689 | GEN 25:30 | و عیسو به یعقوب گفت: «از این آش ادوم (یعنی سرخ ) مرا بخوران، زیرا که واماندهام.» از این سبب او را ادوم نامیدند. |
767 | GEN 27:39 | پدرش اسحاق در جواب او گفت: «اینک مسکن تو (دور) از فربهی زمین، و از شبنم آسمان از بالا خواهد بود. |
939 | GEN 32:11 | کمتر هستم از جمیع لطفها و ازهمه وفایی که با بنده خود کردهای زیرا که باچوبدست خود از این اردن عبور کردم و الان (مالک ) دو گروه شدهام. |
1364 | GEN 45:5 | و حال رنجیده مشوید، و متغیر نگردید که مرا بدینجا فروختید، زیرا خدا مرا پیش روی شما فرستاد تا (نفوس را)زنده نگاه دارد. |
1577 | EXO 2:22 | و آن زن پسری زایید، و (موسی ) او را جرشون نام نهاد، چه گفت: «در زمین بیگانه نزیل شدم.» |
1594 | EXO 3:14 | خدا به موسی گفت: «هستم آنکه هستم.» وگفت: «به بنیاسرائیل چنین بگو: اهیه (هستم ) مرانزد شما فرستاد.» |
1628 | EXO 4:26 | پس او وی را رها کرد، آنگاه (صفوره ) گفت: «شوهر خون هستی، » بهسبب ختنه. |
1982 | EXO 16:34 | چنانکه خداوند به موسیامر فرموده بود، همچنان هارون آن را پیش (تابوت ) شهادت گذاشت تا نگاه داشته شود. |
3266 | LEV 18:14 | عورت برادر پدر خود را کشف مکن، وبه زن او نزدیکی منما. او (به منزله ) عمه تو است. |
3836 | NUM 6:12 | و روزهای تخصیص خود را برای خداوند (ازنو) تخصیص نماید، و بره نرینه یک ساله برای قربانی جرم بیاورد، لیکن روزهای اول ساقطخواهد بود، چونکه تخصیصش نجس شده است. |
4196 | NUM 16:1 | و قورح بن یصهار بن قهات بن لاوی وداتان و ابیرام پسران الیاب و اون بن فالت پسران روبین (کسان ) گرفته، |
4432 | NUM 23:15 | و او به بالاق گفت: «نزدقربانی سوختنی خود، اینجا بایست تا من در آنجا(خداوند را) ملاقات نمایم.» |
4465 | NUM 24:18 | و ادوم ملک او خواهد شد ودشمنانش (اهل ) سعیر، مملوک او خواهندگردید. و اسرائیل به شجاعت عمل خواهد نمود. |
4468 | NUM 24:21 | و بر قینیان نظر انداخته، مثل خود را آورد وگفت: «مسکن تو مستحکم و آشیانه تو بر صخره نهاده (شده است ). |
4963 | DEU 2:23 | و عویان را که در دهات تا به غزا ساکن بودندکفتوریان که از کفتور بیرون آمدند هلاک ساخته، در جای ایشان ساکن شدند. ) |
4986 | DEU 3:9 | (و این حرمون راصیدونیان سریون میخوانند و اموریان آن راسنیر میخوانند. ) |
5060 | DEU 5:5 | (من در آن وقت میان خداوند و شماایستاده بودم، تا کلام خداوند را برای شما بیان کنم، زیرا که شما بهسبب آتش میترسیدید و به فراز کوه برنیامدید) و گفت: |
5197 | DEU 10:9 | بنابراین لاوی را در میان برادرانش نصیب ومیراثی نیست؛ خداوند میراث وی است، چنانکه یهوه خدایت به وی گفته بود). |
5910 | JOS 3:15 | و بردارندگان تابوت به اردن رسیدند، و پایهای کاهنانی که تابوت رابرداشته بودند، به کنار آب فرو رفت (و اردن، تمام موسم حصاد، بر همه کناره هایش سیلاب میشود). |
5952 | JOS 6:1 | (و اریحا بهسبب بنیاسرائیل سخت بسته شد، به طوری که کسی به آن رفت و آمدنمی کرد. ) |
5964 | JOS 6:13 | و هفت کاهن هفت کرنای یوبیل را برداشته، پیش تابوت خداوندمی رفتند، و کرناها را مینواختند، و مردان مسلح پیش ایشان میرفتند، و ساقه لشکر از عقب تابوت خداوند رفتند، و چون میرفتند (کاهنان )کرناها را مینواختند. |
6501 | JOS 24:23 | (گفت ): «پس الان خدایان غیررا که در میان شما هستند دور کنید، و دلهای خودرا به یهوه، خدای اسرائیل، مایل سازید.» |
6653 | JDG 5:28 | از دریچه نگریست و نعره زد، مادر سیسرا از شبکه (نعره زد): چرا ارابهاش درآمدن تاخیرمی کند؟ و چرا چرخهای ارابه هایش توقف مینماید؟ |
6714 | JDG 7:18 | و چون من و آنانی که با من هستند کرناهارا بنوازیم، شما نیز از همه اطراف اردو کرناها رابنوازید و بگویید (شمشیر) خداوند و جدعون.» |
7420 | 1SA 9:27 | و چون ایشان به کنار شهر رسیدند، سموئیل به شاول گفت: «خادم را بگو که پیش مابرود. (و او پیش رفت ) و اما تو الان بایست تا کلام خدا را به تو بشنوانم.» |
7488 | 1SA 13:1 | و شاول (سی ) ساله بود که پادشاه شد. و چون دو سال بر اسرائیل سلطنت نموده بود، |
8143 | 2SA 5:8 | و در آن روز داود گفت: «هرکه یبوسیان رابزند و به قنات رسیده، لنگان و کوران را که مبغوض جان داود هستند (بزند).» بنابرین میگویند کور و لنگ، به خانه داخل نخواهند شد. |
8385 | 2SA 14:26 | و هنگامی که موی سرخود را میچید، (زیرا آن را در آخر هر سال میچید، چونکه بر او سنگین میشد و از آن سبب آن را میچید) موی سر خود را وزن نموده، دویست مثقال به وزن شاه مییافت. |
8585 | 2SA 21:2 | و پادشاه جبعونیان را خوانده، به ایشان گفت (اما جبعونیان از بنیاسرائیل نبودندبلکه از بقیه اموریان، و بنیاسرائیل برای ایشان قسم خورده بودند؛ لیکن شاول از غیرتی که برای اسرائیل و یهودا داشت، قصد قتل ایشان مینمود). |
8868 | 1KI 5:1 | و سلیمان بر تمامی ممالک، از نهر(فرات ) تا زمین فلسطینیان و تا سرحد مصرسلطنت مینمود، و هدایا آورده، سلیمان را درتمامی ایام عمرش خدمت میکردند. |
9073 | 1KI 9:19 | و جمیع شهرهای مخزنی که سلیمان داشت و شهرهای ارابهها وشهرهای سواران را و هرآنچه را که سلیمان میل داشت که در اورشلیم و لبنان و تمامی زمین مملکت خود بنا نماید (بنا نمود). |
9127 | 1KI 11:16 | (زیرا یوآب و تمامی اسرائیل شش ماه در آنجا ماندند تا تمامی ذکوران ادوم را منقطع ساختند). |
9157 | 1KI 12:3 | و ایشان فرستاده، او را خواندند)، آنگاه یربعام و تمامی جماعت اسرائیل آمدند و به رحبعام عرض کرده، گفتند: |
9235 | 1KI 14:14 | وخداوند امروز پادشاهی بر اسرائیل خواهدبرانگیخت که خاندان یربعام را منقطع خواهدساخت و چه (بگویم ) الان نیز (واقع شده است ). |
9445 | 1KI 20:34 | و (بنهدد) وی را گفت: «شهرهایی را که پدر من از پدر تو گرفت، پس میدهم و برای خود در دمشق کوچهها بساز، چنانکه پدر من در سامره ساخت.» (در جواب گفت ): «من تو را به این عهد رها میکنم.» پس با اوعهد بست و او را رها کرد. |
9504 | 1KI 22:21 | و آن روح (پلید) بیرون آمده، به حضور خداوند بایستاد و گفت: من او رااغوا میکنم. |
9724 | 2KI 7:13 | و یکی ازخادمانش در جواب وی گفت: «پنج راس ازاسبان باقیمانده که در شهر باقیاند، بگیرند(اینک آنها مثل تمامی گروه اسرائیل که در آن باقیاند یا مانند تمامی گروه اسرائیل که هلاک شدهاند، میباشند) و بفرستیم تا دریافت نماییم.» |
9787 | 2KI 9:27 | اما چون اخزیا، پادشاه یهودا این را دید، به راه خانه بوستان فرار کرد و ییهو او را تعاقب نموده، فرمود که او را بزنید و او را نیز در ارابهاش به فراز جور که نزد یبلعام است (زدند) و او تامجدو فرار کرده، در آنجا مرد. |
10074 | 2KI 19:9 | و درباره ترهاقه، پادشاه حبش، خبری شنیده بود که به جهت مقاتله با توبیرون آمده است (پس چون شنید) بار دیگرایلچیان نزد حزقیا فرستاده، گفت: |
10188 | 2KI 23:19 | و یوشیا تمامی خانه های مکان های بلند را نیز که در شهرهای سامره بود و پادشاهان اسرائیل آنها را ساخته، خشم (خداوند) را به هیجان آورده بودند، برداشت و با آنها موافق تمامی کارهایی که به بیت ئیل کرده بود، عمل نمود. |
10198 | 2KI 23:29 | و در ایام او، فرعون نکوه، پادشاه مصر، بر پادشاه آشور به نهر فرات برآمد و یوشیای پادشاه به مقابل او برآمد و چون (فرعون ) او رادید، وی را در مجدو کشت. |
10230 | 2KI 25:4 | پس در شهر رخنهای ساختند و تمامی مردان جنگی در شب از راه دروازهای که در میان دوحصار، نزد باغ پادشاه بود، فرار کردند. و کلدانیان به هر طرف در مقابل شهر بودند (و پادشاه ) به راه عربه رفت. |
10251 | 2KI 25:25 | اما در ماه هفتم واقع شد که اسماعیل بن نتنیا ابن الیشمع که از ذریت پادشاه بود، به اتفاق ده نفر آمدند و جدلیا را زدند که بمردو یهودیان و کلدانیان را نیز که با او در مصفه بودند(کشتند). |
10406 | 1CH 4:17 | و پسران عَزرَه یتَر و مَرَد و عافَر و یالون(و زنِ مَرَد) مریم و شَمای و یشبَح پدر اَشتَمُوع را زایید. |
10434 | 1CH 5:2 | زیرا یهُودا بر برادران خود برتری یافت و پادشاه از او بود؛ اما نخست زادگی از آن یوسف بود). |
10444 | 1CH 5:12 | و مقدّم ایشان یوئیل بود و دومین شافام و یعنای و شافاط در باشان(ساکن بود). |
10637 | 1CH 9:18 | و ایشان تا الآن بر دروازه شرقی پادشاه (می باشند) و در بانانِ فرقه بنی لاوی بودند. |
10743 | 1CH 12:19 | آنگاه روح بر عماسای که رئیس شلاشیم بود نازل شد (و او گفت): « ای داود ما از آن تو و ای پسر یسی ما با تو هستیم؛ سلامتی، سلامتی بر تو باد، و سلامتی بر انصار تو باد زیرا خدای تو نصرت دهنده تو است.» پس داود ایشان را پذیرفته، سرداران لشکر ساخت. |
10746 | 1CH 12:22 | ایشان داود را به مقاومت فوجهای (عَمالَقه) مدد کردند، زیرا جمیع ایشان مردان قوی شجاع و سردار لشکر بودند. |
10762 | 1CH 12:38 | و از آن طرف اُردُن از بنی جاد و نصف سبط مَنَّسی صد و بیست هزار نفر که با جمیع آلات لشکر برای جنگ (مهیا شدند). |
10787 | 1CH 14:8 | و چون فلسطینیان شنیدند که داود به پادشاهی تمام اسرائیل مسح شده است، پس فلسطینیان برآمدند تا داود را (برای جنگ) بطلبند؛ و چون داود شنید، به مقابله ایشان برآمد. |
10831 | 1CH 16:6 | و بنایا و یحزِیئیل کهنه پیش تابوت عهد خدا با کرّناها دائماً (حاضر می بودند). |
10832 | 1CH 16:7 | پس در همان روز داود اولاً (این سرود را) به دست آساف و برادرانش داد تا خداوند را تسبیح بخوانند: |
10901 | 1CH 18:6 | و داود در اَرامِ دمشق (قراولان) گذاشت و اَرامیان بندگان داود شده، هدایا آوردند. و خداوند داود را در هر جا که می رفت نصرت می داد. |
10905 | 1CH 18:10 | پسر خود هَدُرام را نزد داود پادشاه فرستاد تا سلامتی او بپرسد و او را تَهنِیت گوید از آن جهت که با هَدَرعَزَر جنگ نموده او را شکست داده بود، زیرا هَدَرعَزَر با تُوعُو مقاتله می نمود؛ و هر قِسم ظروف طلا و نقره و برنج (با خود آورد). |
10954 | 1CH 21:15 | و خدا فرشته ای به اورشلیم فرستاد تا آن را هلاک سازد. و چون می خواست آن را هلاک کند، خداوند ملاحظه نمود و از آن بلا پشیمان شد و به فرشته ای که (قوم را) هلاک می ساخت گفت: «کافی است، حال دست خود را باز دار.» و فرشته خداوند نزد خرمنگاه اَرنانِ یبُوسی ایستاده بود. |
10965 | 1CH 21:26 | و داود در آنجا مذبحی به جهت خداوند بنا نموده، قربانی های سوختنی و ذبایح سلامتی گذرانید و نزد خداوند استدعا نمود؛ و او آتشی از آسمان بر مذبح قربانی سوختنی (نازل کرده،) او را مستجاب فرمود. |
10987 | 1CH 22:18 | ( و گفت): « آیا یهُوَه خدای شما با شما نیست و آیا شما را از هر طرف آرامی نداده است؟ زیرا ساکنان زمین را به دست من تسلیم کرده است و زمین به حضور خداوند و به حضور قوم او مغلوب شده است. |
11090 | 1CH 26:8 | جمیع اینها از بنی عُوبید اَدُوم بودند و ایشان با پسران و برادران ایشان در قوتِ خدمت مردان قابل بودند یعنی شصت و دو نفر (از اولاد) عوبید اَدُوم. |
11097 | 1CH 26:15 | و برای عُوبید اَدُوم (قرعه) جنوبی و برای پسرانش (قرعه) بیت المال. |
11153 | 1CH 28:5 | و از جمیع پسران من (زیرا خداوند پسران بسیار به من داده است)، پسرم سلیمان را برگزیده است تا بر کرسی سلطنت خداوند بر اسرائیل بنشیند. |
11167 | 1CH 28:19 | (و داود گفت): «خداوند این همه را یعنی تمامی کارهای این نمونه را از نوشته دست خود که بر من بود به من فهمانید.» |
11169 | 1CH 28:21 | اینک فرقه های کاهنان و لاویان برای تمام خدمت خانه خدا (حاضرند) و برای هر گونه عمل همه کسان دلگرم که برای هر صنعتی مهارت دارند، با تو هستند و سروران و تمامی قوم مطیع کامل اوامر تو می باشند.» |
11219 | 2CH 2:2 | و سلیمان نزد حورام، پادشاه صور فرستاده، گفت: «چنانکه با پدرم داود رفتار نمودی و چوب سرو آزاد برایش فرستادی تا خانهای به جهت سکونت خویش بنا نماید، (همچنین با من رفتارنما). |
11235 | 2CH 3:1 | و سلیمان شروع کرد به بنا نمودن خانه خداوند در اورشلیم بر کوه موریا، جایی که (خداوند) بر پدرش داود ظاهر شده بود، جایی که داود در خرمنگاه ارنون یبوسی تعیین کرده بود. |
11260 | 2CH 4:9 | و صحن کاهنان و صحن بزرگ و دروازه های صحن (بزرگ را) ساخت، ودرهای آنها را به برنج پوشانید. |
11266 | 2CH 4:15 | و یک دریاچه و دوازده گاو را زیردریاچه (ساخت ). |
11273 | 2CH 4:22 | و گلگیرها و کاسهها و قاشقها و مجمرها را از طلای خالص (ساخت )، و دروازه خانه و درهای اندرونی آن به جهت قدسالاقداس و درهای خانه هیکل از طلا بود. |
11285 | 2CH 5:12 | و جمیع لاویانی که مغنی بودند یعنی آساف وهیمان و یدوتون و پسران و برادران ایشان به کتان نازک ملبس شده، با سنجها و بربطها و عودها به طرف مشرق مذبح ایستاده بودند، و با ایشان صدو بیست کاهن بودند که کرنا مینواختند). |
11335 | 2CH 7:6 | و کاهنان بر سر شغلهای مخصوص خود ایستاده بودند و لاویان، آلات نغمه خداوند را (بهدست گرفتند) که داود پادشاه آنها را ساخته بود، تا خداوند را به آنها حمدگویند، زیرا که رحمت او تا ابدالاباد است، و داودبه وساطت آنها تسبیح میخواند و کاهنان پیش ایشان کرنا مینواختند و تمام اسرائیل ایستاده بودند. |
11357 | 2CH 8:6 | و بعله و همه شهرهای خزانه را که سلیمان داشت، و جمیع شهرهای ارابهها و شهرهای سواران را و هرآنچه را که سلیمان میخواست در اورشلیم و لبنان وتمامی زمین مملکت خویش بنا نماید (بنا نمود). |
11365 | 2CH 8:14 | و فرقه های کاهنان را برحسب امر پدر خود داود بر سر خدمت ایشان معین کرد و لاویان را بر سر شغلهای ایشان تا تسبیح بخوانند و به حضور کاهنان لوازم خدمت هر روز را در روزش بجا آورند و دربانان را برحسب فرقه های ایشان بر هر دروازه (قرارداد)، زیرا که داود مرد خدا چنین امر فرموده بود. |
11395 | 2CH 9:26 | و بر جمیع پادشاهان از نهر(فرات ) تا زمین فلسطینیان و سرحد مصرحکمرانی میکرد. |
11402 | 2CH 10:2 | و چون یربعام بن نباط این را شنید، (و اوهنوز در مصر بود که از حضور سلیمان پادشاه به آنجا فرار کرده بود)، یربعام از مصر مراجعت نمود. |
11503 | 2CH 15:8 | پس چون آسا این سخنان و نبوت (پسر)عودید نبی را شنید، خویشتن را تقویت نموده، رجاسات را از تمامی زمین یهودا و بنیامین و ازشهرهایی که در کوهستان افرایم گرفته بود دورکرد، و مذبح خداوند را که پیش روی رواق خداوند بود تعمیر نمود. |
11567 | 2CH 18:20 | و آن روح (پلید) بیرون آمده، به حضور خداوندبایستاد و گفت: من او را اغوا میکنم و خداوندوی را گفت: به چه چیز؟ |
11601 | 2CH 20:9 | حینی که بلا یا شمشیر یا قصاص یا وبا یاقحطی بر ما عارض شود و ما پیش روی این خانه و پیش روی تو (زیرا که اسم تو در این خانه مقیم است ) بایستیم، و در وقت تنگی خود نزد تواستغاثه نماییم، آنگاه اجابت فرموده، نجات بده. |
11648 | 2CH 21:19 | و به مرور ایام بعد از انقضای مدت دو سال، احشایش از شدت مرض بیرون آمد و با دردهای سخت مرد، وقومش برای وی (عطریات ) نسوزانیدند، چنانکه برای پدرش میسوزانیدند. |
11667 | 2CH 23:6 | و کسی غیر ازکاهنان و لاویانی که به خدمت مشغول میباشند، داخل خانه خداوند نشود، اما ایشان داخل بشوند زیرا که مقدسند و تمامی قوم (خانه ) خداوند را حراست نمایند. |
11688 | 2CH 24:6 | پس پادشاه، یهویاداع رئیس (کهنه ) راخوانده، وی را گفت: «چرا از لاویان بازخواست نکردی که جزیهای را که موسی بنده خداوند وجماعت اسرائیل به جهت خیمه شهادت قراردادهاند، از یهودا و اورشلیم بیاورند؟» |
11707 | 2CH 24:25 | و چون از نزد او رفتند (زیرا که او را درمرضهای سخت واگذاشتند)، بندگانش بهسبب خون پسران یهویاداع کاهن، براو فتنه انگیخته، اورا بر بسترش کشتند. و چون مرد، او را در شهرداود دفن کردند، اما او را در مقبره پادشاهان دفن نکردند. |
11733 | 2CH 25:24 | و تمامی طلا و نقره و تمامی ظروفی را که در خانه خدا نزد (بنی ) عوبید ادوم ودر خزانه های خانه پادشاه یافت شد و یرغمالان را گرفته، به سامره مراجعت کرد. |
11857 | 2CH 30:25 | و تمامی جماعت یهودا وکاهنان و لاویان و تمامی گروهی که از اسرائیل آمدند و غریبانی که از زمین اسرائیل آمدند و(غریبانی که ) در یهودا ساکن بودند، شادی کردند. |
11876 | 2CH 31:17 | (و حصه ) آنانی که در نسب نامهها شمرده شده بود، از کاهنان برحسب خاندان آبای ایشان و از لاویان از بیست ساله وبالاتر در وظیفه های ایشان برحسب فرقه های ایشان. |
11877 | 2CH 31:18 | و (حصه ) جمیع اطفال و زنان و پسران و دختران ایشان که در تمامی جماعت درنسب نامهها شمرده شده بودند، پس دروظیفه های امانتی خود خویشتن را تقدیس نمودند. |
11944 | 2CH 34:6 | و در شهرهای منسی وافرایم و شمعون حتی نفتالی نیز در خرابه هایی که به هر طرف آنها بود (همچنین کرد). |
11952 | 2CH 34:14 | و چون نقرهای را که به خانه خداوند آورده شده بود، بیرون میبردند، حلقیای کاهن، کتاب تورات خداوند را که به واسطه موسی (نازل شده )بود پیدا کرد. |
11982 | 2CH 35:11 | و فصح را ذبح کردند و کاهنان خون را از دست ایشان (گرفته )پاشیدند و لاویان پوست آنها را کندند. |
11992 | 2CH 35:21 | و (نکو) قاصدان نزد اوفرستاده، گفت: «ای پادشاه یهودا مرا با تو چهکار است؟ من امروز به ضد تو نیامدهام بلکه به ضد خاندانی که با آن محاربه مینمایم. و خدامرا امر فرموده است که بشتابم. پس از آن خدایی که با من است، دست بردار مبادا تو را هلاک سازد.» |
12048 | EZR 2:16 | بنی آطیر (از خاندان ) یحزقیا نود وهشت. |
12101 | EZR 2:69 | برحسب قوه خود، شصت و یک هزار درهم طلا و پنج هزار منای نقره و صد (دست ) لباس کهانت به خزانه به جهت کار دادند. |
12109 | EZR 3:7 | و به حجاران و نجاران نقره دادند و به اهل صیدون و صور ماکولات و مشروبات و روغن (دادند) تا چوب سرو آزاد از لبنان از دریا به یافا، برحسب امری که کورش پادشاه فارس، به ایشان داده بود بیاورند. |
12126 | EZR 4:11 | (این است سواد مکتوبی که ایشان نزد ارتحشستا پادشاه فرستادند. بندگانت که ساکنان ماورای نهر میباشیم و امابعد. ) |
12194 | EZR 7:16 | و نیز تمامی نقره و طلایی را که در تمامی ولایت بابل بیابی، با هدایای تبرعی که قوم وکاهنان برای خانه خدای خود که در اورشلیم است دادهاند، (ببری ). |
12240 | EZR 8:34 | همه را به شماره و به وزن (حساب کردند) و وزن همه در آن وقت نوشته شد. |
12243 | EZR 9:1 | و بعد از تمام شدن این وقایع، سروران نزدمن آمده، گفتند: «قوم اسرائیل و کاهنان ولاویان خویشتن را از امت های کشورها جدانکردهاند بلکه موافق رجاسات ایشان، یعنی کنعانیان و حتیان و فرزیان و یبوسیان و عمونیان وموآبیان و مصریان و اموریان (رفتار نموده اند). |
12366 | NEH 3:34 | و در حضور برادرانش و لشکر سامره متکلم شده، گفت: «این یهودیان ضعیف چه میکنند؟ آیا (شهر را) برای خود مستحکم خواهند ساخت و قربانی خواهند گذرانید و دریک روز کار را به انجام خواهند رسانید؟ و سنگهااز توده های خاکروبه، زنده خواهند ساخت؟ وحال آنکه سوخته شده است.» |
12376 | NEH 4:6 | و واقع شد که یهودیانی که نزدایشان ساکن بودند آمده، ده مرتبه به ما گفتند: «چون شما برگردید ایشان از هر طرف بر ما(حمله خواهندآورد).» |
12446 | NEH 7:21 | بنی آطیراز (خاندان ) حزقیا، نود و هشت. |
12468 | NEH 7:43 | و اما لاویان: بنی یشوع از (خاندان ) قدمیئیل و از بنی هودویا، هفتاد و چهار. |