ناظر محصول تاکستانها و انبارهاي شراب زَبدِي شِفماتي بود. |
wb+: | و ناظر تاکستانها شِمعی راماتی بود و ناظر محصول تاکستانها و انبارهای شراب زَبدِی شِفماتی بود. |
orig: | و ناظر درختان زيتون و افراغ که در همواري بود بَعل حانانِ جدِيري بود و ناظر انبارهاي روغن يوآش بود. |
wb+: | و ناظر درختان زیتون و افراغ که در همواری بود بَعل حانانِ جدِیری بود و ناظر انبارهای روغن یوآش بود. |
orig: | و ناظر رمه هايي که در شارون مي چريدند شِطراي شاروني بود. و ناظر رمه هايي که در واديها بودند شافاط بن عَدلائي بود. |
wb+: | و ناظر رمه هایی که در شارون می چریدند شِطرای شارونی بود. و ناظر رمه هایی که در وادیها بودند شافاط بن عَدلائی بود. |
orig: | و ناظر شتران عُوبيلِ اسمعيلي بود و ناظر الاغها يحَدياي ميرونوتي بود. |
wb+: | و ناظر شتران عُوبیلِ اسمعیلی بود و ناظر الاغها یحَدیای میرونوتی بود. |
orig: | و ناظر گله ها يازيز هاجري بود. جميع اينان ناظران اندوخته هاي داود پادشاه بودند. |
wb+: | و ناظر گله ها یازیز هاجری بود. جمیع اینان ناظران اندوخته های داود پادشاه بودند. |
orig: | و يهُوناتان عموي داود مشير و مرد دانا و فقيه بود و يحيئيل بن حَکمُوني همراه پسران پادشاه بود. |
wb+: | و یهُوناتان عموی داود مشیر و مرد دانا و فقیه بود و یحیئیل بن حَکمُونی همراه پسران پادشاه بود. |
orig: | اَخيتُوفَل مشير پادشاه و حوشاي اَرکِي دوست پادشاه بود. |
wb+: | اَخیتُوفَل مشیر پادشاه و حوشای اَرکِی دوست پادشاه بود. |
orig: | و بعد از اَخِيتُوفَل يهُوياداع بن بنايا و اَبياتار بودند و سردار لشکر پادشاه يوآب بود. |
wb+: | و بعد از اَخِیتُوفَل یهُویاداع بن بنایا و اَبیاتار بودند و سردار لشکر پادشاه یوآب بود. |
orig: | و داود جميع رؤساي اسرائيل را از رؤساي اسباط و رؤساي فرقه هايي که پادشاه را خدمت مي کردند و رؤساي هزاره و رؤساي صده و ناظران همه اندوخته ها و اموال پادشاه و پسرانش را با خواجه سرايان و شجاعان و جميع مردان جنگي در اورشليم جمع کرد. |
wb+: | و داود جمیع رؤسای اسرائیل را از رؤسای اسباط و رؤسای فرقه هایی که پادشاه را خدمت می کردند و رؤسای هزاره و رؤسای صده و ناظران همه اندوخته ها و اموال پادشاه و پسرانش را با خواجه سرایان و شجاعان و جمیع مردان جنگی در اورشلیم جمع کرد. |
orig: | پس داود پادشاه برپا ايستاده، گفت: « اي برادرانم و اي قوم من! مرا بشنويد! من اراده داشتم خانه اي که آرامگاه تابوت عهد خداوند و پاي انداز پايهاي خداي ما باشد بنا نمايم، و براي بناي آن تدارک ديده بودم. |
wb+: | پس داود پادشاه برپا ایستاده، گفت: « ای برادرانم و ای قوم من! مرا بشنوید! من اراده داشتم خانه ای که آرامگاه تابوت عهد خداوند و پای انداز پایهای خدای ما باشد بنا نمایم، و برای بنای آن تدارک دیده بودم. |
orig: | ليکن خدا مرا گفت: تو خانه اي به جهت اسم من بنا نخواهي نمود، زيرا مرد جنگي هستي و خون ريخته اي. |
wb+: | لیکن خدا مرا گفت: تو خانه ای به جهت اسم من بنا نخواهی نمود، زیرا مرد جنگی هستی و خون ریخته ای. |
orig: | ليکن يهُوَه خداي اسرائيل مرا از تمامي خاندان پدرم برگزيده است که بر اسرائيل تا ابد پادشاه بشوم، زيرا که يهودا را براي رياست اختيار کرد و از خاندان يهودا خاندان پدر مرا و از فرزندان پدرم مرا پسند کرد تا مرا بر تمامي اسرائيل به پادشاهي نصب نمايد. |
wb+: | لیکن یهُوَه خدای اسرائیل مرا از تمامی خاندان پدرم برگزیده است که بر اسرائیل تا ابد پادشاه بشوم، زیرا که یهودا را برای ریاست اختیار کرد و از خاندان یهودا خاندان پدر مرا و از فرزندان پدرم مرا پسند کرد تا مرا بر تمامی اسرائیل به پادشاهی نصب نماید. |
orig: | و از جميع پسران من (زيرا خداوند پسران بسيار به من داده است)، پسرم سليمان را برگزيده است تا بر کرسي سلطنت خداوند بر اسرائيل بنشيند. |
wb+: | و از جمیع پسران من (زیرا خداوند پسران بسیار به من داده است)، پسرم سلیمان را برگزیده است تا بر کرسی سلطنت خداوند بر اسرائیل بنشیند. |
orig: | و به من گفت: پسر تو سليمان، او است که خانه مرا و صحن هاي مرا بنا خواهد نمود، زيرا که او را برگزيده ام تا پسر من باشد و من پدر او خواهم بود. |
wb+: | و به من گفت: پسر تو سلیمان، او است که خانه مرا و صحن های مرا بنا خواهد نمود، زیرا که او را برگزیده ام تا پسر من باشد و من پدر او خواهم بود. |
orig: | و اگر او به جهت بجا آوردن فرايض و احکام من مثل امروز ثابت بماند، آنگاه سلطنت او را تا به ابد استوار خواهم گردانيد. |
wb+: | و اگر او به جهت بجا آوردن فرایض و احکام من مثل امروز ثابت بماند، آنگاه سلطنت او را تا به ابد استوار خواهم گردانید. |
orig: | پس الآن در نظر تمامي اسرائيل که جماعت خداوند هستند و به سمع خداي ما متوجه شده، تمامي اوامر يهُوَه خداي خود را بطلبيد تا اين زمين نيکو را به تصرف آورده، آن را بعد از خودتان به پسران خويش تا به ابد به ارثيت واگذاريد. |
wb+: | پس الآن در نظر تمامی اسرائیل که جماعت خداوند هستند و به سمع خدای ما متوجه شده، تمامی اوامر یهُوَه خدای خود را بطلبید تا این زمین نیکو را به تصرف آورده، آن را بعد از خودتان به پسران خویش تا به ابد به ارثیت واگذارید. |
orig: | « و تو اي پسر من سليمان خداي پدر خود را بشناس و او را به دل کامل و به ارادت تمام عبادت نما زيرا خداوند همه دلها را تفتيش مي نمايد و هر تصور فکرها را ادراک مي کند؛ و اگر او را طلب نمايي، او را خواهي يافت؛ اما اگر او را ترک کني، تو را تا به ابد دور خواهد انداخت. |
wb+: | « و تو ای پسر من سلیمان خدای پدر خود را بشناس و او را به دل کامل و به ارادت تمام عبادت نما زیرا خداوند همه دلها را تفتیش می نماید و هر تصور فکرها را ادراک می کند؛ و اگر او را طلب نمایی، او را خواهی یافت؛ اما اگر او را ترک کنی، تو را تا به ابد دور خواهد انداخت. |
orig: | حال با حذر باش زيرا خداوند تو را برگزيده است تا به خانه اي به جهت مَقدَسِ او بنا نمايي. پس قوي شده، مشغول باش.» |
wb+: | حال با حذر باش زیرا خداوند تو را برگزیده است تا به خانه ای به جهت مَقدَسِ او بنا نمایی. پس قوی شده، مشغول باش.» |
orig: | و داود به پسر خود سليمان نمونه رواق و خانه ها و خزاين و بالاخانه ها و حُجره هاي اندروني آن و خانه کرسي رحمت، |
wb+: | و داود به پسر خود سلیمان نمونه رواق و خانه ها و خزاین و بالاخانه ها و حُجره های اندرونی آن و خانه کرسی رحمت، |
orig: | و نمونه هر آنچه را که از روح به او داده شده بود، براي صحن هاي خانه خداوند و براي همه حجره هاي گرداگردش و براي خزاين خانه خدا و خزاين موقوفات داد. |
wb+: | و نمونه هر آنچه را که از روح به او داده شده بود، برای صحن های خانه خداوند و برای همه حجره های گرداگردش و برای خزاین خانه خدا و خزاین موقوفات داد. |
orig: | و براي فرقه هاي کاهنان و لاويان و براي تمامي کار خدمت خانه خداوند و براي همه اسباب خدمت خانه خداوند. |
wb+: | و برای فرقه های کاهنان و لاویان و برای تمامی کار خدمت خانه خداوند و برای همه اسباب خدمت خانه خداوند. |
orig: | و از طلا به وزن براي همه آلات طلا به جهت هر نوع خدمتي و از نقره به وزن براي همه آلات نقره به جهت هر نوع خدمتي. |
wb+: | و از طلا به وزن برای همه آلات طلا به جهت هر نوع خدمتی و از نقره به وزن برای همه آلات نقره به جهت هر نوع خدمتی. |
orig: | و طلا را به وزن به جهت شمعدانهاي طلا و چراغهاي آنها به جهت هر شمعدان و چراغهايش، آن را به وزن داد و براي شمعدانهاي نقره نيز نقره را به وزن به جهت هر چراغدان موافق کار هر شمعدان و چراغهاي آن. |
wb+: | و طلا را به وزن به جهت شمعدانهای طلا و چراغهای آنها به جهت هر شمعدان و چراغهایش، آن را به وزن داد و برای شمعدانهای نقره نیز نقره را به وزن به جهت هر چراغدان موافق کار هر شمعدان و چراغهای آن. |
orig: | و طلا را به وزن به جهت ميزهاي نان تَقدِمه براي هر ميز عليحده و نقره را براي ميزهاي نقره. |
wb+: | و طلا را به وزن به جهت میزهای نان تَقدِمه برای هر میز علیحده و نقره را برای میزهای نقره. |
orig: | و زر خالص را براي چنگالها و کاسها و پياله ها و به جهت طاسهاي طلا موافق وزن هر طاس و به جهت طاسهاي نقره موافق وزن هر طاس. |
wb+: | و زر خالص را برای چنگالها و کاسها و پیاله ها و به جهت طاسهای طلا موافق وزن هر طاس و به جهت طاسهای نقره موافق وزن هر طاس. |
orig: | و طلاي مصفّي را به وزن به جهت مذبح بخور و طلا را به جهت نمونه مرکب کروبيان که بالهاي خود را پهن کرده، تابوت عهد خداوند را مي پوشانيدند. |
wb+: | و طلای مصفّی را به وزن به جهت مذبح بخور و طلا را به جهت نمونه مرکب کروبیان که بالهای خود را پهن کرده، تابوت عهد خداوند را می پوشانیدند. |
orig: | (و داود گفت): «خداوند اين همه را يعني تمامي کارهاي اين نمونه را از نوشته دست خود که بر من بود به من فهمانيد.» |
wb+: | (و داود گفت): «خداوند این همه را یعنی تمامی کارهای این نمونه را از نوشته دست خود که بر من بود به من فهمانید.» |
orig: | و داود به پسر خود سليمان گفت: « قوي و دلير باش و مشغول شو و ترسان و هراسان مباش، زيرا يهُوَه خدا که خداي من مي باشد، با تو است و تا همه کار خدمت خانه خداوند تمام نشود، تو را وا نخواهد گذاشت و تو را ترک نخواهد نمود. |
wb+: | و داود به پسر خود سلیمان گفت: « قوی و دلیر باش و مشغول شو و ترسان و هراسان مباش، زیرا یهُوَه خدا که خدای من می باشد، با تو است و تا همه کار خدمت خانه خداوند تمام نشود، تو را وا نخواهد گذاشت و تو را ترک نخواهد نمود. |
orig: | اينک فرقه هاي کاهنان و لاويان براي تمام خدمت خانه خدا (حاضرند) و براي هر گونه عمل همه کسان دلگرم که براي هر صنعتي مهارت دارند، با تو هستند و سروران و تمامي قوم مطيع کامل اوامر تو مي باشند.» |
wb+: | اینک فرقه های کاهنان و لاویان برای تمام خدمت خانه خدا (حاضرند) و برای هر گونه عمل همه کسان دلگرم که برای هر صنعتی مهارت دارند، با تو هستند و سروران و تمامی قوم مطیع کامل اوامر تو می باشند.» |
orig: | و داود پادشاه به تمامي جماعت گفت: «پسرم سليمان که خدا او را به تنهايي براي خود برگزيده، جوان و لطيف است و اين مُهِمّ عظيمي است زيرا که هيکل به جهت انسان نيست بلکه براي يهُوَه خدا است. |
wb+: | و داود پادشاه به تمامی جماعت گفت: «پسرم سلیمان که خدا او را به تنهایی برای خود برگزیده، جوان و لطیف است و این مُهِمّ عظیمی است زیرا که هیکل به جهت انسان نیست بلکه برای یهُوَه خدا است. |
orig: | و من به جهت خانه خداي خود به تمامي قوتم تدارک ديده ام، طلا را به جهت چيزهاي طلايي ونقره را براي چيزهاي نقره اي و برنج را به جهت چيزهاي برنجين و آهن را براي چيزهاي آهنين و چوب را به جهت چيزهاي چوبين و سنگ را جزع و سنگهاي ترصيع و سنگهاي سياه و سنگهاي رنگارنگ و هر قسم سنگ گرانبها و سنگ مَرمَرِ فراوان. |
wb+: | و من به جهت خانه خدای خود به تمامی قوتم تدارک دیده ام، طلا را به جهت چیزهای طلایی ونقره را برای چیزهای نقره ای و برنج را به جهت چیزهای برنجین و آهن را برای چیزهای آهنین و چوب را به جهت چیزهای چوبین و سنگ را جزع و سنگهای ترصیع و سنگهای سیاه و سنگهای رنگارنگ و هر قسم سنگ گرانبها و سنگ مَرمَرِ فراوان. |
orig: | و نيز چونکه به خانه خداي خود رغبت داشتم و طلا و نقره از اموال خاص خود داشتم، آن را علاوه بر هر آنچه به جهت خانه قُدس تدارک ديدم براي براي خانه خداي خود دادم. |
wb+: | و نیز چونکه به خانه خدای خود رغبت داشتم و طلا و نقره از اموال خاص خود داشتم، آن را علاوه بر هر آنچه به جهت خانه قُدس تدارک دیدم برای برای خانه خدای خود دادم. |
orig: | يعني سه هزار وزنه طلا از طلاي اُوفير و هفت هزار وزنه نقره خالص به جهت پوشانيدن ديوارهاي خانه ها. |
wb+: | یعنی سه هزار وزنه طلا از طلای اُوفیر و هفت هزار وزنه نقره خالص به جهت پوشانیدن دیوارهای خانه ها. |
orig: | طلا را به جهت چيزهاي طلا و نقرا را به جهت چيزهاي نقره وبه جهت تمامي کاري که به دست صنعتگران ساخته مي شود. پس کيست که به خوشي دل خوشتن را امروز براي خداوند وقف نمايد؟» |
wb+: | طلا را به جهت چیزهای طلا و نقرا را به جهت چیزهای نقره وبه جهت تمامی کاری که به دست صنعتگران ساخته می شود. پس کیست که به خوشی دل خوشتن را امروز برای خداوند وقف نماید؟» |
orig: | آنگاه رؤساي خاندانهاي آبا و رؤساي اسباط اسرائيل و سرداران هزاره و صده با ناظرانِ کارهاي پادشاه به خوشي دل هدايا آوردند. |
wb+: | آنگاه رؤسای خاندانهای آبا و رؤسای اسباط اسرائیل و سرداران هزاره و صده با ناظرانِ کارهای پادشاه به خوشی دل هدایا آوردند. |
orig: | و هر کس که سنگهاي گرانبها نزد او يافت شد، آنها را به خزانه خانه خداوند به دست يحيئيلِ جَرشوني داد. |
wb+: | و هر کس که سنگهای گرانبها نزد او یافت شد، آنها را به خزانه خانه خداوند به دست یحیئیلِ جَرشونی داد. |
orig: | آنگاه قوم از آن رو که به خوشي دل هديه آورده بودند شاد شدند زيرا به دل کامل هداياي تبرّعي براي خداوند آوردند و داود پادشاه نيز بسيار شاد و مسرور شد. |
wb+: | آنگاه قوم از آن رو که به خوشی دل هدیه آورده بودند شاد شدند زیرا به دل کامل هدایای تبرّعی برای خداوند آوردند و داود پادشاه نیز بسیار شاد و مسرور شد. |
orig: | و داود به حضور تمامي جماعت خداوند را متبارک خواند و داود گفت: « اي يهُوَه خداي پدر ما اسرائيل تو از ازل تا به ابد متبارک هستي. |
wb+: | و داود به حضور تمامی جماعت خداوند را متبارک خواند و داود گفت: « ای یهُوَه خدای پدر ما اسرائیل تو از ازل تا به ابد متبارک هستی. |
orig: | و اي خداوند عظمت و جبروت و جلال و قوت و کبريا از آن تو است زيرا هر چه در آسمان و زمين است از آنِ تو مي باشد. و اي خداوند ملکوت از آنِ تو است و تو بر همه سر و متعال هستي. |
wb+: | و ای خداوند عظمت و جبروت و جلال و قوت و کبریا از آن تو است زیرا هر چه در آسمان و زمین است از آنِ تو می باشد. و ای خداوند ملکوت از آنِ تو است و تو بر همه سر و متعال هستی. |
orig: | و دولت از تو مي آيد و تو بر همه حاکمي، و کبريا و جبروت در دست تو است و عظمت دادن و قوت بخشيدن به همه کس در دست تو است. |
wb+: | و دولت از تو می آید و تو بر همه حاکمی، و کبریا و جبروت در دست تو است و عظمت دادن و قوت بخشیدن به همه کس در دست تو است. |
orig: | و الآن اي خداي ما تو را حمد مي گوييم و اسم مجيد تو را تسبيح مي خوانيم. |
wb+: | و الآن ای خدای ما تو را حمد می گوییم و اسم مجید تو را تسبیح می خوانیم. |
orig: | ليکن من کيستم و قوم من کيستند که قابليت داشته باشيم که به خوشي دل اينطور هدايا بياوريم؟ زيرا که همه اين چيزها از آن تو است و از دست تو به تو داده ايم. |
wb+: | لیکن من کیستم و قوم من کیستند که قابلیت داشته باشیم که به خوشی دل اینطور هدایا بیاوریم؟ زیرا که همه این چیزها از آن تو است و از دست تو به تو داده ایم. |
orig: | زيرا که ما مثل همه اجداد خود به حضور تو غريب و نزيل مي باشيم و ايام ما بر زمين مثل سايه است و هيچ دوام ندارد. |
wb+: | زیرا که ما مثل همه اجداد خود به حضور تو غریب و نزیل می باشیم و ایام ما بر زمین مثل سایه است و هیچ دوام ندارد. |
orig: | اي يهُوَه خداي ما تمامي اين اموال که به جهت ساختن خانه براي اسم قدوس تو مهيا ساخته ايم، از دست تو و تمامي آن از آن تو مي باشد. |
wb+: | ای یهُوَه خدای ما تمامی این اموال که به جهت ساختن خانه برای اسم قدوس تو مهیا ساخته ایم، از دست تو و تمامی آن از آن تو می باشد. |
orig: | و مي دانم اي خدايم که دلها را مي آزمايي و استقامت را دوست مي داري و من به استقامت دل خود همه اين چيزها را به خوشي دادم و الآن قوم تو را که اينجا حاضرند ديدم که به شادماني و خوشي دل هدايا براي تو آوردند. |
wb+: | و می دانم ای خدایم که دلها را می آزمایی و استقامت را دوست می داری و من به استقامت دل خود همه این چیزها را به خوشی دادم و الآن قوم تو را که اینجا حاضرند دیدم که به شادمانی و خوشی دل هدایا برای تو آوردند. |
orig: | اي يهُوَه خداي پدران ما ابراهيم و اسحاق و اسرائيل اين را هميشه در تصور فکرهاي دل قوم خود نگاه دار و دلهاي ايشان را به سوي خود ثابت گردان. |
wb+: | ای یهُوَه خدای پدران ما ابراهیم و اسحاق و اسرائیل این را همیشه در تصور فکرهای دل قوم خود نگاه دار و دلهای ایشان را به سوی خود ثابت گردان. |
orig: | و به پسر من سليمان دل کامل عطا فرما تا اوامر و شهادات و فرايض تو را نگاه دارد، و جميع اين کارها را به عمل آورد و هيکل را که من براي آن تدارک ديدم بنا نمايد.» |
wb+: | و به پسر من سلیمان دل کامل عطا فرما تا اوامر و شهادات و فرایض تو را نگاه دارد، و جمیع این کارها را به عمل آورد و هیکل را که من برای آن تدارک دیدم بنا نماید.» |
orig: | پس داود به تمامي جماعت گفت: « يهُوَه خداي خود را متبارک خوانيد.» و تمامي جماعت يهُوَه خداي پدران خويش را متبارک خوانده، به رو افتاده، خداوند را سجده کردند و پادشاه را تعظيم نمودند. |
wb+: | پس داود به تمامی جماعت گفت: « یهُوَه خدای خود را متبارک خوانید.» و تمامی جماعت یهُوَه خدای پدران خویش را متبارک خوانده، به رو افتاده، خداوند را سجده کردند و پادشاه را تعظیم نمودند. |
orig: | و در فرداي آن روز براي خداوند ذبايح ذبح کردند و قرباني هاي سوختني براي خداوند گذرانيدند يعني هزار گاو و هزار قوچ و هزار بره با هداياي ريختني و ذبايح بسيار به جهت تمامي اسرائيل. |
wb+: | و در فردای آن روز برای خداوند ذبایح ذبح کردند و قربانی های سوختنی برای خداوند گذرانیدند یعنی هزار گاو و هزار قوچ و هزار بره با هدایای ریختنی و ذبایح بسیار به جهت تمامی اسرائیل. |
orig: | و در آن روز به حضور خداوند به شادي عظيم اکل و شرب نمودند، و سليمان پسر داود را دوباره به پادشاهي نصب نموده، او را به حضور خداوند به رياست و صادوق را به کهانت مسح نمودند. |
wb+: | و در آن روز به حضور خداوند به شادی عظیم اکل و شرب نمودند، و سلیمان پسر داود را دوباره به پادشاهی نصب نموده، او را به حضور خداوند به ریاست و صادوق را به کهانت مسح نمودند. |
orig: | پس سليمان بر کرسي خداوند نشسته، به جاي پدرش داود پادشاهي کرد و کامياب شد و تمامي اسرائيل او را اطاعت کردند. |
wb+: | پس سلیمان بر کرسی خداوند نشسته، به جای پدرش داود پادشاهی کرد و کامیاب شد و تمامی اسرائیل او را اطاعت کردند. |
orig: | و جميع سروران و شجاعان و همه پسران داود پادشاه نيز مطيع سليمان پادشاه شدند. |
wb+: | و جمیع سروران و شجاعان و همه پسران داود پادشاه نیز مطیع سلیمان پادشاه شدند. |
orig: | و خداوند سليمان را در نظر تمام اسرائيل بسيار بزرگ گردانيد و او را جلالي شاهانه داد که به هيچ پادشاه اسرائيل قبل از او داده نشده بود. |
wb+: | و خداوند سلیمان را در نظر تمام اسرائیل بسیار بزرگ گردانید و او را جلالی شاهانه داد که به هیچ پادشاه اسرائیل قبل از او داده نشده بود. |
orig: | پس داود بن يسي بر تمامي اسرائيل سلطنت نمود. |
wb+: | پس داود بن یسی بر تمامی اسرائیل سلطنت نمود. |
orig: | و مدت سلطنت او بر اسرائيل چهل سال بود، اما در حَبرُون هفت سال سلطنت کرد و در اورشليم سي وسه سال پادشاهي کرد. |
wb+: | و مدت سلطنت او بر اسرائیل چهل سال بود، اما در حَبرُون هفت سال سلطنت کرد و در اورشلیم سی وسه سال پادشاهی کرد. |
orig: | و در پيري نيکو از عمر و دولت و حشمت سير شده، وفات نمود و پسرش سليمان به جايش پادشاه شد. |
wb+: | و در پیری نیکو از عمر و دولت و حشمت سیر شده، وفات نمود و پسرش سلیمان به جایش پادشاه شد. |
orig: | و اينک امور اول و آخر داود پادشاه در سِفرِ اخبار سموئيل رايي و اخبار ناتان نبي و اخبار جاد رايي، |
wb+: | و اینک امور اول و آخر داود پادشاه در سِفرِ اخبار سموئیل رایی و اخبار ناتان نبی و اخبار جاد رایی، |
orig: | با تمامي سلطنت و جبروت او و روزگاري که بر وي و بر اسرائيل و بر جميع ممالک آن اراضي گذشت، مکتوب است. |
wb+: | با تمامی سلطنت و جبروت او و روزگاری که بر وی و بر اسرائیل و بر جمیع ممالک آن اراضی گذشت، مکتوب است. |