Wildebeest analysis examples for:   pes-pesOPV   “    February 11, 2023 at 19:22    Script wb_pprint_html.py   by Ulf Hermjakob

54  GEN 2:23  و آدم گفت: «همانااینست استخوانی از استخوانهایم و گوشتی ازگوشتم، از این سبب نسا” نامیده شود زیرا که ازانسان گرفته شد.»
311  GEN 12:12  همانا چون اهل مصر تو را بینند، گویند: این زوجه اوست.” پس مرا بکشند و تو را زنده نگاه دارند.
360  GEN 14:23  که ازاموال تو رشته‌ای یا دوال نعلینی بر نگیرم، مباداگویی من ابرام را دولتمند ساختم”.
501  GEN 20:5  مگر او به من نگفت که او خواهر من است ، و او نیز خود گفت که او برادر من است؟” به ساده دلی و پاک دستی خود این را کردم.»
599  GEN 24:7  یهوه، خدای آسمان، که مرا از خانه پدرم و اززمین مولد من، بیرون آورد، و به من تکلم کرد، وقسم خورده، گفت: که این زمین را به ذریت توخواهم داد.” او فرشته خود را پیش روی توخواهد فرستاد، تا زنی برای پسرم از آنجا بگیری.
606  GEN 24:14  پس چنین بشود که آن دختری که به وی گویم: سبوی خودرا فرودآر تا بنوشم ، و او گوید: بنوش و شترانت را نیز سیراب کنم ، همان باشد که نصیب بنده خود اسحاق کرده باشی، تا بدین، بدانم که با آقایم احسان فرموده‌ای.»
629  GEN 24:37  وآقایم مرا قسم داد و گفت که زنی برای پسرم ازدختران کنعانیان که در زمین ایشان ساکنم، نگیری.
631  GEN 24:39  و به آقای خودگفتم: شاید آن زن همراه من نیاید؟”
632  GEN 24:40  او به من گفت: یهوه که به حضور او سالک بوده‌ام، فرشته خود را با تو خواهد فرستاد، و سفر تو راخیریت اثر خواهد گردانید، تا زنی برای پسرم ازقبیله‌ام و از خانه پدرم بگیری.
634  GEN 24:42  پس امروز به‌سر چشمه رسیدم و گفتم: ای یهوه، خدای آقایم ابراهیم، اگر حال، سفر مراکه به آن آمده‌ام، کامیاب خواهی کرد.
635  GEN 24:43  اینک من به‌سر این چشمه آب ایستاده‌ام. پس چنین بشودکه آن دختری که برای کشیدن آب بیرون آید، وبه وی گویم: مرا از سبوی خود جرعه‌ای آب بنوشان ،
636  GEN 24:44  و به من گوید: بیاشام، و برای شترانت نیز آب می‌کشم ، او همان زن باشد که خداوند، نصیب آقازاده من کرده است.
637  GEN 24:45  و من هنوز از گفتن این، در دل خود فارغ نشده بودم، که ناگاه، رفقه با سبویی بر کتف خود بیرون آمد، و به چشمه پایین رفت، تا آب بکشد. و به وی گفتم: جرعه‌ای آب به من بنوشان.”
638  GEN 24:46  پس سبوی خودرا بزودی از کتف خود فروآورده، گفت: بیاشام، و شترانت را نیز آب می‌دهم.” پس نوشیدم وشتران را نیز آب داد.
639  GEN 24:47  و از او پرسیده، گفتم: تودختر کیستی؟” گفت: دختر بتوئیل بن ناحور که ملکه، او را برای او زایید.” پس حلقه را در بینی او، و ابرنجین‌ها را بر دستهایش گذاشتم.
735  GEN 27:7  برای من شکاری آورده، خورشی بساز تا آن را بخورم، و قبل از مردنم تو را درحضور خداوند برکت دهم.”
1298  GEN 43:7  گفتند: «آن مرد احوال ما و خویشاوندان ما را به دقت پرسیده، گفت: آیا پدر شما هنوز زنده است، وبرادر دیگر دارید؟” و او را بدین مضمون اطلاع دادیم، و چه می‌دانستیم که خواهد گفت: برادرخود را نزد من آرید.”»
1344  GEN 44:19  آقایم از غلامانت پرسیده، گفت: آیا شما را پدر یا برادری است؟”
1345  GEN 44:20  و به آقای خود عرض کردیم: که ما را پدرپیری است، و پسر کوچک پیری او که برادرش مرده است، و او تنها از مادر خود مانده است، وپدر او را دوست می‌دارد.”
1346  GEN 44:21  و به غلامان خودگفتی: وی را نزد من آرید تا چشمان خود را بروی نهم.”
1347  GEN 44:22  و به آقای خود گفتیم: آن جوان نمی تواند از پدر خود جدا شود، چه اگر از پدرخویش جدا شود او خواهد مرد.”
1348  GEN 44:23  و به غلامان خود گفتی: اگر برادر کهتر شما با شما نیاید، روی مرا دیگر نخواهید دید.”
1350  GEN 44:25  و پدر ما گفت: برگشته اندک خوراکی برای ما بخرید.”
1351  GEN 44:26  گفتیم: نمی توانیم رفت، لیکن اگر برادر کهتر باما آید، خواهیم رفت، زیرا که روی آن مرد رانمی توانیم دید اگر برادر کوچک با ما نباشد.”
1352  GEN 44:27  وغلامت، پدر من، به ما گفت: شما آگاهید که زوجه‌ام برای من دو پسر زایید.
1357  GEN 44:32  زیراکه غلامت نزد پدر خود ضامن پسر شده، گفتم: هرگاه او را نزد تو باز نیاورم، تا ابدالاباد نزد پدرخود مقصر خواهم شد.”
1418  GEN 46:31  و یوسف برادران خود و اهل خانه پدر خویش را گفت: «می‌روم تا فرعون را خبر دهم و به وی گویم: برادرانم و خانواده پدرم که در زمین کنعان بودند، نزد من آمده‌اند.
1420  GEN 46:33  و چون فرعون شما را بطلبد و گوید: کسب شما چیست؟”
1421  GEN 46:34  گویید: غلامانت از طفولیت تابحال اهل مواشی هستیم، هم ما و هم اجداد ما، تادر زمین جوشن ساکن شوید، زیرا که هر شبان گوسفند مکروه مصریان است.»
1512  GEN 50:5  پدرم مرا سوگند داده، گفت: اینک من می‌میرم؛ در قبری که برای خویشتن در زمین کنعان کنده‌ام، آنجا مرا دفن کن.” اکنون بروم و پدرخود را دفن کرده، مراجعت نمایم.»
11566  2CH 18:19  و خداوند گفت: کیست که اخاب پادشاه اسرائیل را اغوا نماید تا برود و درراموت جلعاد بیفتد؟ یکی جواب داده به اینطورسخن راند و دیگری به آنطور تکلم نمود.
18581  ISA 43:6  به شمال خواهم گفت که بده و به جنوب که ممانعت مکن”. پسران مرا از جای دور و دخترانم را از کرانهای زمین بیاور.
23324  MAT 5:21  «شنیده‌اید که به اولین گفته شده است قتل مکن و هر‌که قتل کند سزاوار حکم شود.”
23330  MAT 5:27  «شنیده‌اید که به اولین گفته شده است زنامکن.”
23336  MAT 5:33  «باز شنیده‌اید که به اولین گفته شده است که قسم دروغ مخور، بلکه قسم های خود را به خداوند وفا کن.”
23341  MAT 5:38  «شنیده‌اید که گفته شده است.”چشمی به چشمی و دندانی به دندانی
23346  MAT 5:43  «شنیده‌اید که گفته شده است همسایه خورا محبت نما و با دشمن خود عداوت کن.”
23360  MAT 6:9  «پس شما به اینطور دعا کنید: ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد.
23389  MAT 7:4  یا چگونه به برادر خودمی گویی اجازت ده تا خس را از چشمت بیرون کنم و اینک چوب در چشم تو است؟
23406  MAT 7:21  «نه هر‌که مرا خداوند، خداوند” گویدداخل ملکوت آسمان گردد، بلکه آنکه اراده پدرمرا که در آسمان است به‌جا آورد.
23407  MAT 7:22  بسا در آن روز مرا خواهند گفت: خداوندا، خداوندا، آیا به نام تو نبوت ننمودیم و به اسم تو دیوها را اخراج نکردیم و به نام تو معجزات بسیار ظاهرنساختیم؟”
23408  MAT 7:23  آنگاه به ایشان صریح خواهم گفت که هرگز شما را نشناختم! ای بدکاران از من دور شوید!”
23445  MAT 8:31  دیوها از وی استدعا نموده، گفتند: هرگاه ما را بیرون کنی، در گلۀ گرازان ما را بفرست.”
23446  MAT 8:32  ایشان را گفت: بروید!” در حال بیرون شده، داخل گلۀ گرازان گردیدند که فی‌الفور همۀ آن گرازان از بلندی به دریا جسته، در آب هلاک شدند.
23461  MAT 9:13  لکن رفته، این را دریافت کنید که رحمت می‌خواهم نه قربانی ، زیرا نیامده‌ام تاعادلان را بلکه گناهکاران را به توبه دعوت نمایم.»
23538  MAT 11:10  زیرا همان است آنکه درباره اومکتوب است: اینک من رسول خود را پیش روی تو می‌فرستم تا راه تو را پیش روی تو مهیا سازد.”
23545  MAT 11:17  می‌گویند: برای شما نی نواختیم، رقص نکردید؛ نوحه گری کردیم، سینه نزدید.”
23602  MAT 12:44  پس می‌گوید به خانه خود که از آن بیرون آمدم برمی گردم، و چون آید، آن را خالی و جاروب شده و آراسته می‌بیند.
23622  MAT 13:14  و در حق ایشان نبوت اشعیا تمام می‌شود که می‌گوید: به سمع خواهید شنید و نخواهید فهمید و نظر کرده، خواهید نگریست و نخواهید دید.
23635  MAT 13:27  پس نوکران صاحب‌خانه آمده، به وی عرض کردند: ای آقامگر تخم نیکو در زمین خویش نکاشته‌ای؟ پس ازکجا کرکاس بهم رسانید؟”
23636  MAT 13:28  ایشان را فرمود: این کار دشمن است.” عرض کردند: آیامی خواهی برویم آنها را جمع کنیم؟”
23637  MAT 13:29  فرمود: نی، مبادا وقت جمع کردن کرکاس، گندم را باآنها برکنید.
23822  MAT 18:26  پس آن غلام روبه زمین نهاده او را پرستش نمود و گفت: ای آقامرا مهلت ده تا همه را به تو ادا کنم.”
23824  MAT 18:28  لیکن چون آن غلام بیرون رفت، یکی از همقطاران خود را یافت که از او صددینار طلب داشت. او را بگرفت و گلویش رافشرده، گفت: طلب مرا ادا کن!”
23825  MAT 18:29  پس آن همقطار بر پایهای او افتاده، التماس نموده، گفت: مرا مهلت ده تا همه را به تو رد کنم.”
23828  MAT 18:32  آنگاه مولایش او راطلبیده، گفت: ای غلام شریر، آیا تمام آن قرض را محض خواهش تو به تو نبخشیدم؟
23865  MAT 20:4  ایشان را نیز گفت: شما هم به تاکستان بروید وآنچه حق شما است به شما می‌دهم.” پس رفتند.
23867  MAT 20:6  و قریب به ساعت یازدهم رفته، چند نفردیگر بیکار ایستاده یافت. ایشان را گفت: از بهرچه تمامی روز در اینجا بیکار ایستاده‌اید؟”
23868  MAT 20:7  گفتندش: هیچ‌کس ما را به مزد نگرفت.” بدیشان گفت: شما نیز به تاکستان بروید و حق خویش راخواهید یافت.”
23869  MAT 20:8  و چون وقت شام رسید، صاحب تاکستان به ناظر خود گفت: مزدوران راطلبیده، از آخرین گرفته تا اولین مزد ایشان را اداکن.”
23873  MAT 20:12  گفتند که این آخرین، یک ساعت کار کردند و ایشان را با ما که متحمل سختی و حرارت روز گردیده‌ایم مساوی ساخته‌ای؟”
23874  MAT 20:13  او در جواب یکی از ایشان گفت: ای رفیق بر تو ظلمی نکردم. مگر به دیناری با من قرار ندادی؟
23916  MAT 21:21  عیسی در جواب ایشان گفت: «هرآینه به شما می‌گویم اگر ایمان می‌داشتید و شک نمی نمودید، نه همین را که به درخت انجیر شدمی کردید، بلکه هر گاه بدین کوه می‌گفتید منتقل شده به دریا افکنده شو” چنین می‌شد.
23923  MAT 21:28  لیکن چه گمان دارید؟ شخصی را دو پسربود. نزد نخستین آمده، گفت: ای فرزند امروز به تاکستان من رفته، به‌کار مشغول شو.”
23924  MAT 21:29  درجواب گفت: نخواهم رفت.” اما بعد پشیمان گشته، برفت.
23925  MAT 21:30  و به دومین نیز همچنین گفت. اودر جواب گفت: ای آقا من می‌روم.” ولی نرفت.
23932  MAT 21:37  بالاخره پسر خود را نزد ایشان فرستاده، گفت: پسر مرا حرمت خواهند داشت.”
23933  MAT 21:38  اما دهقانان چون پسررا دیدند با خود گفتند: این وارث است. بیایید اورا بکشیم و میراثش را ببریم.”
23945  MAT 22:4  باز غلامان دیگر روانه نموده، فرمود: دعوت‌شدگان را بگویید که اینک خوان خود را حاضر ساخته‌ام و گاوان و پرواریهای من کشته شده و همه‌چیز آماده است، به عروسی بیایید.”
23949  MAT 22:8  آنگاه غلامان خود را فرمود: عروسی حاضر است؛ لیکن دعوت‌شدگان لیاقت نداشتند.
23953  MAT 22:12  بدوگفت: ای عزیز چطور در اینجا آمدی و حال آنکه جامه عروسی در بر نداری؟” او خاموش شد.
23954  MAT 22:13  آنگاه پادشاه خادمان خود را فرمود: این شخص را دست و پا بسته بردارید و در ظلمت خارجی اندازید، جایی که گریه و فشار دندان باشد.”
23985  MAT 22:44  خداوندبه خداوند من گفت، به‌دست راست من بنشین تادشمانان تو را پای انداز تو سازم.”
24003  MAT 23:16  وای بر شما‌ای راهنمایان کور که می‌گویید هر‌که به هیکل قسم خورد باکی نیست لیکن هر‌که به طلای هیکل قسم خورد باید وفاکند.”
24005  MAT 23:18  و هر‌که به مذبح قسم خورد باکی نیست لیکن هر‌که به هدیه‌ای که بر آن است قسم خورد، بایدادا کند.”
24017  MAT 23:30  و می‌گویید: اگر در ایام پدران خود می‌بودیم، در ریختن خون انبیا با ایشان شریک نمی شدیم!”
24049  MAT 24:23  آنگاه اگر کسی به شما گوید: اینک مسیح در اینجا یا در آنجا است باور مکنید،
24083  MAT 25:6  و درنصف شب صدایی بلند شد که اینک دامادمی آید به استقبال وی بشتابید.”
24085  MAT 25:8  و نادانان، دانایان را گفتند: از روغن خود به ما دهید زیرا مشعلهای ما خاموش می‌شود.”
24086  MAT 25:9  اما دانایان در جواب گفتند: نمی شود، مبادا ما و شما را کفاف ندهد. بلکه نزدفروشندگان رفته، برای خود بخرید.”
24088  MAT 25:11  بعد از آن، باکره های دیگر نیز آمده، گفتند: خداوندا برای ماباز کن.”
24089  MAT 25:12  او در جواب گفت: هرآینه به شمامی گویم شما را نمی شناسم.”
24141  MAT 26:18  گفت: «به شهر، نزدفلان کس رفته، بدو گویید: استاد می‌گوید وقت من نزدیک شد و فصح را در خانه تو با شاگردان خود صرف می‌نمایم.”»
24184  MAT 26:61  گفتند: «این شخص گفت: می توانم هیکل خدا را خراب کنم و در سه روزش بنا نمایم.”»
24261  MAT 27:63  گفتند: «ای آقا ما را یاد است که آن گمراه‌کننده وقتی که زنده بود گفت: بعد از سه روزبرمی خیزم.”
24543  MRK 7:11  لیکن شما می‌گویید که هرگاه شخصی به پدر یا مادر خود گوید: آنچه ازمن نفع یابی قربان یعنی هدیه برای خداست
26793  JHN 15:25  بلکه تا تمام شودکلامی که در شریعت ایشان مکتوب است که مرابی سبب دشمن داشتند.”
27035  ACT 2:17  که خدا می‌گوید در ایام آخر چنین خواهدبود که از روح خود بر تمام بشر خواهم ریخت وپسران و دختران شما نبوت کنند و جوانان شما رویاها و پیران شما خوابها خواهند دید؛
27043  ACT 2:25  زیرا که داود درباره وی می‌گوید: خداوند راهمواره پیش روی خود دیده‌ام که به‌دست راست من است تا جنبش نخورم؛
27052  ACT 2:34  زیرا که داود به آسمان صعود نکرد لیکن خودمی گوید خداوند به خداوند من گفت بر دست راست من بنشین
27116  ACT 4:25  که بوسیله روح‌القدس به زبان پدر ما و بنده خودداود گفتی چرا امت‌ها هنگامه می‌کنند و قومها به باطل می‌اندیشند؛
27188  ACT 7:3  و بدوگفت: از وطن خود و خویشانت بیرون شده، به زمینی که تو را نشان دهم برو.”
27191  ACT 7:6  و خدا گفت که ذریت تو در ملک بیگانه، غریب خواهند بود و مدت چهار صد سال ایشان را به بندگی کشیده، معذب خواهندداشت.”
27192  ACT 7:7  و خدا گفت: من بر آن طایفه‌ای که ایشان را مملوک سازند داوری خواهم نمود و بعداز آن بیرون آمده، در این مکان مرا عبادت خواهند نمود.”
27211  ACT 7:26  و در فردای آن روز خود را به دو نفراز ایشان که منازعه می‌نمودند، ظاهر کرد وخواست مابین ایشان مصالحه دهد. پس گفت: ای مردان، شما برادر می‌باشید. به یکدیگر چرا ظلم می‌کنید؟”
27212  ACT 7:27  آنگاه آنکه بر همسایه خودتعدی می‌نمود، او را رد کرده، گفت: که تو را بر ماحاکم و داور ساخت؟
27217  ACT 7:32  که منم خدای پدرانت، خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب.” آنگاه موسی به لرزه درآمده، جسارت نکرد که نظر کند.
27218  ACT 7:33  خداوند به وی گفت: نعلین از پایهایت بیرون کن زیرا جایی که در آن ایستاده‌ای، زمین مقدس است.
27220  ACT 7:35  همان موسی را که رد کرده، گفتند: که تو را حاکم و داورساخت؟” خدا حاکم و نجات‌دهنده مقرر فرموده، به‌دست فرشته‌ای که در بوته بر وی ظاهر شد، فرستاد.
27222  ACT 7:37  این همان موسی است که به بنی‌اسرائیل گفت: خدا نبی‌ای را مثل من از میان برادران شما برای شما مبعوث خواهد کرد. سخن او را بشنوید.”